\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\\
دبیرجلسه: شب اربعين، روح تازه گذشتگان مرحوم و مرحومه شاد و ياد و خشنود و آگاه بفرمايید. به همه كساني كه براي فرهنگ اسلامي، اشاعه فرهنگ اسلامي، زحمت میکشیدند، خداوند انشاءالله به همهشان سلامتي و موفقيت بيش از پيش عنايت بفرمايد انشاءالله. فردا قبل از شروع مراسم از ساعت هشت و نيم الي نه و نيم به مدت يك ساعت به مناسبت هفتم درگذشت آقايان كارگر و چهلم جناب حاجآقای حسنپور مراسمي در همين مكان براي برادران و خواهران محترمه برگزار خواهد شد، انشاءالله علاقهمندان محترم شركت خواهند فرمود.\\
خيرمقدم و خوشآمد هم عرض مینماییم محضر روحاني بزرگوار حضرت آیتالله رضايي تهراني كه تا دقايق ديگر از محضر حضرت ايشان استفاده كافي را خواهيم برد. نثار ارواح پاك و تابناك شهداي عزيز اسلام از صدر تا کنون، شهداي انقلاب اسلامي، شهداي مدافع حرم، شهدايي كه زینتبخش اين محفل هستند و اين مكان شريف و براي شادي روح امام شهدا، يادگاران عزيزشان، همسر حضرت امام، جميع و وابستگان و تازه گذشتگان مرحوم و مرحومه و همه اموات كساني كه برای مراسم عزاداري اربعين حسيني و اطعام فردا باني شدند، كمك كردند، مخصوصاً شادي روح مرحوم مغفور محسن آقاي نوري كه بستگانشان نقش پررنگتری در اين موضوع داشتند، اموات خودتان، اموات مؤمنین و مؤمنات، اموات حضرت آیتالله رضايي كه از محضرشان فيض خواهيم برد، اموات برادر عزيز مداح ما جناب آقاي لارايي، اموات خودتان، اموات امامجمعه محترممان كه دعوت میکنند از اين بزرگواران و ما را به فيض میرسانند، اموات همه حضار گرامي بخوانيد سوره فاتحه مع اخلاص و صلوات.\\
{\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\
استفاده میکنیم از محضر آیت الله رضايي تهراني بازهم با ذكر صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\
{\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\
{\large «سلامعلیکم و رحمة الله\\
أعوذُ باللّٰهِ مِنَ ألْشَیْطانِ ألْرَّجیم\\
بِسمِ اللهِ ألْرَّحمٰنِ ألْرَّحیم\\
ألْحَمْدُ للّٰهِ ربِّ ألْعالَمین وَ ألْصَلاة وَ ألْسَلام عَلَي اَلْنَيِّرِ اَلْأَعْظَم وَ نَتیجَة ألْعالَم\\ هادي ألْسُبُل وَ مُنجي ألبَشَر، سَیِّدَنا وَ مَولانا، حَبیبِ إلهِ ألْعالَمین، ابِاالقاسِم المُصطَفیٰ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) وَ عَلیٰ آلِهِ ألطَّیِبینَ ألطاهِرینَ ألمَعصومینَ ألمُکَرَّمین وَ لَعْنُ ألدائِم عَلیٰ أعدائِهِم أجمَعین، مِنَ ألان إِلیٰ قیامِ یَومِ ألدّین.\\
قال الامام صادق (علیهالسلام): وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ اَلدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ اَلْأَدْنَى 1».}\\
شب اربعين حسيني است، انشاءالله در اين دنيا موفق به زيارت حضرت و در آن دنيا مشمول شفاعت حضرت بوده باشيم، به بركت صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\
{\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\
تمامي چهارده معصوم پاك ما از طرف خود اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) زیارتنامه دارند، از رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله) گرفته تا امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف). اما از نظر تعداد و كميت زیارتنامهها هيچ معصومي بهاندازه سيدالشهدا (سلام الله علیه) زیارتنامه ندارد، يعني تعداد زیارتنامههای امام حسين (علیهالسلام) بسيار بيشتر است از تعداد زیارتنامههای تکتک اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام). به هر مناسبتي براي امام حسين (علیهالسلام) هم زيارت مستحب اعلام شده هم اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) زیارتنامه فرمودند. بعضي از اين زیارتها هم سِرَّش براي ما معلوم نيست، مثلاً روز سوم شعبان زيارت سيدالشهداء (علیه السلام) مستحب است، چرا؟ \\
چون روز ولادت امام حسين (علیهالسلام) است؛ اما نمیدانیم چرا روز اول رجب زيارت مستحب است، چرا روز اول شعبان زيارت مستحب است.\\
ولي اين را میدانیم كه بيشترين تعداد زیارتنامهها از آن اباعبدالله (علیهالسلام) است، كأن حسين بن علي (سلام الله علیه) بهعنوان اسلام مجسم و رمز بقاي اسلام بايد مورد بيشترين توجه قرار بگيرد. يكي از زيباترين و شيواترين زیارتنامههای سيدالشهداء (سلام الله علیه) زيارتي است كه فردا و امشب از دور و نزديك همه عشاق اباعبدالله (علیه السلام) اين زیارتنامه را قرائت میکنند. راوي زيارت صفوان جَمّال است كه از بزرگترین اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهما السلام) است و اين زيارت را مرحوم شيخ طوسي در كتاب تهذيب نقل كرده است. عزيزان پاي منبر بزرگ شدند. اهل سنت شش تا كتاب معتبر بعد از قرآن براي خودشان دارند اما شيعيان چهارتا كتاب معتبر (دارند)، آنها صِحاحِ سِتّه، ما كتب اربعه؛ ولي به فضل اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) فقط يك كتاب از كتب اربعه ما يعني كافي، رواياتش از مجموع آن شش تا كتاب بيشتر است!\\
اینقدر روايت شيعه زيادتر است. در كتاب تهذيب كه يكي از كتب اربعه است، مرحوم شيخ طوسي شيخ الطائفه بزرگ شيعه اين زيارت را نقل كردند، در كتاب
{\large «مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد»،}
كه مادر کتابهای دعا است، يعني اگر ما مفاتيح داريم، چون مصباح داريم، اگر ما اقبال سید بن طاووس داريم، چون مصباح داريم. در اين دو تا كتاب شيخ الطائفه اين زيارت را نقل كرده است.\\
ديروز مقام معظم رهبري در درس خارجشان تبيين فرمودند نسبت به زيارت اربعين، زيارت خوش مضمون اربعين، از نظر مضامين و از نظر محتوا و مطالب خيلي زيارت خوش مضموني است. در اين فرصت اندكي كه من امشب در اختيار دارم، بخشي از اين زيارت را با هم مرور میکنیم. بازهم نثار روح سيد و سالار شهيدان هديه كنيم صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\
{\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّد».}\\
در اين زيارت يك سؤال بهخوبی جواب داده شده است. سؤال اين است كه چه كساني آمدند اقدام به حسين كُشي كردند و چرا اين كار را كردند؟\\
خب اين سؤال مگر امروز به درد ما می خورد؟\\
بله. كساني كه اقدام به كشتن اباعبدالله (علیه السلام) كردند، يك روز باورشان نمیشد در مقابل امام حسين (علیه السلام) بايستند، تصور نمیکردند، اما ايستادند و اين جنايت را مرتكب شدند، جنايتي كه روايات ما میگوید وقتي انجام شد آسمانها گريست، زمين گريست، ماهيان دريا گريستند، كوه و دشت و صحرا گريستند. در شهادت دو نفر فقط اين اتفاق افتاده است كه در بعضي نقاط عالم هر سنگي را از روي زمين برداشتند زيرش خون تازه يافتند، يكي در شهادت اميرالمؤمنين (علیه السلام)، يكي در شهادت امام حسين (علیه السلام).\\
استادي در قم تدريس میکرد، مرحوم آیتالله وجداني فخر، من ايشان را ديده بودم. اين بزرگوار میگفت من روز عاشورا در قم داشتم راه میرفتم ديدم مرحوم علامه طباطبايي از قبرستان،
از سر قبر همسرشان عصر عاشورا برگشتند، حال منقلبي داشتند، به من فرمودند آقاي وجداني فخر امروز چه روزي است؟\\
گفتم روز عاشورا است. فرمودند میدانی در روز عاشورا همهچیز بر سيدالشهداء (علیه السلام) گريستند؟\\
همهچیز براي امام حسين (علیه السلام) گريه كرد و سنگها خون گريه كردند؟\\
گفتم بله آقا در روايت داريم. خم شدند مرحوم علامه طباطبايي، مفسر قرآن، مفسر كبير قرآن خم شدند، يك سنگ از روي زمين برداشتند مثل پنير از وسط نصف كردند و من داخل سنگ را نگاه كردم، فرمودند که ببين. مرحوم آقاي وجداني فرمودند که داخل سنگ خون بود و من اين خون را ديدم. فرمودند ببين که امروز عاشورا است.\\
جنايت، جنايت عظيمي بود، جنايت بزرگي بود!\\
سؤال اين است كه چه كساني و چرا آمدند به مبارزه و به جنگ با اباعبدالله (علیه السلام) و اين جنايت را رقم زدند؟\\
در اين زيارت که به تعبير مقام معظم رهبري خوش مضمون است و امام صادق (علیه السلام) شش خصلت، شش صفت برای حسین کش ها،
برای کسانی که عاقبت کارشان به حسین کشی می انجامد، بیان کرده اند.\\
عبارت زيارت اربعين اين است
{\large «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ اَلدُّنْيَا»،}
چه كساني پشت به پشت هم دادند، در كربلا آمدند و سبط پيغمبر (صلی الله علیه و آله) را روز روشن كشتند؟\\
آن هم به تعبير امام سجاد (علیه السلام)، در سخنراني جلوي يزيد فرمود پدر من را به قتل صبر کشتند. سیدالشهداء (علیه السلام) با قتل صبر كشته شد. قتل صبر در عربها اين بود که يك جانداري را وقتي میخواستند جانش را بگيرند از سر لهو و لعب براي بازي، اين را در يك گودالي میانداختند، هر كه هر چه داشت میزد، نيزه میزند، سنگ میزدند، تير میزدند، اینطور میکشتند. امام سجاد (علیه السلام) فرمود پدر من اینطور كشته شد. چرا؟، چه خصلتهایی باعث شده بود اینها اینقدر پست بشوند به اينجا بكشند؟\\
\begin{enumerate}
\item
فرمود اینها كساني بودند كه گول دنيا را خوردند. دنيا گولشان زده است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ»،}
دنيا سه تا خصوصيت دارد:\\
زود میگذرد. من الان در صورتها دارم نگاه میکنم غالب صورتها موي سفيد دارند، اهلبیت (علیهم السلام) فرمودند که موي سفيد پيك است، من هم دارم. پيك چه چیزی است؟\\
فرمود پيك مرگ است.\\
{\large «المَشِيبُ رسولُ المَوتِ 2».}\\
ديديد كنار گوشَت سفيد شد، قدیمی ها می گفتند این پنبه است. در گوش مرده پنبه میگذارندو\\
پنبه است، فعلاً كنار گوش آمده است، يك روز ديگر داخل گوش میرود. اكثراً موي سفيد داريم، اين پيك مرگ است. امروز و فردا میگویند بلند بگو لا اله الا الله. به عزت شرف لا اله الا الله، مشهدي حسن آقا رفت. فرمود زود میگذرد،
{\large «الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ»،}
كار دنيا اين است كه انسان را بدبخت كند، ضرر بزند، بيچاره كند، گول میزند. امام صادق (علیه السلام) فرمود حسينكُشها كساني بودند كه گول دنيا را خوردند، دنيا گولشان زد!\\
چه کارکنیم دنيا گولمان نزند؟، چهکار كنيم ما را گول نزند؟\\
راهش اين است در دنيا بايد زندگي كرد، در دنيا بايد خوشبو بود و خرم بود؛ ولی در دنيا نبايد به دنيا دلبستگی پيدا كرد.\\
خدا رحمت كند بزرگ مرحوم خواجه نصیرالدین طوسي را، اگر حرم در كاظمين رفتيد، پست سر امام كاظم و امام جواد (علیهما السلام) يك قبر نوراني است، قبر مرحوم خواجه نصیرالدین طوسي بزرگ علماي شيعه است. اين مرحوم خواجه نصير سالياني وزير بود، وزير هلاكوخان بود، نخستوزیر بود، به مقتضای شأن وزارتش در قبيله خود نود رأس اسب سرخمو داشت. من اسب شناس نيستم ولي از تاريخ اینطور به دست میآید که اسب سرخمو در آن زمان مثلاً مثل مرسدس بنز امروز است، مثلاً يك ماشين چندمیلیاردی، مثلاً اینجوری. در يك مجلسي نشسته بود، يك خشكمقدسي كه خدا كمر اين خشكمقدسها را بشكند. خوارج خشكمقدس بودند، يك نفر در اصحاب امام حسين (علیه السلام) خشكمقدس نبود، اصحاب امام حسين (علیه السلام) داش منش بودند اما خشكمقدس نبودند. يكي از اين خشكمقدسها، خوارج گونه، داعش گونه در جلسه نشسته بود، به خواجه نصير رو كرد گفت جناب خواجه به ما گزارش دادند كه شما در قبيله شما در جاي نگهداری اسبها نود رأس اسب سرخمو داريد!\\
حالا جلوي اين جمعيت میخواهد جناب خواجه را آبرويش را ببرد، محكوم كند. مرحوم خواجه نصير يك جمله گفت که اين درس براي من و شما شده كه بنده از مشهد بلند شوم، آیسک بيايم، روي منبر اين جمله را به شما بگويم و شما هم ياد بگيريد. خواجه فرمود درست است در طويله ما نود رأس اسب سرخمو است اما بدان ميخ افسار اين اسبها در گلی كوفته است، نه در علم. بارکالله، ميلياردي هستيد، باشد. ده هكتار زمين زعفران داريد، حالا آن را صد هكتار بكند. به اينجا گره نزن، به اين قلبت نبندش كه اگر گره زدي، خمس نمیدهی، زكات نمیدهی، حق يتيم نمیدهی، حق سائل نمیدهی.\\
{\large «َالَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ «24» لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «25» 3».}\\
فرمود كساني را بردند حسين كُشي كه دل به دنيا بسته بودند، چون دل به دنيا بسته بودند، گول میخوردند، گول دنيا میخوردند.\\
قبل از روز عاشورا سيدالشهداء (علیه السلام) ابنسعد را خواست، وسط دو تا لشكر جلسه كردند، مذاكره هم نبود، حضرت خواستند امر به معروف كنند، نهي از منكر كنند، ارشاد جاهل كنند، نه اينكه بخواهند بده بستان داشته باشند، به او فرمودند كار تو غلط است، كار تو اشتباه است، اين كار را نكن. حسين كُشي كار آساني نيست، گفت حتماً بنیامیه اموال من را در كوفه میگیرند. حضرت فرمودند بهتر از آن را در مدينه به شما خواهم داد. باغم را میگیرند، فرمودند باغ بهتري به تو میدهم. اما نمیتواند دل بكند، میخواهد ملك ري را داشته باشد.\\
امروزه ري در كنار تهران حقش خورده شده است. ري در زمان عمر بن سعد طبق نقل تاريخ، شهري است كه آنقدر بزرگ است طبق تاريخ هزار مسجد در او بوده است، بازارهاي تخصصي داشته است، بازار پارچهفروشها، بازار گندم فروشها، يك منطقه آباد (بوده است!) و ري آن زمان تا گردان را زير سيطره خود داشته است. لقمه، لقمه چربي بوده است!\\
عمر بن سعد گفت نمیکنم. وقتي خواست برود، حضرت فرمودند از ملك ري نخواهي خورد، از گندم ري نخواهي خورد. همين هم شد!\\
كساني آمدند اباعبدالله (علیه السلام) را كشتند كه بعد كه ابنزياد خواست براي اینها مقرري مقرر كند براي بعضیهایشان در ماه بهاندازه يك سیر
جو بود، براي بعضیهایشان در ماه بهاندازه دو كف جو مقرر كرد!\\
یعنی براي دو كف جو در ماه آمده است حسين ما را كشته است. اين دنيا گولش نزده است؟\\
فرمود
{\large «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ اَلدُّنْيَا»،}
كسي كه دنيا گولش زده است. بايد مواظب باشيم دنيا گولمان نزند. راهش اين است به دنيا دلبستگی پیدا کنیم، اگر دلبسته شديم، اين دلبستگی ما را بيچاره میکند. چه بس انسان كرور كرور اموال داشته باشد اما آزاد است، حر است، گاهي هم ممكن است من چيزي ندارم اما به آنکه دارم دلبستهام!\\
اين دست من را نمیگیرد، من را بيچاره میکند.
\item
دوم فرمود كساني آمدند امام حسين (علیه السلام) را كشتند كه در يك معامله سفیه بودند. ما سفیه به چه كسي میگوییم؟\\
سفیه به آدمي كه مالش را مفت از دست میدهد. داريم، در مشتش چيز گرانبها بود، همان چيز گرانبها را مفت از دست میدهد، مفت!\\
اين آدم سفیه میشود و لذا در فقه ما اجازه نداريم بگذاريم آدم سفیه بر اموالش تصرف كند، حكومت دخالت میکند و اموالش را ضبط میکند، میگوید تو نمیتوانی مديريت كني، تو نمیتوانی مالت را درست بگيري، تو سفیه هستي.\\
امام صادق (علیه السلام) فرمود كساني كه در يك معامله سفیه بودند، آمدند حسینکشی. آن معامله چه بود؟\\
اینها نتوانستند بهره خودشان را از دنيا نسبت به آخرت از دنيا نسبت به آخرت مديريت كنند. آمدند معامله كردند، دنيا را در مقابل آخرت گرفتند، آخرت را از دست دادند. اين انسان سفیه است. نادر وقتي عراق را فتح كرد زيارت اميرالمؤمنين (علیه السلام) در نجف رفت، در نجف كه داشت میرفت به ابراهيم خاركن برخورد كرد. ابراهيم خاركن از آنکسانی است كه اهلدل، اهل معنا، اهل زهد و اهل توجه است، همینجور كه روي اسبش نشسته بود، متكبرانه داشت میرفت به ابراهيم رسيد، آنهم کولهپشتی خار روي دوش گرفته است برود در بازار بفروشد، يك نان حلالي به دست بياورد. به ابراهيم رو كرد گفت که آقاي ابراهيم حرفي با شما دارم. گفت بفرماييد جناب شاه. گفت که شما خيلي مرد هستي!!\\
ابراهيم گفت چرا؟\\
گفت که شما مرد هستي، چون از دنيا گذشتي. ابراهيم گفت اتفاقاً شما هم مرد هستيد كه از آخرت گذشتيد، نه اينكه که ما مرد هستیم. دنيا يك روز تمام میشود، الان از اين آقاياني كه شصت هفتادسال عمرشان است بپرس آقا شب عروسيات يادت است؟\\
میگویند انگار ديشب بود. حاجآقای امامجمعه محترم جلسه انگار همان ديروز بود داشتيم براي جمرات میرفتیم، نزديك رمي جمرات كه شديم من دعا میخواندم، روحاني كاروان بودم ديگر،
{\large «اللهم إنی أَعُوذُ بِکَ من شر شيطان و مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ»،}
ديدم خب موقعی است، مردم همه گوش میکردند، همه زیر خنده زدند، دعا میگفتیم مردم هم جواب میدادند
{\large «اللهم إنی أَعُوذُ بِکَ»،}
میخواستیم رمي جمرات برويم، شيطان را بزنيم، گفتيم مِن شَرِ شيطان و مِن شَرِ اينترنت و مِن شرِ تلگرام و مِن شر ماهواره، خلقالله زير خنده زدند!\\
سه ماه، دو ماه گذشته است انگار ديروز بود، عمر همهاش اين است.\\
امام صادق (علیه السلام) فرمود حسينكُشها كساني بودند كه سفیه بودند، نتوانستند بفهمند كه آقاي محترم، خانم محترمه شما شمعي كه بسوزي و تمام بشوي نيستيد. اين يك جمله را از من امشب يادگار تا آخر عمرتان داشته باشيد، ما بنده تمامشدنی نيستيم، يعني چه؟\\
يعني اگر به من بگويند جناب شيخ شما هستیات و وجودت چقدر امتداد دارد؟، صدسال؟\\
میگویم برو بالا. هزار سال؟\\
میگویم برو بالا. يك ميليارد سال؟\\
میگویم برو بالا. صد تريليارد سال؟\\
میگویم برو بابا، من پايان ندارم. خدا ابدي است، من هم ابدي هستم. میگوید در اين صد تريليارد، هزار تريليارد، هزار ميليارد تريليارد كه در چه قابي هستيد؟، در چه وضعي هستيد؟\\
میگویم يك شصت سال به من وقت دادند گفتند در اين شصت سال میتوانی هر جور میخواهی باشي، خودت تصميم بگيري بهشتي باشي كنار سيدالشهداء (علیه السلام) يا جهنمي باشي كنار صدام، دست خودت است. فرصت هم همینقدر است. قرآن میگوید هرکسی را در قبر بگذارند از اين آدم بدها، تا در قبر میرود چشمهایش باز میشود.
{\large «النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا 4»،}
تازه بيدار میشود، پشيمان میشود، میگوید:
{\large «حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ... 5»،}
خدايا میشود من برگردم و كار خوبي بكنم؟\\
جواب يك كلمه است،
{\large «كَلَّا»،}
خير. آن موقع كه بايد میفهمیدی چرا نفهميدي؟\\
عمر به تو داديم، پاي منبر بودي فهميدي،
{\large «أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّر َ 6»،}
پس حسينكُشها سفیه بودند.\\
{\large «بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنیٰ ، وَشَرَیٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ».}
\item
سومين صفت حسينكُشها فرمود که
{\large «وَتَغَطْرَسَ»،}
يعني چه؟\\
يعني كساني كه سراغ دشمن اباعبدالله (علیه السلام) آمدند، اهل تكبر بودند. اصلاً همه انسانها را چه كسي بدبخت كرد؟\\
شيطان. شيطان را چه بدبخت كرد؟\\
تكبر، يك كلمه است. به خدا گفت آدمي كه از خاك و گِل و لجن بد بو ساختهشده است، با من كه از آتش ساخته شدم.
میدانید ما اول خاك بوديم، با آب قاتیمان كردند، گِل شديم، اين گِلها ماند، گنديد، لجن شد،
{\large «َحَمَإٍ مَّسْنُونٍ»،}
همه هم لجن!\\
حالا اين لجن خشك شد، نقاشي روي آن كردند، مجسمه ساختند، به اين مجسمه روح دادند، انسان شد، حضرت آدم شد. گفت آنکه اولش لجن بود با من كه از آتش هستم، من بيايم سجده كنم؟!\\
نمیشود. با يك تكبر هم خودش را بدبخت كرد هم آدمهای ما را بدبخت كرد. امام صادق (علیه السلام) فرمود اینها كه (برای) كشتن اباعبدالله (علیه السلام) آمدند،
{\large «َوَتَغَطْرَسَ»،}
آدمهای متكبري بودند، حرف كسي را گوش نمیکردند، در شبانهروز عاشورا ده دوازده نفر براي اینها سخنراني كردند، حبيب سخنراني كرده است، حر سخنراني كرده است، مسلم بن عوسجه سخنراني كرده است، زهير بن قين سخنراني كرده است، عباس بن علي (علیه السلام) سخنراني كرده است، خود اباعبدالله (علیه السلام) سه بار سخنراني كرده است!\\
هلهله میکردند، نمیگذاشتند حرف شنيده بشود. انسان متكبر رشد نمیکنند، انساني كه خيال كند همهچیز میداند، همهچیز بلد است، رشد نمیکند. انسان اگر تواضع داشت رشد میکند.\\
ما استادي ديديم در قم خدمتشان تحصيل كرديم، الان سني از ايشان گذشته است، حضرت آیتالله حسنزاده آملي، من در زندگي ايشان دقت میکردم، ديدم يكي از عوامل موفقيت اين مرد بزرگ اين است اگر بدانند يك بچه پنجساله چيزي میدانند كه اين حضرت علامه آیتالله نمیداند، زانو میزد، دستش را میبوسد و ياد میگیرد. زانو میزند، دستش را میبوسد و ياد میگیرد. چه اشكالي دارد؟\\
من در حاجیهای مكه داشتم، مادر است، سني از ايشان گذشته است، پدر است، سني از ايشان گذشته است، حمد و سورهاش غلط است و من خواهشم اين است حالا جاهاي ديگر كشور كه دست ما نمیرسد، در آیسک زير نظر امامجمعه محترم يك نهضت تصحيح حمد و سوره راه بيندازيم، ايشان كه در دسترس است، بيايد، نگذارید براي مكه رفتن، خوب نيست، خوب نيست انسان حمد و سورهاش غلط باشد.\\
يك روحاني كارواني میگفت من حاجي داشتم براي من حمد و سوره خواند به قل هو الله احد رسيد، اینجوری میخواند:
{\large « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿۱﴾. اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿۲﴾»،}
(سوره اخلاص)، میبینید میگفت دقيقاً يلمتُ يولد، يولدتُ يلم. یا ابوالفضل (علیه السلام)، اين يعني چه؟!\\
يلمت يولد، يولدت يلم. گفتم چه؟\\
خيال كرد اشتباه گفته است، گفت من از بچگي هم قاتى میکردم، اول بايد بگويم يلمتُ يولد يا اول بايد بگويم يولدت يلم؟\\
اين شد حمد؟، اين شد قل هو الله؟، خب چرا واقعاً!\\
امام رضا (علیه السلام) به محمد بن ابي نصر بَزَنْطی فرمود بلند شو دو ركعت نماز بخوان. از اصحاب امام رضا (علیه السلام) است، راوي است، بزرگ است!\\
بلند شد نماز خواند. حضرت فرمود بد است شصت سال از عمر انسان بگذرد، دو ركعت نماز نتوانند بخواند. خود حضرت بلند شد وضو گرفت، دو ركعت نماز خواند بعد به محمد بن ابي نصر فرمود اینجوری بايد نماز بخوانيد، اینجوری بايد نماز بخوانيد. حمد و سورههایمان را تصحيح كنيم. حاجي من میآورم، میدیدم نمازش غلط دارد، میگویم ببين دخترت پسرت تحصيل كردهتر است، نمازش درست است، از او ياد بگير. میگوید که حاجآقا خجالت میکشم!\\
خجالت ندارد، فرزندتان است. استاد ما عرض كردم يك بچه پنجساله را اگر میدید مطلبي میداند كه او نمیداند، مینشست، دست او را میبوسید و ياد میگرفت. حسين كُشي يكي از عواملش تكبر بود در آن خطبهای كه زينب كبري (سلام الله علیها) در دروازه كوفه خواندند و كوفيان را معرفي كردند، فرمودند شما متكبريد.\\
{\large «و هل فيكم إلی سلف»،}
شما سلف داريد، كبر داريد، غرور داريد.
\item
يك عامل ديگر را عرض كنم، امشب هم كافي است. فرمود امام صادق (علیه السلام) حسين كُشي به پنجههای افرادي جاري شد كه اینها صفت چهارمشان اين بود،
{\large «وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ »،}
يك افساري را نتوانستند خوب مديريت كنند و آن افسار هوا و هوسشان بود.\\
ببينيد عزيزان ما فرشته نيستيم. فرشته ذكر خدا میگوید، سير نمیشود، نماز میخواند، سيراب میشود. اميرالمؤمنين (علیه السلام) در نهجالبلاغه فرمود اصلاً غذاي فرشته ذكر خدا است، ياد خدا است. ما اینطوری نيستيم، ما نصفمان فرشته است، نصفمان حيوان است.\\
آدمیزاده طرفه معجونی است/
کز فرشته سرشته و ز حیوان
\\
خیلی عالی گفته شده است، اگر به سمت حيوانيت رفت، بدتر از حيوان میشود، به سمت فرشتهخویی رفت، بهتر از فرشته میشود. چون فرشته نيستيم، چون در ما اين انانیت هم هست، ما هوا و هوس داريم، هیچکسی نمیتواند انكار كند. حرف سر اين است عدهای از مردم امير هوا و هوس هستند، عدهای از مردم اسير هوا و هوس هستند. من ديدم جواني را كه ده سال عمرش را يك غريزه را كنترل نمیکند و آن غريزه جنسي است، نمیتواند غریزهاش را مديريت كند، هر عكسي نبيند، هر فيلمي نبيند، هر صدايي نشوند، با هرکسی چت نكند، با هر كسي صحبت نكند، اسير شده است، اسير شده است!\\ آخرش چه میشود؟\\
روي پل اصفهان میرود و با خنده خودكشي میکند. دختر هم هست!\\
دخترها بايد ترسو باشند، ولي وقتي اسير هوا و هوس شد، به پوچي میرسد.\\
بگذاريد اين را به شما راحت بگويم، محور تمدن امروز دنيا آمريكا است كه خدا لعنتش كند. دوستاني كه آمريكا رفتوآمد دارند، گفتند تعداد بیمارستانهای رواني در آمريكا از تعداد بیمارستانهای عادي بيشتر است!\\
چرا؟، پول ندارند؟\\
دارند. قدرت ندارند؟\\
دارند. مكنت ندارند؟\\
دارند. چه كم دارند؟!\\
همینکه الان امام صادق (علیه السلام) فرمود، غرق در هوا و هوس است، اين به پوچي میرسد. حسين كُش ها در هوا و هوس افتادند، افتادند ... \\
تعبير امام صادق (علیه السلام) اين است و
{\large «تَرَدَّى فِي هَوَاه 7»،}
تردي يعني سقوط، در هوا و هوس سقوط كردند. شايد براي شما جالب باشد، تعدادي از كساني كه آمدند امام حسين (علیه السلام) را كشتند، اینها در جنگهای اميرالمؤمنين (علیه السلام) حضور داشتند، مثل خود شمر. شمر نهتنها در جنگ صفين بود، مجروح بود، چشم چپش آسيب بوده، يعني نهتنها جنگنده بود و رزمنده، مجروح جنگي بود، جانباز بود. اینها كه آمدند امام حسين (علیه السلام) را كشتند، 12 هزار نفرشان نامه براي امام حسين (علیه السلام) نوشته بودند!\\
جان ما فداي تو. چه شد؟\\
فرمود:
{\large «وَ تَرَدَّى فِي هَوَاه»،}
هوا و هوس غلبه كرد.
\end{enumerate}
\\
حالا هوا و هوس براي هرکسی یکجوری غلبه میکند. من روي منبر اين مطلب را مقيد بودم به عزيزان بگويم، گفتم در ما معمولاً دو سه جا شلديني، بيديني رخ میدهد:
\begin{enumerate}
\item
يكي در بحث طلاق و طلاق كشي است، بيابد ببينيم چه خبر است!\\
اصلاً دينمان را میبوسیم كنار میگذاریم. چرا؟
\item
یكي در بحث شبهای عروسي و عروسي گرفتنهای ما است. اصلاً دين را میبوسیم، كنار میگذاریم. يعني منكري نيست كه انجام نشود!\\
از فیلمبرداریهای مختلف تا ترانه و آواز تا مطرب و بزنوبرقص، يعني یک شب بیدین میشویم، شُل دين میشویم. خيلي براي من تعجب شد كه الان چه شد؟\\
ديروز نامه داده است، امروز آمده حسين (علیه السلام) میکشد!\\
خب من ديروز نماز جمعه بودم، فردا عروسي دخترم است دين و ايمان و خدا و پيغمبر اول زندگي رفت!\\
اینطور نبايد باشد. فرمود:
{\large «وَ تَرَدَّى فِي هَوَاه»،}
انسان در هوا سقوط میکند و طبيعي است اگر انسان هواپرست شد، خداپرست نخواهد بود.
{\large «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ 8»،}
خدا فرمود بعضیها خدايشان هواي نفسشان است.
خدايا ما را از هوا و هوس مبرا بدار.\\
حضار: الهي آمين.
\end{enumerate}
\\
{\large «وصلي الله عليك یا اباعبدالله. صلیالله عليك یا بن رسول الله».}\\
من يك دلخوشی دارم، میخواهم شما هم اين دلخوشی را داشته باشيد و وارد روضه بشويم. عصر آخرالزمان عصر غارت ايمان است. در عصر آخرالزمان ايمان خيلي زود غارت میشود، لذا اهلبیت (علیهم السلام) به ما محك دادند، ملاك دادند، شاخصه دادند، گفتند محكي دستتان میدهیم كه شما بفهميد آيا ايمان باقي هست يا ايمانتان باقي نيست؟\\
من اين شاخصهای ماندگاري ايمان را در يك نوشتهای جمع كردم، يكي از آن را امشب خدمتتان عرض میکنم. اهلبیت (علیهم السلام) فرمودند هرگاه ديديد نام حسين (علیه السلام) كه میآید دلت میارزد، اربعين كه میشود اشكت جاري میشود، عاشورا كه میشود قرار نداري، آرامشي نداري، بدان هنوز ايمانت در قلبت هست. كه پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً 9»،}
در دل مؤمنین حرارتي از كشته شدن حسين خواهد بود كه هرگز آن حرارت خاموش نمیشود.\\
يك سلامي خدمت آقا شب اربعين بدهيم، ما جاماندههای از پیادهروی اربعين.\\
زينب كبري (سلام الله علیها) خدمت عزيزان زمزمه كنم.\\
{\large «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ و رحمة الله و بركاته».}\\
زينب رسيد كشته بي سر قيام كن\\
آقاي من.
\begin{center}
زينب رسيد، كشته بیسر قيام كن
\hspace*{2.5cm}
باز از رگ بريده به خواهر سلام كن
\end{center}
\begin{center}
يك اربعين كه حرمت من را نداشتند
\hspace*{2.5cm}
تو لااقل به پيري من احترام كن
\end{center}
\\
زينب در اين چهل روز پير شده است!
\begin{center}
آغوش توقرار دلم بودازآن نخست
\hspace*{2.7cm}
دستی برآور و صبر مرا مستدام کن
\end{center}
\\
حسين من.
\begin{center}
من خون گرم خویش حلال تو کردهام
\hspace*{2.5cm}
خواهی به شیشه افکن و خواهی به جام کن
\end{center}
نيمي ... بعضي شعرها خودش روضه است.
\begin{center}
نيمي زجان گرفتهای از من در آن غروب
\hspace*{2.5cm}
برخیز و کار نیمه خود را تمام کن
\end{center}
حسين جانم.
\begin{center}
جان دادهام ولی نخ معجر ندادهام
\hspace*{2.5cm}
برخیز و یک نظر به رخ نیل فام کن
\end{center}
\\
امام سجاد بعدها گزارش كردند فرمودند: در طول اين چهل منزل،
اگر كسي اشكش جاري میشد،
اگر كسي آه سردي از دهانش بيرون میآمد، با نيزه به سرش میکوبیدند.\\
حسين من
\begin{center}
سایه ندیده سایه او را بلند شو
\hspace*{3.8cm}
خورشید را برای ربابت حرام کن
\end{center}
\begin{center}
از حرمله نمیگذرم كه به خنده گفت
\hspace*{2.5cm}
هان اي رباب بر سر طفلت سلام كن
\end{center}
\begin{center}
مرهم شدم براي همه ماندهام خودم
\hspace*{3.8cm}
برخيز و زخمهای مرا التيام كن
\end{center}
\begin{center}
هرگز نشد به اشك تو راضي شوم ولي
\hspace*{2.5cm}
اين بار گريه بر من و بازار شام كن {\textbf{10}}
\end{center}
\\
از زبان حال همه شما، همه داغدار (هستید).\\
بيچاره اون كه حرم رو نديده\\
خوش به حال آنهایی كه الان زير اين گنبد اباعبدالله (علیه السلام) ايستادند. امشب گذشت، تذكره سال ديگرمان را بگيريم.
\begin{center}
بيچاره اون كه حرم رو نديده
\hspace*{2.5cm}
بيچارهتر اون كه ديده كربلات را
\end{center}
\\
جانم حسينم، حسينم، حسينم.\\
گفت حسين جان ...\\
عرض من تمام است، روضه من تمام است.\\
خدا شاهد است، من همه اسناد كربلا را تکتک بررسي كردم که ببينم سوزناکترین جملهای كه اهلبیت (علیهم السلام) فرمودند چه جملهای است؟\\
به نظر من اين جمله آمد كه زينب كبري (سلام الله علیها) در مقابل يزيد فرمود، فرمود يزيد اين درست است زن و بچهات را پشت ديوارها پنهان كردي اما ما (به این صورت هستیم)؟\\
تعبير اين است،
{\large «یتصفح وجوه هن غیر و بعید».}
\begin{center}
بيچاره اون كه حرم رو نديده
\hspace*{2.5cm}
بيچارهتر اون كه ديده كربلات را
\end{center}
\\
جانم حسينم، حسينم، حسينم.\\
عرض من تمام است. وارد مسجدالنبی شد، زينب كبري (سلام الله علیها) از کربلا برگشته است، از شام برگشته است، گفتند زينب میخواهد چه برخوردي بكند؟\\
با احترام وارد مسجدالنبی شد، از زير چادر لباس امام حسين (علیه السلام) را بيرون آورد، يا رسول الله،
فرمود يا جداه برای تو خبر ناگواری آوردهام،
{\large «قُتِلَ الحسين».}\\
{\large «بِاسْمِكَ العَظيمِ الاعْظَمِ الاجَلِّ الاكْرَمِ الهي بحسين و أخته زینب الکبری و أخيه العباس يا الله».}\\
در فرج منتقم خونش تعجيل بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
قلبش از ما راضي و خشنود بدار.\\
حضار: الهي آمين.\\
نايب برحقش مؤید و منصور بدار.\\
حضار: الهي آمين.\\
اين قليل توسل ذخيره قبر و برزخ و قيامت ما قرار بده.\\
حضار: الهي آمين.\\
خدايا ما را از زائرين اربعين حسينت ثبت و ضبط بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
نام ما را از اقامه کنندگان عزاي حسيني ثبت و ضبط بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
خدايا مریضهای منظور، ملتمسين دعا، شفاي عاجل عنايت بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
شر دشمنان آمريكا، اسرائيل، انگليس خبيث، داعشي ها، سعودیها، عربستان را به خودشان باز گردان.\\
حضار: الهي آمين.\\
خدايا هر چه خواستيم و نخواستيم درخور كرمت براي ما مقدر و مقرر بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
شهدا و گذشتگان و شهداي اين جمع و اين شهر، گذشتگان اين جمع حاضر، امام راحل، سر سفره كرمت ميهمان بفرما.\\
حضار: الهي آمين.\\
بازهم در فرج آقايمان و مولايمان تعجيل بفرما.
حضار: الهي آمين.\\
{\large «وعجل في فرج مولانا صاحب العصر و الزمان».}
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
زاد المعاد، جلد ۱، صفحه ۵۳۱.
\item
غررالحکم و درر الکلم، جلد ۱، صفحه ۶۴.
\item
سوره معارج.
\item
خصائص الأئمة علیهم السلام، جلد ۱، صفحه ۱۱۲.
\item
سورم مومنون، آیه 99.
\item
سوره فاطر، آیه 37.
\item
زیارت اربعین.
\item
سوره جاثیه، آیه 23.
\item
مستدرك الوسائل، ج 10، ص 318.
\item
شاعر: موسی علیمرادی.
\end{enumerate}
\end{document}