list_icon_blue

اربعین حسینی، جلسه دوم

جلسه ۲ از ۳
اهل بیت (علیهم‌السلام)
اربعین حسینی
آیسک
پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۶
اربعین حسینی، جلسه دوم
list_icon_blue خلاصه جلسه
در مورد روز اربعین نظرات و احتمالات مختلفی در تاریخ گفته شده است: 1 ـ روز رجوع اهل‌بیت (علیهم السلام) به کربلا از شام در سال 61 هجری بوده است.2 ـ روز آمدن اهل‌بیت (علیهم السلام) از شام یا مدینه به کربلا در سال 62 هجری بوده است.3 ـ روز آمدن اهل‌بیت (علیهم السلام) از کوفه به کربلا است، بعد به شام رفتند. 4 ـ روزی است که سرِ اباعبدالله (علیه السلام) به بدن مبارک ایشان ملحق شد. 5 ـ از زندان شام اهل‌بیت (علیهم السلام) آزاد شدند و به سمت بیرون شام رفتند. روز اربعین بدون شک روز زیارتی امام حسین (علیه السلام) است. زیارت اربعین به تعبیر مقام معظم رهبری از خوش مضمون‌ترین زیارت های امام حسین (علیه السلام) است. امام حسین (علیه السلام) شاکر نعمت‌های خدا بود و در دعوت به خیر و نصیحت دیگران جدی بود. سیدالشهداء (علیه السلام) نه تنها دعوت کرد برای این نصیحت و دعوت تا پای جان ایستاد. چطور عاقبت بخیر بشویم؟ به فرموده امام صادق (علیه السلام) سه کار را باید انجام بدهیم: 1 ـ نعمت خدا را صرف معصیتش نکنیم. 2 ـ به حلم الهی مغرور نشویم و بدی نکرده و از صبر خداوند سوء استفاده نکنیم. 3 ـ هر کس با خاندان اهل‌بیت (علیهم السلام) رابطه یا نسبتی دارد را را اکرام کنیم.
مکان آیسک
زمان پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۶
مناسبت اربعین حسینی
شماره جلسه
جلسه ۲ از ۳
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \begin{document} \\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ {\large «سلام‌علیکم و رحمة الله\\ أعوذُ باللّٰهِ مِنَ ألْشَیْطانِ ألْرَّجیم\\ بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم\\ ألْحَمْدُ للّٰهِ ربِّ ألْعالَمین وَ ألْصَلاة وَ ألْسَلام عَلَي اَلْنَيِّرِ اَلْأَعْظَم وَ نَتیجَة ألْعالَم\\ هادي ألْسُبُل وَ مُنجي أَلبَشَر، سَیِّدَنا وَ مَولانا، حَبیبِ إلهِ ألْعالَمین، ابِاالقاسِم المُصطَفیٰ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) وَ عَلیٰ آلِهِ ألطَّیِبینَ ألطاهِرینَ ألمَعصومینَ ألمُکَرَّمین وَ لَعْنُ ألدائِم عَلیٰ أعدائِهِم أجمَعین، مِنَ ألان إلیٰ قیامِ یَومِ ألدّین.\\ قال اباعبدالله الحسين (علیه‌السلام) لكم فِيَّ اسوة 1».}\\ روز اربعين سيد و سالار شهيدان حسين بن علي بن ابی‌طالب (علیه ‌السلام)، ان‌شاءالله در اين دنيا به‌زودی موفق به زيارت حضرتش و در آن دنيا مشمول شفاعت حضرتش بوده باشيم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ در اين که در روز اربعين حسيني چه كاري واقع شده بين دانشمندان اسلامي اختلاف است: \begin{enumerate} \item عده‌ای از بزرگان ما معتقد هستند روز اربعين روز رجوع اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به كربلا بعد از سفر شام در سال 61 هجري است. \item گروه دومي معتقد هستند روز اربعين روز آمدن اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از سفر شام به كربلا يا از مدينه به كربلا در سال 62 هجري يعني يك سال بعد است. \item گروه سومي معتقد هستند روز اربعين روز آمدن اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به كربلا است ولي نه از برگشت از سفر شام، بلكه وقتی‌که از كوفه می‌خواستند به‌طرف شام بروند، در بين راه به كربلا آمدند و از كربلا گذر كردند و به شام رفتند. \item مرحوم شيخ طوسي فرمودند روز اربعين روزي است كه سر اباعبدالله (علیه ‌السلام) به بدن مبارك حضرت ملحق شد و سر در كنار بدن قرار گرفت. \item گروه پنجمي معتقد هستند روز اربعين روزي است كه اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از شام، از زندان از آن وضع بد آزاد شدند و به سمت بيرون از شام حركت كردند. \end{enumerate} \\ همه اين احتمالات در تاريخ گفته شده است، اما اين مقدار مسلم است كه روز اربعين اباعبدالله (علیه السلام) روز زيارتي خاصه و مخصوصه سیدالشهدا (سلام ‌الله ‌علیه) است و اين مقدار مسلم است كه كه روز اربعين حسيني روزي است كه براي اولين بار، اولين گروه يعني بعد از دفن اجساد ‌توسط بني اسد، اولين گروه دونفره كه براي زيارت امام حسين (علیه ‌السلام) آمدند، جناب جابر بن عبدالله انصاري از بزرگان اصحاب رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله)، همراه با عطيه كوفي، آن ‌هم از بزرگان تابعين و از بهترين مفسران جهان اسلام بود، اين دو نفر به زيارت امام حسين (علیه ‌السلام) آمدند و آن‌قدر در آن زمان، در آن عهد اين كار جابر ارزشمند بود كه اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) اين كار را گرامي داشته‌اند، عمل جابر را گرامي داشته‌اند، نه‌تنها عمل جابر را گرامي داشته‌اند، جابر بن عبدالله بالاي سر قبر امام حسين (علیه السلام) مطالبي فرموده، اهل‌بیت آمده‌اند اين مطالب را كه يك غیر معصوم گفته است، به‌عنوان زیارت‌نامه اباعبدالله (علیه السلام) در نظر گرفته‌اند. امروز امام حسين (علیه السلام) دو تا زيارت دارند:\\ يك زيارتي كه در نيمه رجب خوانده می‌شود كه اين زيارت، زيارت روز اربعين امام حسين (علیه السلام) هم هست و اين زيارت در حقيقت سخناني است كه جابر بالاي سر قبر اباعبدالله (علیه السلام) فرموده و امامان بعدي ما آمده‌اند به احترام مقام جابر، به احترام بلنداي مضمون و محتواي اين كلمات فرمودند که اين زيارت امام حسين (علیه السلام) است، شما همين را بخوانيد. كلام جابر مثل كلام امام صادق (علیه السلام) شد و آن‌قدر اين عمل جابر مهم است كه الگو شد!\\ اينكه شاعران انقلابي امروز ما مي‌گويند پابه‌پا و قدم‌به‌قدم جابر ما داريم پیاده‌روی می‌کنیم، حرف، حرف درستي است.\\ چطور در زمان حضرت ابراهيم (علیه السلام) يك زن هفت بار بين صفا و مروه رفته است، هر حاجي تا آخر عمر هفت بار بايد بين صفا و مروه برود؟\\ چطور در منا قرباني كرده است، هر حاجي بايد در عمل حج قرباني كند؟\\ عمل جابر را اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بزرگ داشته‌اند و اين روز را گرامي داشتند و روز اربعين روز خاصه زيارت امام حسين (علیه ‌السلام) شد، از چه زماني؟\\ مرحوم آیت‌الله شعراني استاد اساتيد بنده كه از بزرگان حوزه‌های علميه است فرمودند ما شواهدي داريم اين زيارت اربعين از زمان خود امام سجاد (علیه ‌السلام) به يك نماد شيعه تبديل شد و آن‌قدر اين نماد گسترده شد، گسترده شد كه زمان امام عسكري (علیه ‌السلام)، امام عسكري وقتي پنج چيز را به‌عنوان نماد شيعه، علامت شيعه، شعار شيعه مطرح می‌کند، می‌فرماید يكي از آن‌ها زيارت اربعين است.\\ امروزه بيست ميليون، سي ميليون جمعيت اين عمل را انجام می‌دهد!\\ من اخبار پشت‌صحنه را دارم آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها، عرب‌ها، عبری‌ها يعني اسرائیلی‌ها، دست‌به‌دست هم دادند، تحليل كنند و ببينيد با اين واقعه چکار بايد بكنند؟، حالا اين را چکار بكنند؟\\ اين سونامي را چکار كنند كه هر سال در يك مدت مشخص بيست ميليون، بیست‌وپنج ميليون، سي ميليون جمعيت اين‌جا جمع بشود با عشق، باعلاقه!\\ خب می‌دانیم پس‌فردا در همين بيست ميليون ما يك فراخوان براي جنگ با اسرائيل داشته باشيم، دو ميليون كانديدا می‌شوند. مگر داعش را چه كسي شكست داد؟\\ همين پياده روندگان اربعين شكست دادند. ماندن در اين پديده چه كنند!\\ مقام معظم رهبري هم دو روز گذشته فرمودند كه اين يك حادثه عجیب‌وغریبی است كه در زمان ما رخ داده است. نعمتي است كه خدا در كف شيعه گذاشته است، در كف اسلام گذاشته است، بتوانيم از اين نعمت بهره‌برداری كنيم.\\ پس روز اربعين بدون شك روز زيارتي امام حسين (علیه ‌السلام) است. زيارت اربعين يكي از بهترين و به تعبير مقام معظم رهبري خوش مضمون‌ترین زیارت‌های امام حسين (علیه ‌السلام) است، محورهايي دارد. يك محورش را ديشب اشاره كردم، دشمن‌شناسی، يك محورش هم امروز اشاره كنم، حسين شناسي. به روح مطهر اباعبدالله (علیه السلام) هديه كنيم صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ يك سوالي كوتاه را بايد به من جواب بدهيد. ما چرا بايد امام حسين (علیه السلام) را بشناسيم؟\\ امام حسين (علیه السلام) اولاً امام ما است، امام شناسي واجب است، اصول ديني ما يكي از آن‌ها امام شناسي است.\\ ثانیاً سيدالشهداء (علیه السلام) به فرموده خودش در بين راه مكه و كربلا فرمود: {\large «لكم فِيَّ اسوة»،} عمل من الگوي شما است، بايد از او تبعيت كنيم. من ديدم در اين حسينيه آيسك يك جمله بسيار‌بسيار زيبايي از مرحوم امام نوشته شده بود، نمی‌دانم انتخاب چه كسي بوده است، هر كسي انتخاب كرده است، درست، به‌جا انتخاب كرده است. مرحوم امام فرمودند سيدالشهداء (علیه السلام) تكليف همه ما را مشخص كرده بود. تكليف همه ما را سيدالشهداء (علیه السلام) معلوم كرده است، مشخص كرده بود. اگر حسين (علیه السلام) الگو است، بايد شناخته بشود تا بتوانيم مثل او عمل كنيم، يكي از محورهاي مهم زيارت اربعين بخش حسين شناسي اين زیارت‌نامه است. چهارتا مطلب من در اين رابطه از صفات اباعبدالله (علیه السلام) كه قابل الگو گیری است، يعني بنده و شما بايد الگو بگيريم، چه اينكه الگو گرفتيم. اگر ما از سيدالشهداء (علیه السلام) الگو نگرفته بوديم، الان در پنج‌تا كشور حرف اول را ما نمی‌زدیم. يعني غير از كشور خودمان در سوريه، در يمن، در عراق، در بسياري از نقاط ديگر ما داريم حرف اول را می‌زنیم كه از حسين (علیه السلام) آموختيم؛ چون حسيني عمل كرديم، اگر عمل نمی‌کردیم این‌گونه نبود.\\ اولين نکته‌ای كه در ارتباط با اباعبدالله (علیه السلام) در زيارت اربعين روي آن تأکید شده است اين است كه امام حسين (علیه ‌السلام) شاكر نعمت‌های الهي بود. خدا به سيدالشهداء (علیه السلام) زياد نعمت داده است، تعدادي از آن در اين زیارت‌نامه ذكر شده است ولي خدا، حبيب خدا، خليل خدا، برگزيده خدا، خانواده‌دار، رهبري، وارث انبياء، از سلسله اوصياء، حجت در خلق خدا، این‌ها نعمت است. آن‌هم چه نعمت‌هایی، نعمت‌ها خيلي بلند است. سيدالشهدا (علیه السلام) در برابر اين نعمت‌هایش شاكر است، اين بحث اول.\\ من بايد نعمت‌هایی كه خدا به من داده است شكرگزار باشم، سپاسگزار باشم. سپاس يك نعمت به دو كار است، اين را يادگاري از ما داشته باشيد: \begin{enumerate} \item آن نعمت را صرف در معصيت خدا نكنيم. \item آن نعمت را صرف در طاعت خدا بكنيم. \end{enumerate} \\ خدا به بنده نعمتي داده، مثلاً خدا به بنده فن خطابه داده است، می‌توانم براي ده هزار نفر حرف بزنم. اين نعمت صرف معصيت خدا نشود، صرف طاعت خدا بشود. خدا به اين خانم پشت پرده زيبايي داده است، اين زيبايي صرف معصيت خدا نشود، آرايش نكند در خيابان بيايد جوان‌های مردم را بدبخت كند، پيرمردها هم لب‌ولوچه‌شان آب بيفتد. نه، صرف طاعت خدا بشود، همين صورت را براي شوهر بيارايد، شوهر را در خانه سير كند، نگذارد شوهر چشمش به این‌طرف و آن‌طرف بگردد. خدا به شما ذهن تيز و تند داده است، صرف معصيت خدا نشود، هكر نشويد، برويد برنامه‌های اسلامي را هك كنيد، صرف طاعت كنيد، نرم‌افزار بسازيد، صدها هزار جوان را دست بگيريد.\\ بگذاريد يك روايت خيلي زيبا امروز خدمت عزيزان خلاصه در دو دقيقه عرض كنم. يكي از دغدغه‌هایی كه همه ما داريم عاقبت‌بخيري است. يك عزيزي می‌گفت من حرم امام رضا (علیه ‌السلام) نگاه كردم، ديدم سه تا از علماي مشهد دارند همزمان زيارت می‌کنند. این فرصت را مغتنم شمردم، سراغ اولي رفتم، گفتم که آقا يك سؤال دارم. مرحوم آقاي روحانی گفت بفرماييد. گفتم آقا اگر الان از امام رضا (علیه السلام) به شما الهام بشود كه شما می‌توانید يك دعاي مستجاب داشته باشيد، از خدا چه می‌خواهید؟\\ بلافاصله گفت عاقبت بخيري. گذشتم، سراغ مرحوم آقاي فلسفي رفتم، دومي، گفتم آقا اگر شما يك دعاي مستجاب داشته باشيد از خدا چه می‌خواهید؟\\ گفت عاقبت‌بخيري. سراغ سومي، مرحوم ميرزا جمال آقا رفتم، گفتم آقا شما اگر از خدا يك دعاي مستجاب داشته باشيد، چه می‌خواهید؟\\ گفت عاقبت‌بخيري. اين راوي می‌گفت من قم خدمت آیت ‌الله گلپايگاني آمدم، به ايشان عرض كردم آقا در اين سن هشتادسالگی خدا يك دعاي مستجاب به شما بدهد، از خدا چه می‌خواهید؟\\ گفت عاقبت‌بخيري. ما در اين انقلاب ديديم بعضی‌ها با هواپيماي مرحوم امام از نوفل‌لوشاتو آمدند، پشت سر امام از پلكان هواپيما آمدند، همین‌ها در جمهوري اسلامي اعدام شدند!\\ يعني عاقبت‌بخير نشدند. شمر در صفين زير پرچم اميرالمؤمنين (علیه السلام) است، در عاشورا روبه‌رو است، يعني عاقبت‌بخير نشده است. شخص ابن عربي چند تا نامه براي امام حسين (علیه السلام) نوشته است؟\\ رئيس قبيله است، جلوي اباعبدالله (علیه السلام) قرار گرفت، يعني عاقبت‌بخير نشده است.\\ سؤال اين است چطور عاقبت‌بخير بشويم؟\\ امام صادق (علیه ‌السلام) فرمود اگر می‌خواهی عاقبت بخيري تو ضمانت بشود سه كار را انجام بده: {\large «إن أردت أن یختم بخیر عملک حتی تقبض و انت فی أفضل الأعمال 2»،} بخواهي عاقبت‌بخير از دنيا بروي، سه تا كار را انجام بده: \begin{enumerate} \item نعمت خدا را صرف معصيتش نكن. آدم باش، نمک‌‌نشناس نباش. نعمت خدا را صرف معصيتش نكن. پول به تو داده است با اين پول مشروب نخور، با اين پول خيانت نكن، با اين پول چاه براي كسي نكن، نعمت خدا را صرف معصيتش نكن. \item فرمود اگر خدا دارد حلم می‌ورزد، اگر خداي متعال دارد بردباری به خرج می‌دهد، گول نخور!\\ خيال نكن الان تو خيلي خيلي خوب شدي كه مدام داري بدي می‌کنی خدا دارد خوبي می‌کند، مدام داري بدي می‌کنی، خدا دارد خوبي می‌کند!\\ {\large «أعوذ بالله من غضب الحلیم»،} يك موقع هم خداي متعال مچ می‌گیرد، حواست باشد به حلم الهي مغرور نشو! \item سوم فرمود هر كس با ما خاندان عصمت و طهارت رابطه‌ای دارد، نسبتي دارد، علقه‌ای دارد، او را اكرام كنيد. كار نداشته باش راست می‌گوید يا دروغ، سيد است احترامش كنيد، كلام اهل‌بیت (علیهم السلام) احترامش كنيم، مجلس اهل‌بیت (علیهم السلام) احترامش كنيم، پیاده‌روی اربعين احترام كنيم. هر چه به ما خاندان مربوط است او را گرامي بدار. \end{enumerate} \\ اين روايت را راجع به عاقبت بخيري هر كسي فهميد و عمل می‌کند صلوات محمدي ختم كند.\\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ اولين صفت، فرمود که سیدالشهداء (علیه السلام) شاكر نعمت‌های الهي است در مقابل اين نعمت‌ها {\large «فَاَعْذَرَ فِى الدُّعآءِ»،} وقتی ‌که خدا به او نعمت داده است، آمد در مقابل نعمت شکرگزار بود، اين صفت اول.\\ صفت دوم، می‌خواهیم از سیدالشهداء (علیه السلام) روز اربعين درس بگيريم بر اساس زيارت اربعين كه از صحیح‌ترین زيارات است و به تعبير مقام معظم رهبري از خوش مضمون‌ترین زيارات است. دوم، فرمود امام حسين (علیه ‌السلام) بر دعوت به خير و نصيحت ديگران جدي بود.\\ سیدالشهداء (علیه السلام) اولاً فقط به فكر خودش نبود، به فكر ديگران هم بود. ثانياً اهل دعوت به خير بود، ديگران را به خير دعوت می‌کرد. ثالثاً در اين نصيحت و دعوت به خير خسته نمی‌شد، خسته نمی‌شد!\\ ما يكي از كارهايي كه ناخواسته در مشهد روي دوشمان افتاده است، مشاوره است، گرفتاريم. مشاور هميشه پشت‌صحنه خانواده‌ها و جامعه را می‌فهمد، معني مشاوره اين است. يكي از مشكلاتي كه ما در مقابل مردم در بحث مشاوره داريم اين است، طرف خسته می‌شود. خانمش اهل آرايش است می‌گوید آقاجان صدبار به او گفتم گوش نمی‌دهد!\\ آقا اهل نزول‌خوری است، خانم می‌گوید آقا صدبار به او گفتم، گوش نمی‌کند!\\ سیدالشهداء (علیه السلام) اینطور نبود، سيدالشهداء (علیه السلام) در نصيحت و خيرخواهي ول نمی‌کرد، رها نمی‌کرد. در راه دارد می‌آید با زهیر بن قين برخورده كرده است، پيك فرستادند كه زهیر بلند شو بيا با تو كار دارم. به پيك امام حسين (علیه السلام) گفت من اصلاً از كوفه فرار كردم حسين مرا نبيند، من را چه به حسين؟!\\ دومرتبه پيك فرستادند، آقا منتظر است، بلند شو بيا. پيك آمد گفت به آقا بگو که موسي به راه خود، عيسي به راه خود. پيك گفت مشكلي ندارد ولي من كه می‌آمدم امام حسين (علیه ‌السلام) آماده شده بود، تو نيايي بلند شود بيايد. زوركي (به‌زور) دست آدم را می‌گیرند. زن زهیر صدايش بلند شد، گفت خجالت نمی‌کشی؟!\\ خدا زن این‌جوری نصيب كند، آدم را به بهشت هل می‌دهد، به بهشت هل می‌دهد!\\ تو خجالت نمی‌کشی پسر پيغمبر (صلی الله علیه و آله) تو را می‌خواهد، جواب نمی‌دهی؟!\\ بلند شد خدمت امام حسين (علیه السلام) آمد، يك یک‌ساعتی صحبت كردند، برگشت، به خيمه آمد، گفت خانم خداحافظ. خانمش گفت یعنی چه!\\ گفت ما كربلايي شديم، شما را هم الان طلاق می‌دهم، التماس دعا. ما تو را كربلايي كرديم، حالا ما التماس دعا، نخير ما هم هستيم؛ و زهیر با ايالاتش كربلا آمد و تا كوفه این‌ها بودند، از كوفه به بعد اين چهل منزل را رفتند، باقي كساني كه در كاروان امام حسين (علیه السلام) بودند، تا شام نرفتند، اهل‌بیت (علیهم السلام) تا شام رفتند ولي تا كوفه همراهي كرد.\\ سيدالشهداء (علیه السلام) صفت ديگرش اين بود:\\ اولاً خودش اهل خير بود می‌فرمود به {\large «اللّهُمَ اِنّی اُحِبُّ المَعرُوف ... اِنَّكَ تَعْلَمُ ... اِنّی اُحِبُّ المَعرُوف 3»،} خدايا تو می‌دانی من كار خوب را دوست دارم، كار بد را بدم می‌آید. خودش اهل خير بود.\\ نه‌تنها خودش اهل خير بود، می‌خواست دست همه را بگيرد و در این زمینه از پا نمی نشست.\\ يك سؤالی گاهي ممكن است در ذهن شما بيايد، امام حسين (علیه ‌السلام) آخرين لحظات عمر روي اسب نشسته هیچ‌کس نيست!\\ عباس (علیه السلام) نيست، علی‌اکبر (علیه السلام) نيست، حر نيست، جعفر نيست، لحظه آخر، تشنه، يك جمله مكرر تكرار می‌کرد، {\large « هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟ هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا؟ هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ 4»،} من به ذهنم رسيده بود چرا امام حسين (علیه السلام) اين حرف‌ها را می‌زد؟\\ حضرت كه می‌داند دشمن خبيث است، حضرت كه می‌داند دشمن دشمن است، اين حرف‌ها براي چيست؟\\ خوب دقت كنيد. حرف مال اين است، امام حسين (علیه ‌السلام) حتي در لحظه آخر، يك نفر را هم اگر دست بگيرد، يك نفر است!\\ پيغمبر (صلی الله علیه و آله) به اميرالمؤمنين (علیه السلام) فرمود: {\large «َأن يَهدي اللّه ُ على يَدَيكَ رجُلاً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت علَيهِ الشَّمسُ 5»،} یك نفر را دست بگيري، از همه آنچه خورشيد بر او می‌تابد، براي تو بهتر است. حضرت دارد می‌گوید: {\large «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟»،} بلكه يك نفر بيايد و آمدند، دو نفر آمدند ابوالهتوف جعفي و برادرش بعد از {\large «هَلْ مِنْ ناصِرٍ»} امام حسين (علیه السلام) به لشكر اباعبدالله پيوستند، آمدند و جنگيدند. كار اولياي خدا اين است، دست بگيرد ولو در لحظه آخر. خود پيغمبر (صلی الله علیه و آله) این‌طوری است، پيغمبر آن‌قدر مهرباني كرد در دستگيري، آن‌قدر مهرباني كرد كه خدا مديريت كرد که آقا: {\large «ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى 6»،} جايي ديگر فرمود: {\large « لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ 7»،} تو داري خودت را می‌کشی كه چرا مردم ايمان نمی‌آورند؟\\ بااینکه وظيفه پيغمبر فقط تبليغ است، {\large «إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ 9»،} فقط بگو، خلاص!\\ اين كار را نمی‌کند، دنبال مردم می‌رود، می‌گوید، التماس می‌کند، {\large «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ»،} به تعبير اميرالمؤمنين (علیه السلام) ول نمی‌کند، دنبال كار است.\\ عزيزان من، یک‌بار به بچه‌ات گفتي گوش نكرد، بار دوم، از یک ‌راه نشد، راه ديگر، راه تشويق نشد، راه تهديد، راه تهديد نشد، راه دیگر، با يك روانشناس، مشاوره كن، كتاب مطالعه كن، اهل دستگيري باش، مثل سيدالشهداء (علیه السلام) خسته نشو!\\ خستگي در وجودت نباشد تا لحظه آخر، تا روز آخر و تا نفس آخر. فرمود: {\large «فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ 10»،} {\large «فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ»،} يعني آن‌قدر گفت، گفت تا اتمام‌حجت شد، {\large «مَنَحَ النُّصْحَ»،} نصيحتش كن، {\large «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ»،} پاشيد، ريخت!\\ مقام معظم رهبري این‌جور است، فرمودند من هرکسی را نصيحت می‌کنم آنچه به خير او است، حالا ممكن است گوش بدهد يا گوش ندهد.\\ خب، سومين نكته در صفات اباعبدالله (علیه السلام) كه الگوي ما قرار بگيرد اين است كه سیدالشهداء (علیه السلام) نه‌تنها دعوت كرد، نه‌تنها در اين دعوت مبادله كرد، نه‌تنها پشت‌سر هم دعوت كرد، نصيحت كرد، تا پاي جان ايستاد.\\ {\large «وَبَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ»،} خيلي تعبير اين زيارت عجيب است!\\ می‌گوید امام حسين (علیه السلام) خون جگرش ريخته شد، سرش جدا شد، نه براي اينكه شيعه را دست‌گیری كند، نه براي اينكه مسلمين را دستگيري كند، نه، براي اينكه جامعه انساني را دستگيري كند. بنی‌امیه‌ای كه امام حسين (علیه السلام) با او می‌جنگید، انسان نبود نه مسلمان نبود، نه شيعه نبود، انسانيت زیر پایشان بود، يزيد انسانيت نداشت نه صفات مسلماني نداشت، نه صفات ايماني نداشت. امام حسين (علیه السلام) هم آمده دست انسان را بگيرد و اين يكي از نكات فراموش شده است. ما ده جلسه‌ای در دانشگاه شيراز موضوع سخنرانی‌مان اصلاً اين بود: ابعاد فراموش شده نهضت حسيني.\\ يكي از ابعاد فراموش شده نهضت حسيني بعد فرامليتي، فرامذهبي و فرا دینی نهضت اباعبدالله (علیه ‌السلام) است. ما پيشنهاد داديم مسئولين كشوري در سازمان ملل بجنبند، روز عاشورا را نام‌گذاری جهاني كنند به نام روز آزادگي. امام حسين (علیه ‌السلام) رئيس آزادگان عالم است، كاري به شيعه و سني و مسلمان و مسيحي ندارد؛ لذا همه دل‌ها را جذب کرده است، لذا در راهپيمايي اربعين شما هر سال می‌بینید در كنار شيعيان سنی‌ها هستند، در كنار شيعه و سني مسيحي يهودي، گبر، اخيراً بعضي از بودائی‌ها هم دارند شركت می‌کنند!\\ ملت یک‌میلیاردی هندوستان در بند بود، يك نفر پيدا شد و این‌ها را از بند و زندان بيرون كشيد به نام جناب گاندي، به‌صراحت نوشته است، نوشته است الگوي من در اين نهضتي كه علیه استعمار انگليس انجام دادم يك نفر بود و آن حسين بن علي بن ابی‌طالب (علیه السلام) بود. در زيارت اربعين فرمود: {\large «َبَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ»،} چرا؟\\ {\large «لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ»،} امام حسين (علیه السلام) آمد، بندگان خدا را از جهل نجات بدهد، {\large «وَ حَيْرَةِ اَلضَّلاَلَةِ»،} آمد از ضلالت نجات بدهد.\\ يك نكته بگويم، شايد از كسي نشنيده باشيد. شما در هر شبانه‌روز الحمدالله اهل منبر و نماز هستيد، من ازاینجا که دارم نگاه می‌کنم، به گمانم جمعيت خانم‌ها دو برابر جمعيت آقايان باشند، همه جاي كشور را گرفتند، حسينيه آيسك را هم این‌ها گرفتند ديگر!\\ الحمدالله. بااینکه امروز ما سر مزارع زعفران شما رفتيم، ديديم خانم‌ها هم دارند كار می‌کنند، يعني خانم‌ها هم اين روزها گرفتار هستند ولي ماشاءالله جمعيت دو برابر است!\\ نکته‌ای كه می‌خواهم عرض بكنم اين است، همه اهل منبر و نماز هستيم. شما هرروز در نماز ده بار يك دعا می‌کنیم، ده بار، و آن اين است كه می‌گویید خدايا من گمراه نباشم، من گمراه نباشم. صبح، ظهر، شب، عصر، مغرب، عشاء.\\ {\large «غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ 11»،} معني اين جمله چيست؟\\ در زيارت اربعين می‌گویی امام حسين (علیه السلام) آمد انسان را از ضلالت نجات بدهد، در نماز هرروز ده بار می‌گویید خدايا من ضلالت نداشته باشم، يعني ده بار داري هرروز به خدا می‌گویی خدايا من حسيني باشم، من را مثل سیدالشهداء (علیه السلام) قرار بده، من مثل حسين زندگي كنم، مثل حسين بميرم. دعاي قنوتتان هم اين باشد: {\large « اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا محمد و آل محمد (علیهم السلام)».}\\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ امام حسين (علیه ‌السلام) در راه خدا تا پاي جان ايستاد. خيلي اين روايت روايتِ شيريني است!\\ اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به ما ياد دادند، فرمودند که شما در زندگي اگر بخواهيد مثل ما باشيد اگر بخواهيد اهل‌بیتي باشيد، يك مطلب را بايد خوب ياد بگيريد!\\ اسم آن مطلب را اهم فالاهم می‌گذاریم، اسم آن مطلب را اولویت‌بندی می‌گذاریم، اسم آن مطلب را ارزش‌گذاری و درجه‌بندی می‌گذاریم. اين يك جمله را ياد بگيريد و الان به ما ياد دادند، چه گفتند؟ \begin{enumerate} \item گفته است، {\large «اجعَل مالَک دون عِرضِک»،} پاي آبرو به ميان آمد، مالت را قرباني كن، ذبح كن. من می‌شناختم تاجرهاي بازاري كه چک‌هایش داشت برگشت می‌خورد، خانه‌اش را به یک‌سوم قيمت فروخت، چک‌هاش را پاس كرد. از آشنايان هستند. گفتم حاج حسن آقا چرا اين كار را كرديد؟\\ گفت سي سال آبروي بازار دارم، مال برمی‌گردد آبرو رفت، رفت!\\ امام حسين (علیه ‌السلام) به امام مجتبي (علیه ‌السلام) نامه نوشت، اين نامه را نوشته است، امروز روز اربعين من براي شما در آيسك بگويم. نامه نوشت برادر جان، فلان شاعر كه شما براي او پول فرستادي، فاسق است و آدم درستي نيست.\\ امام مجتبي (علیه ‌السلام) در جواب امام حسين (علیه السلام) نامه نوشت، نوشت برادرم تو بهتر از من می‌دانی، پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: {\large «خير... مالک ماوقیت»،} خيلي تعبير قشنگي است!\\ {\large «انّ خیر ما بذلت به من مالک ماوقیت به عرضک 11»،} پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود بهترين مال تو مالي است كه با او بتوانيد آبروداري كني، آبرويت را نگه ‌داری. {\large «اجعل مالك دون عرضک».} اين اهم و مهم. \item فرمود: {\large «اجعل رزقك دون نفسك»،} حالا يك جا بحث آبرو و جان است. جانت را بچسب آبرو برمی‌گردد. ديشب ما يك جايي مهمان بوديم، من بعد از سفره گفتم، گفتم عرب‌ها، روساي قبايل در عراق گاهي سفره می‌انداختند هزار نفر، دو هزار نفر، قرار بوده است هزار نفر بيايند، اين آقا تا هزار و پانصد نفر تهيه می‌دید، دست بر قضا دو هزار نفر می‌آمدند!\\ یک‌دفعه می‌دیدند صاحب‌سفره، رئيس قبيله غيبش زد، نيست، آخر شب می‌دیدند نيست!\\ این‌طرف، آن‌طرف، پشت تپه‌ای، درجایی، یک‌گوشه اتاق می‌دیدند خودكشي كرده است كه چرا پانصدتا مهمان من گرسنه برگشته است؟\\ خب كار غلطي است!\\ آبرو برمی‌گردد، جانت را بگير، جانت را نگه‌دار.\\ پس مالت را ذبح كن براي آبرويت، پاي جان به ميان آمد آبرويت را كنار بگذار اما فرمود مالت را، آبرويت را، جانت را فداي دينت كن.\\ {\large «اجعل نفسك دون دينك»،}\\ دينت را نگه‌دار، دينت را بپا، اگر ديدي بايد جان بدهي تا دين بماند، آن كار را بكن. مگر مدافعين حرم چه كردند؟\\ ديدند وقت جان‌فشانی است، حرم زينب كبري (سلام الله علیها) دارد به تاراج می‌رود. من سال اولي كه فتنه داعش آغاز شد يادم است، داعشي ها اعلام كردند اگر ما زينبيه شام را بگيريم، اسم محله را يزيديه می‌گذاریم و مرقد را با خاك يكسان می‌کنیم. چه اينكه كردند، يونس پيغمبر را مگر نكردند؟\\ قبرش را با خاك يكسان كردند. حالا بچه شيعه بنشيند بگويد درست می‌شود. نه، {\large «اجعل نفسك دون دينك»،} مثل شهيد حججی‌ها، مثل سردارهايي كه رفتند جان دادند. فرمود جانت را كف دستت بگذار. سیدالشهداء (سلام ‌الله ‌علیه) دقيقاً كاري كه كرده است این‌چنین بود!\\ ابو حر از امام حسين (علیه السلام) پرسيد آقا كجا؟\\ فرمود بنی‌امیه مالم را گرفت، صبر كردم، با آبرويم بازي كردند، صبر كردم، دنبال جان من هستند و می‌خواهند من را بكشند، به‌گونه‌ای كه هم بكشند هم كشتن من هيچ اثري نكند، من اين كار را نمی‌کنم. جان كف دست است، اما می‌آیم براي اينكه به‌گونه‌ای شهيد بشوم كه اثر خاص خودش را داشته باشد. {\large «اجعل نفسك دون دينك».} \end{enumerate} \\ آخرين مطلب را يك دقيقه عرض كنم، عرض توسلي داشته باشيم. امام حسين (علیه‌ السلام) در اين زیارت‌نامه می‌گوید اهل جهاد بود، با چه كسي؟\\ با معاند. سیدالشهداء (علیه السلام) مردم را دودسته كرد: \begin{enumerate} \item يك دسته مستضعف هستند، نمی‌دانند، به تعبير دعا جاهل است، گمراه است، دستش را بگيريد آگاه می‌شود. من بحرين براي تبليغ رفته بودم، ایرانی‌های بحرين كه صد هزار نفر هستند، آن‌جا به آن‌ها عجم می‌گویند به من می‌گفتند فلاني ما مسلمان شدگان به دست خميني هستيم.\\ {\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\ می‌گفتند ما جاهل بوديم، ما گمراه بوديم نماز کجا بود؟، روزه كجا بود؟\\ مشروب می‌خوردیم، زنان ما بی‌حجاب بودند، اهل دانس و رقص و موسيقي بوديم، ما به دست اين پيرمرد تازه مسلمان شديم. مستضعف بوده، دستش را مرحوم امام گرفت. \item اما گروه دوم معاندين هستند. معاند راه جنگيدن است، اين خاك را بايد برداشت، اين غده سرطاني را بايد كَند؛ لذا ببينيد مرحوم امام هر چه با دوستان مهربان هستند، به آمريكا كه می‌رسد چنين برخورد می‌کند، به اسرائيل كه می‌رسد چطور برخورد می‌کند، چرا؟\\ چون معاند است. \end{enumerate} سیدالشهداء (علیه السلام) دست عباد مستضعف خدا را گرفت و يكي را من روي منبر گفتم ما وقتی‌که از امام حسين (علیه السلام) صحبت می‌کنیم، از يك انسان مرده از دنيا رفته مال هزار و چهارصد سال قبل صحبت نمی‌کنیم، سیدالشهداء (علیه السلام) زنده است، وسط عالم ايستاده است دارد مديريت می‌کند. من چند نمونه كوچك عرض كنم: \begin{enumerate} \item الان روي اين كره خاكي ثروتمندترين انسان اباعبدالله (علیه ‌السلام) است. من روستاي نقاب رفتم، يك روستايي اطراف مشهد است. مسئول شورايش می‌گوید حاج‌آقا در اين روستا چهارصدتا گاو وقف اباعبدالله (علیه السلام) است!\\ ما در آمريكا براي امام حسين (علیه ‌السلام) وقف داريم!\\ ثروتمندترين مرد عالم است. \item احساس‌برانگیزترین مرد عالم است. چه كسي در عالم می‌تواند این‌قدر احساس‌برانگیز باشد؟\\ چه كسي این‌قدر اشك و گريه و سينه ايجاد می‌کند؟ \item مدبرترين فرد عالم است. امام حسين (علیه السلام) وسط ايستاده است، دارد ايران را اداره می‌کند، عراق را اداره می‌کند، جنگ تحميلي را اداره می‌کند، جنگ يمن را اداره می‌کند، جنگ سوريه را اداره می‌کند، آمريكا را به نابودي می‌کشاند، سيدالشهداء (علیه السلام) دارد اين كار را می‌کند. در خود انقلاب ما، من تهران بودم روزي كه شاه رفت، چه روزي بود؟\\ روز عاشورا، با هليكوپتر بالاي جمعيت آمده، ديد چهار ميليون جمعيت دارد در تهران راه می‌رود!\\ به خلبان اويسي گفت پس دوستان ما كجا هستند؟!\\ گفت جناب شاه در سوراخ موش‌ها هستند. چه كسي چهار ميليون جمعيت را داخل خيابان آورده است؟\\ سیدالشهداء (علیه السلام) آورده است. پانزده خرداد چه زماني بوده است؟\\ تاريخ از دستتان نرود، 12 محرم بوده است. پانزده خرداد 12 محرم بوده است. اويسي می‌گوید در همان هليكوپتر شاه گفت با اين جمعيت ما در ايران نمی‌توانیم بمانيم. همه می‌دانند شاه كه رفت انقلاب پيروز شد، كمر شكست. كار اباعبدالله است!\\ ما از يك مرده دم نمی‌زنیم، از يك زنده، ايستاده دارد مديريت می‌کند، آقا الان دارد مديريت می‌کند. \end{enumerate} \\ {\large «روحي و ارواح العالمين له الفداک».}\\ خدمت حضرت يك سلام بدهيم.\\ {\large «السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ ... ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَين».}\\ وقت گذشته است، روز اربعین است و روضه‌خوان هم شما نمی‌خواهید، اباعبدالله (علیه السلام) قلبت را آماده کرده است، چشم سر را می‌بندیم و كربلا می‌رویم، كربلاي سال 61، خانم بالاي سر نعش برادر آمده است، دارد حرف می‌زند.\\ بالم شكسته از پرم چيزي نگويم\\ من می‌خوانم شما هم حال خودت را داشته باش. \begin{center} بالم شكسته از پرم چيزي نگويم \hspace*{2.9cm} ازآنچه آمد بر سرم چيزي نگويم \end{center} \begin{center} طوفان سختي بال من را زیرورو كرد \hspace*{2.5cm} از لاله‌های پر پرم چيزي نگويم \end{center} \\ حسين جانم. \begin{center} حق می‌دهم نشناسیم اما برادر \hspace*{2.9cm} از آنچه آمد بر سرم چيزي نگويم \end{center} \begin{center} وقتي وداع آخرت عالم بهم ريخت \hspace*{2.5cm} از شيون اهل حرم چيزي نگويم \end{center} \begin{center} آتش گرفتن گرچه رسم و سنت ماست \hspace*{2.5cm} از دامن شعله ورم چيزي نگويم \end{center} \\ راوي می‌گوید ديدم يك خانمي كنار خيمه نیم‌سوخته‌ای ايستاده است. گفتم شما فرار كنيد. فرمود من در اين خيمه يك مريضي دارم. \begin{center} بگذار سر بسته بماند روضه‌هایم \hspace*{3.5cm} از ماجرای معجرم چیزی نگویم \end{center} \begin{center} کم سوتر از چشمان من چشمان زهراست \hspace*{2.5cm} از گریه‌های مادرم چيزي نگويم \end{center} \begin{center} آن صحنه‌های سهمگین یادم نرفته \hspace*{3.8cm} افتادنت از روی زین یادم نرفته \end{center} \begin{center} از نعل اسب و بوریا چیزی نگویم \hspace*{3.5cm} از آن غروب پر بلا چیزی نگویم \end{center} \begin{center} در عصر عاشورا النگوهایم گم شد \hspace*{3.5cm} از غارت خلخال‌ها چیزی نگویم \end{center} \begin{center} گفتم به تو انگشترت را دربياور \hspace*{4.5cm} از ساربان بی‌حیا چيزي نگويم \end{center} \\ من را ببخشيد. \begin{center} در کوچه‌های كوفه ناموست زمين خورد \hspace*{2.5cm} اصلاً شبیه مجتبی، چیزی نگویم \end{center} \\ حسين جانم.\\ شاگردهايم سنگ‌بارانم نمودند\\ زينب كبري (سلام الله علیها) در كوفه كلاس داشت. \begin{center} شاگردهايم سنگ‌بارانم نمودند \hspace*{3.5cm} از چهره‌های آشنا چيزي نگويم \end{center} \begin{center} بی آبروها! چادرم را پس ندادند \hspace*{2.5cm} از این به بعد روضه را چیزی نگویم \end{center} \\ همه‌کسانی كه تاريخ را نوشتند، اين‌جا هم این‌جوری نوشتند، نوشتند كنار دروازه كوفه وقتي نان و خرما بين بچه‌ها پخش می‌کردند، زينب (سلام الله علیها) فرياد كشيد، نان و خرما نمی‌خواهیم، برويد براي ما مقداري پارچه بياوريد. \begin{center} ای خیزران خورده، لبم بی حس تر از توست \hspace*{2.5cm} از خاک برخیز و بگو که این سر از توست \end{center} \newpage \begin{center} \Large{فهرست منابع} \end{center} \begin{enumerate} \item تاریخ طبری، ج 5، ص 403. الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 553. \item عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 2،ص 4. \item موسوعة (همان)، ص 276. \item سید بن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ ش، ص ۱۱۶. \item بحارالانوار، ج 21، ص 361. \item سوره طه، آیه 2. \item سوره شعرا، آیه 3. \item سوره شوری، آیه 48. \item كتاب مفتاح الجنان المطبوع بحاشية كتاب زاد المعاد (الطبعة الحجرية)، الزيارة الثانية للأربعين. \item سوره حمد، آیه 7. \item انساب الأضراف، ج 3، ص 23، حدیث 31. \end{enumerate} \end{document}