\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\\
(مجری)\\
در دومین روز از ماه شوال و سومین روز از ماه اردیبهشت خدمت شما رسیدیم، روز یکشنبه و در خدمت حجت الاسلام و المسلمین جناب حاج شیخ علی آقای رضایی تهرانی هستم که خدمتشان سلام عرض میکنم، عرض خوشآمد، ایام را هم خدمت شما تبریک عرض میکنم.\\
\\
(استاد)\\
{\large «بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم»}\\
من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم، خدمت حضرتعالی و همه بینندگان ثابتقدم این برنامه و من هم عرض تبریک دارم عید سعید فطر، عید بندگی و عید قبولی اعمال را برای همه.\\
\\
(مجری)\\
سلامت باشید، خیلی خوش آمدید، ممنونم که امروز هم قبول زحمت کردید و در برنامه ما حضور دارید. بحث ما روزهای یکشنبه خدمت حاجآقای رضایی تهرانی در مورد صفات حضرت حق است و در مورد صفت رزاقیت چند جلسه است که صحبت میکنیم. انشاءالله اگر بشود، این جلسه بحث را جمعبندی خواهیم کرد و صحبت به اینجا رسید، عواملی که باعث گشایش روزی هستند را حاجآقا برای ما تعدادیاش را به طور جزئی هم فرمودند و ادامه بحث گشایش روزی را امروز میفرمایند و این سوال هم در بین سوالات به چشم خودم خیلی جالب آمد که آیا حتماً باید به نیت گشایش روزی، عوامل گشایش روزی را انجام داد تا روزی گشایش یابد یا نیت شرط نیست که انشاءالله به آن خواهیم رسید و سوالاتی از این قسم که انشاءالله سر وقتش مطرح میکنم و پاسخش را دریافت خواهیم کرد.\\
حاجآقا باز هم برایمان بفرمایید، برخی از عواملی که باعث گشایش روزی میشود و در دین مبین اسلام به آن اشاره شده است.\\
\\
(استاد)\\
بله، از عواملی که بر آن تأکید شده نظافت و تمیزی است. انسانی که هم از نظر سلوک فردی، هم از نظر سلوک خانوادگی و اجتماعی کثیف است و تمیز نیست، روزی بر او تنگ میشود.
در میان اقسام نظافت، بر کوتاه کردن شارب و سبیل و گرفتن ناخن تأکید بیشتری شده است، مخصوصاً بر گرفتن ناخن در روز جمعه که در روز جمعه تأکید فراوانی داریم که اگر کسی ناخنهای خود را قصر کند، یعنی کوتاه کند، روزی او فراوان میشود.\\
مورد دیگر، شستن سر با ختمی است، بخصوص در روز جمعه، مستحضرید بخشی از دستورات بهداشتی که در دین ما آمده است، امروزه کشف شده که چه مقدار برای بدن مفید است. مثلاً اگر به ما گفتند که با فلان چوب فلان درخت مسواک بزنید، امروزه مشخص شده است که خاصیت ضد سرطان لثه دارد و وقتی که من با این چوب مسواک میزنم، سرطان دهان و دندان از من دور میشود. حالا از اموری که بر او تأکید شده است که حتی روزی را گشاده میکند شستن سر با ختمی است که از گذشته یکی از ابزارهای شستن سر بوده است، بخصوص در روز جمعه.
مورد دیگر، نوشتن سه ذکر در انگشتر است، البته انسان اگر ذکر بر انگشتر نوشت باید بتواند محافظت کند که مبادا دست نجس بر روی او نکشد یا دست بدون طهارت بر روی او نکشد،
ذکر
{\large «ماشاءالله»،}
ذکر
{\large «لا قُوَّةَ إلَّا باللّٰه»،}
و ذکر
{\large «أستَغفِرُ الله».}\\
{\large «ماشاءالله، لا قُوَّةَ إلَّا باللّٰه و أستَغفِرُ الله»،}
این 3 ذکر اگر بر روی انگشتر نوشته باشد، مایه گشایش روزی است. مستحضرید اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) تأکید داشتند بر داشتن انگشتر در دست و ائمه (علیهم السلام) هر کدام انگشتری داشتند که بر آن ذکری نوشته بوده است و اذکاری که اهلبیت (علیهم السلام) بر روی انگشتر مینوشتند، امروزه در تاریخ برای ما مسجل، معین و روشن است. این ذکر
{\large «ماشاءالله، لا قُوَّةَ إلَّا باللّٰه و أستَغفِرُ الله»،}
اگر روی انگشتر نوشته بشود و به دست شود، در گشایش روزی نقش دارد.\\
مورد دیگر اینکه بخشی از نامها در منزل وجود داشته باشد.\\
\\
(مجری)\\
برای فرزندان منظورتان است؟\\
\\
(استاد)\\
برای فرزندان یا پدر و مادر، عمده این است که در خانه این نامها باشد، حالا یا پدر و مادر به این نامها نامیده شده باشند یا فرزندان. خب اصل نامگذاری برای کودک بسیار مهم است و لذا در روایت داریم که در روز قیامت کودکی که بر او نام بد یا نام بیمعنا گذاشته شده است، از دست پدر و مادر شکایت میکند، سرش هم این است که ما در صحنه قیامت فامیلی نداریم، همه را با نام میخوانند، چون نام او برده میشود و نام، نام نیکی نیست، خجلت میکشد و لذا آنجا از پدر و مادر شکایت میکند. نامها عبارتند از نام شریف احمد، محمد، علی، حسن، حسین و فاطمه که این پنج تن در ذهن ما میماند چون خمسه طیبه اصحاب کساء هستند؛ احمد، محمد، علی، حسن، حسین و فاطمه. ابوجعفر که از کنیههای اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است، مثلاً امام باقر (علیه السلام) کنیهاش ابو جعفر است، امام جواد (علیه السلام) کنیهاش ابوجعفر است. ابوطالب که کنیه پدر امیرمومنان (سلام الله علیه) است و عبدالله، گفتند این اسامی اگر در خانه بوده باشد، برای گشایش روزی نقش دارد. حضرت ابوطالب (علیه السلام) خب بسیار گشادهدست بوده است، این نام وقتی روی شخصی گذاشته میشود، به هر حال تأثیر معنوی خود را دارد.\\
دیگر از مواردی که نقش دارد در اینکه انسان روزیاش گشایش پیدا کند، این است که انسان اهل مسواکزدن باشد، حداقل دو بار در روز. عحیب است، در زمانهای که مردم در حجاز، در اوج کثیفی زندگی میکردند، دینی پا به عرصه وجود گذاشته که امروزه ما در ارتباط با نظافت و بهداشت، صدها حدیث و آیه داریم. اصلاً کتاب الطهاره که در فقه که کتاب بزرگی هم هست، یعنی سیستم بهداشتی اسلام. اسلام و خصوص نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بر روی مسواک زدن تأثیر بسیاری داشتند که لااقل دو بار در روز ( مسواک زده شود). در تاریخ داشتیم وقتی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سفر میرفتند، یک جعبهای داشتند، 5 چیز همراهشان بود و این 5 چیز از حضرت جدا نمیشد، مثل مسواک، مثل شانه، مثل آئینه که حالا خودشان را ببینند، یک موقع سر و صورت نامرتب نباشد، سرمهدانی داشتند حضرت، آن را با خودشان میبردند و عطر، اینها حتماً همراه رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بود. ببینید هر 5 تا مربوط به بحث بهداشت و نظافت و زیبایی است و این نشان میدهد چقدر اسلام در این زمینه تأکید دارد که دهان مومن بو ندهد، مومن خوشبو باشد، بدنش، لباسش و اینها در گشایش روزی نقش دارد.\\
دیگر از اموری که نقش دارد در گشایش روزی، 3 بار زیارت امام حسین (علیه السلام) در سال یا حداقل یک بار در سال است. فراوان روایت داریم که خدمت اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) میرسیدند، از فقر شکایت میکردند، حضرت میفرمودند زیارت سیدالشهداء (علیه السلام) برو و تحت القبة برای خودت دعا کن. حالا آمده است، فقیر است ولی آنقدر این سفر ارزش دارد و برای گشایش روزی نقش دارد که میگوید خودت را به سمت حرم مطهر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) بکش، 3 بار در سال، نشد 1 بار در سال (به زیارت برو).\\
دیگر از موارد، تکرار خواندن آیت الکرسی است. مستحضرید که قرآن کریم حدود 30 اسم دارد، ذکر، قرآن، فرقان، شفاء و امثال ذلک. سورههای 114 گانه هر کدام لااقل یک اسم دارند، گاهی چند اسم دارند، مثلاً فاتحة الکتاب حدود 10 اسم دارد اما آیات قرآنی که شش هزار و اندی است، همه دارای اسم نیستند، بخشی از آیات که غرر الآیات هستند، آیات برجسته هستند، اینها اسم دارند؛ یکی از غرر آیات، آیت الکرسی است که آیت الکرسی را معمولاً همه مردم ما حفظ هستند. تکرار آیت الکرسی، پشت رل نشستی، صد بار آیت الکرسی بخوان، داری سفر میروی، هزار بار آیت الکرسی بخوان.\\
\\
(مجری)\\
منظور همان آیه اول آیت الکرسی است؟\\
\\
(استاد)\\
(بله)، همان آیه اول آیت الکرسی است، این دو آیه دیگر تکمیلی است. همان آیه اول آیت الکرسی خوانده بشود،
{\large «ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلْحَيُّ ٱلْقَيُّومُ 1»،}
تا آخر در حقیقت، این آیه آیت الکرسی مضامین بلندی دارد.\\
{\large «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا»،}
این آیه تکرار که بشود، در گشایش روزی نقش دارد.\\
دیگر از موارد، خواندن سوره مبارکه ممتحنه در نمازهای واجب و مستحب است. خب سوره ممتحنه سوره خیلی طولانیای هم نیست، این را اگر انسان در نمازهای واجب و مستحب بخواند، روزی را گشایش میدهد.\\
مورد دیگر، زیاد خواندن سوره مبارکهای که به نام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است و دیگر تکرار در خواندن سوره توحید است. در تاریخ داریم که در یک جنگی، امیرالمومنین (علیه السلام) سرلشکر بود، مسلمانان رفتند و برگشتند، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از مسلمانان پرسیدند، علی (علیه السلام) چطور بود؟\\
گفتند که خیلی عالی بود از هر جهت، فقط ما یک مسئله را نفهمیدیم و آن اینکه در تمام نمازها علی بن ابیطالب (علیه السلام) سوره توحید خواند. گویا در آن زمانه، حضرت در اوج معرفت عرفانی و فنایی بودند و این حال اقتضا میکرده است که سوره توحید را قرائت کنند. سوره توحید شناسنامه خدای متعال است، بعضیها خیال میکنند سوره توحید جایش نماز است، نه، تکرار سوره توحید تأثیرگذار است. شب عید فطر پریشب بود، یکی از اعمالش دو رکعت نماز بود، رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار بار سوره توحید، رکعت دوم یک بار سوره توحید، نماز 1001 سوره توحیدی که حالا یکی از اعمال بود. این بخشی از عوامل گشایش روزی است.\\
\\
(مجری)\\
خیلی متشکرم، یک بخشی را ببینیم، فرازهایی از خطبههای مولا علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه را با هم مرور میکنیم، برمیگردیم، سوالات دیگری را خدمت حاجآقا مطرح میکنیم.\\
\\
(تیزر)\\
خطبه 160 \\
هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگان خدا روی میآورند. پس حق بنده را ادا میکنند وحق خدا را بر زمین میگذارند. چرا در حق خدای متعال کوتاهی میشود و کمتر از حق بندگان رعایت میگردد. آیا میترسی در امیدی که به خدا داری دوغگو باشی؟!، یا او را در خور امید بستن نمیپنداری؟!\\
امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حق او را چنان رعایت کند که حق پروردگار خود را آنگونه رعایت نمیکند. پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعدهای انجامنشدنی میشمارد و اینگونه است کسی که دنیا در دیدهاش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد که دنیا را بر خدا مقدم شمارد و جز دنیا به چیز دیگری نپردازد و بنده دنیا گردد.\\
(پایان تیزر)\\
\\
(مجری)\\
بحث ما خدمت حاجآقای رضایی تهرانی، صفت رزاقیت حضرت حق است و باز هم در مورد عواملی که باعث گشایش روزی میشوند، حاجآقا موارد دیگری را فرمودند.\\
من یک سوال دیگر را مطرح کنم، باز انشاءالله ادامه بحث را خواهیم گفت از این موارد، اینکه آیا هر عاملی که روزی را گشاده میکند، انجامندادنش روزی را میکاهد؟\\
\\
(استاد)\\
خیر، دوگونه است، بعضی از عوامل هستند که انجامش روزی را گشاده میکند و ترکش روزی را میکاهد، مثل بیداری بینالطلوعین، بیداری بینالطلوعین روزی را گشاده میکند، ولی اینگونه نیست که اگر من از اذان صبح تا طلوع آفتاب خوابیدم، روزی ام تنگ نشود، چرا، اتفاقاً ترک آن هم روزی را تنگ میکند و لذا گفتند که آن روز اصلاً شما میهمان خودت نیستی، میهمان سفره خودت نیستی، گدای سفره دیگران هستی، سرریز سفره دیگران به تو داده میشود، کَأَنَّ آن روز شما روزی نداری. برخی از عوامل هست، چنین نیست، یعنی اگر انسان انجام بدهد، روزیاش گسترش پیدا میکند، اینگونه نیست که اگر انجام ندهد، روزیاش گسترش پیدا نکرد، تنگ هم بشود. نه، برخی از دعاها است که اگر این دعاها را خواندیم، روزی ما گسترش پیدا میکند، اگر نخواندیم، اینگونه نیست که روزی ما تنگ بشود. اگر عوامل تنگی روزی را که خواهیم گفت، انجام دادیم، روزی ما تنگ میشود، وگرنه نه (روزی ما تنگ نمیشود).\\
\\
(مجری)\\
درست است، سوالی است که اول برنامه هم عرض کردم. آیا حتماً باید به نیت گشایش روزی، عوامل گشایش را انجام داد تا روزی گشایش پیدا کند یا نیت شرط نیست؟\\
\\
(استاد)\\
دوگونه است، برخی از کارهایی که ما برای گشایش روزی انجام میدهیم، اینها عبادت اصطلاحی نیست، دستوری است به ما دادند که ما این دستور را انجام بدهیم، مثل گرفتن ناخن در روز جمعه. من اگر در روز جمعه ناخنهایم را گرفتم، این احتیاج به قصد قربت ندارد. ناخنهایم را که در روز جمعه بگیرم، خدای متعال در عالم تکوین که آمده هر چیزی را علت چیزی قرار داده است، استامینوفن را علت قطع و بریده شدن تب قرار داده، سمقونیا را مثلاً علت چیز دیگری قرار داده است، آمده و گرفتن ناخن در روز جمعه را علت گشایش روزی قرار داده است، حالا نیت لازم است؟\\
خیر، من اگر عمری روز جمعه عادت داشته باشم ناخنهایم را بگیرم، روزی من گشاده میشود، گرچه من نیت نکنم. ولی یک موقع عامل گشایش روزی مثلاً دعا است که میرسیم، چون بعضی از این دعاها را باید آنالیز کنیم. خب دعا عبادت است، من دعا را باید به قصد قربت بخوانم، حالا من بردارم در یک جمعی به قصد تمسخر این دعا را بخوانم، بعد هم مسخره کنم که نگاه کن، ببین چه گفته است؛ خب اینطور دعا خواندن تأثیری در گشایش روزی ندارد. دعایی که به قصد گشایش روزی خوانده میشود، باید به قصد گشایش روزی و عبادت باشد که اگر این قصد نباشد، تأثیری در گشایش روزی ندارد.\\
\\
(مجری)\\
آیا مومن باید طالب گشایش روزی باشد و یا طالب فقر همراه با صبر؟\\
\\
(استاد)\\
سوال خوبی است، ببینید ما در دینمان این دو مترتب بر هم ذکر شده است، یعنی چه؟\\
یعنی گفته میشود که خدایا من را روزی بده، با ظرفیت. چون گاهی وقتها روزی انسان گشاده میشود، انسان ظرفیت ندارد و همان گشایش روزی باعث میشود که انسان از دین خارج بشود یا سبکدین میشود، شلدین میشود.\\
میگوییم که خدایا به من روزی گسترده با ظرفیت بده، اگر نخواستی روزی گسترده با ظرفیت به من بدهی، به من روزی با کفاف بده.\\
\\
(مجری)\\
به اندازه کفافم باشد.\\
\\
(استاد)\\
به اندازه کفافم باشد، لازم نیست حالا من دست این را بگیرم، دست او را بگیرم، چون توان ندارم، خودم توان مالی ندارم، ولی به گونهای باشد که من دستم پیش کسی دراز نباشد. من روزی با کفاف و اندازه داشته باشم که در روایت هم داریم،
{\large «و خَیرُالرِّزقِ ما کَفَی 2»،}
این نوع روزی، بهترین نوع روزی است، نه آفات فقر را دارد و نه آفات غنا را دارد، در حدی است که انسان به تعبیر ما زندگیاش آبرومندانه اداره است، محتاج کسی نیست.\\
مرحله سوم، میگوید که خدایا اگر روزی گسترده به من ندادی، روزی با کفاف هم روزی من نشد و من طبق قضا و قدری که تو میدانی، قرار شد در فقر به سر ببرم، ظرفیت تحمل این فقر را به من بده و لذا روایت تعبیر میکند:
{\large «فَقرٌ مَعَهُ ألصَّبر 3»،}
فقری باشد که انسان در مقابل آن صبور باشد و لذا در بعضی از روایات داریم که عالم به چند چیز سرپا است، یکی ثروتمندان بذول که اگر اینها نباشند، خیلی از بارها برداشته نمیشود، میگوید که در کنار اینها فقیران صبور (است). اگر بخواهد که همه گدایان، گدایان سامرایی به تعبیر معروف باشد که من دیده بودم آن نوع گدایی را، گداهای پرروی آبروبرِ آبروبریز، سنگ روی سنگ بند نمیشود، باید بذولان باشند، ثروتمندان خیر، از آن طرف فقیرانی که بر فقر صبوری کنند، اینطور نباشد بهخاطر فقر پردهدری کنند.\\
پس 3 مرحله شد، از خدا گشایش روزی میخواهیم، نشد، روزی کافی (را میخواهیم)، نشد، فقری را که من تحمل آن فقر را داشته باشم (میخواهیم)، که اینگونه فقر را تعبیر میکنند، تعبیر قرآن است
{\large «فَلْيَسْتَعْفِفْ 4»،}
یعنی کسانی که تعفف میورزند، عفت میورزند، یعنی نسبت به فقرشان پردهدری انجام نمیدهند. ما در مثل فارسی میگوییم که با سیلی صورت سرخ نگه میدارند، این فقر و فقیر را خدای متعال خیلی دوست دارد و لذا میآمدند و به انبیاء (علیهم السلام) میگفتند که این گداها را از دور خودتان جمع کنید، ما ثروتمندان دور شما میآییم، دوسه جای قرآن کریم، خدای متعال به جد به پیغمبران گفته حق ندارید این کار را کنید، برای چه؟\\
اینها مومن هستند، ایمان در دنیا ارزش است، پول و ثروت در دنیا ارزش نیست، گاهی اوقات پول به جای اینکه نعمت باشد، نقمت است. پس این 3 مرحله را ما در دین داریم.\\
\\
(مجری)\\
این سوال بیننده را خیلی بجا است که بپرسم، چطور بفهمیم که گشایش روزیمان نعمت الهی است یا نقمت الهی است که ما را به استدراج میکشاند؟\\
\\
(استاد)\\
بله ببینید خیلی سوال قابل توجه است، در قرآن کریم هم آمده است، بعضیها خیال میکنند که خدا وقتی به کسی پول و پله میدهد،
{\large «فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ 5»،}
میگویند که ما دیگر سوگلی خدا هستیم، خدا چشمش ما را گرفته است، دست به خاک بزنیم، طلا میشود. قرآن کریم میگوید که اینطور نیست، گاهی وقتها من ثروت دارم میدهم و این ثروت، نقمت است، نعمت نیست؛ چه اینکه فقر گاهی نعمت است و نقمت نیست. یعنی ثروت، نقمت میشود و نه نعمت؛ فقر نعمت میشود و نه نقمت، کاملاً برعکس.\\
حالا سوال بیننده این است، من چه کار کنم، اگر دستم به دهانم رسید و دیدم دارم ثروتمند میشوم، بفهمم این ثروت، نعمت است و یا نقمت. خیلی راه شناختش واضح است، دو راه بیشتر ندارد، اولاً هر نعمتی شکر لازم دارد، اگر آن نعمت شکر میشود، یعنی نعمت است، نقمت نیست، اگر کفر میشود، یعنی نقمت است، نعمت نیست. شکر هر چیزی هم متناسب با خودش است، خدا به من چشم داده، من یک دور در ماه رمضان که قرآن بخوانم، اگر همهاش رفتم فیلم و عکس ناهنجار دیدم، یعنی این نعمت را در مسیر خودش مصرف نکردم. (خدا) گوش به من که داده است، یک بارمناجات سحر حرم امام رضا (علیه السلام) را که بشنوم، اگر همهاش با این گوش ترانه شنیدم، این نقمت است، نعمت نیست، ثروت هم اینطور است. اگر به من ثروت داد و گفت:
{\large «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ 6»،}
دست رد به سینه یتیم مزن. اگر فرمود:
{\large «وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ، لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ 7».}
اگر من در زندگیام، بخشی از ثروتم در این خیریهها رفت، در دستگیریها رفت، در بهزیستیها رفت، برای جوانهایی که میخواهند ازدواج کنند و برای یک جهیزیه ماندند، برای یک کرایه خانه ماندند، معلوم میشود این ثروت من برای من نقمت است، نعمت نیست، یک (مورد اول که عرض شد).\\
دو، اگر من دیدم هرچه ثروت پیدا میکنم، تخضع، تخشع و خضوع من در پیشگاه الهی بیشتر میشود، این ثروت نعمت میشود؛ اگر گردنکشیام بیشتر شد، سینه سپر کردنم بیشتر شد، نمازهایم یواشیواش کمتر شد، سفرهای کربلا و نجف و مدینه و مکهام، سفرهای آنتالیا و لاسوگاس شد، معلوم میشود که این نقمت است، نعمت نیست. اگر تخضع برای من آورد، این معلوم میشود که خدا در کنار این ثروت، ظرفیت هم به من داده است، وگرنه نقمت الهی است و من باید از استدراج بترسم، استدراج یعنی چه؟\\
استدراج یعنی افت کردن و پایین آمدن به تدریج، بدون اینکه انسان متوجه بشود، میبینی این آقای نمازشبخوان در ایام فقر، الآن دیگر نمازصبحش هم خوانده نمیشود، اصلاً نمیخواند.\\
این خانم محجبه الآن دیگر هیچی از حجابش باقی نمانده است، این ماشین شاسیبلند برای این نقمت بوده، نعمت نبوده است، آن پراید برایش نعمت بوده است، این ماشین برایش نقمت است.\\
\\
(مجری)\\
خیلی متشکرم، یکی از بینندگان پیامی دادند و گفتند که تو را به خدا برای من دعا کنید، خدا به من انشاءالله فرزندی عطا کند. انشاءالله خداوند فرزندی صالح و سالم به همه آنهایی که آرزو دارند که انشاءالله مادر یا پدر بشوند، انشاءالله خداوند دامنشان را سبز کند و فرزندی سالم و صالح به آنها اعطا کند، انشاءالله. یک بخشی را ببینیم، آیاتی از کلام وحی را با هم مرور کنیم، برمیگردیم، سوالات دیگری را خدمت حاجآقا مطرح میکنم.\\
\\
(تیزر)\\
{\large «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (261)»}\\
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس که بخواهد و شایستگی داشته باشد، دو یا چند برابر میکند و خدا از نظر قدرت و رحمت، وسیع و به همه چیز دانا است.\\
سوره مبارکه بقره\\
(پایان تیزر)\\
\\
(مجری)\\
خدمت شما عزیزان هستیم، من حدوداً 10 دقیقه فرصت دارم تا اذان اما از حاجآقا خواهش کردیم، دوستانمان هم در پخش هم هماهنگ کردند که انشاءالله اگر بشود از این به بعد بتوانیم یک بخشی را هم بعد از نماز خدمت شما عزیزان باشیم. من یک سوال دیگر از بیننده بخوانم حاجآقا، بعد ادامه عوامل گشایش را بفرمایید.\\
گفتند که آیا خدمت به والدینی که دین و اعتقاد محکمی هم ندارند، باز مایه گشایش روزی است؟\\
\\
(استاد)\\
بله، ببینید در خدمت به والدین، دین و اعتقاد آنها شرط نیست. قرآن کریم میفرماید:
{\large «وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَىٰ أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۖ وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا 8».}\\
پدر و مادری است، مشرک است، با اینکه شرک آمرزیده شدنی نیست،
{\large «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ 9»،}
میگوید که این پدر و مادر هم تو باید هوایشان را داشته باشی، حرفشان را گوش کنی. بله اگر خواستند تو را به گناه وا دارند، نه (نباید حرف آنها را گوش کنی).\\
این پدر گفت که دخترم تو باید بدحجاب بیرون بروی. دختر میگوید که من بنده خدا هستم، بعد دختر شما هستم. پس در حقیقت ولو پدر و مادر دین نداشته باشند، چه برسد به اینکه شلدین باشند، من به عنوان فرزند باید به آنها خدمت کنم، خیر آنها را بخواهم. برای آنها دعا کنم که آنها دینشان محکم شود و این در روزی نقش دارد، چون بهترین صله رحم، صله به والدین است و قبلاً عرض کردیم که صله رحم در روزی نقش دارد، دین داشتن یا نداشتن آنها از این جهت ارتباطی به فرزند ندارد.\\
\\
(مجری)\\
این سوال هم الآن به دستم رسید، البته سوال نیست، یک پیام است، میگویند که خدا قبل از اینکه نعمت بدهد، باید دلش را به بنده بدهد، تا دست کس دیگری را هم بگیرد.\\
\\
(استاد)\\
بله همینطور است.\\
\\
(مجری)\\
پیام بیننده بود. برخی دیگر از عوامل گشایش روزی را در این فرصتی که داریم برایمان بفرمایید تا انشاءالله بعد از نماز هم خدمت شما باشیم و ادامه صحبت (را بررسی کنیم).\\
\\
(استاد)\\
بله، همانطور که کسانی که اهل دیانت و قرآن و مفاتیح هستند، در مفاتیح مرحوم آقای میرزا شیخ عباس قمی دیدند، خواندن دعای مبارک عشرات، بعد از نماز عصر روز جمعه در گشایش روزی نقش دارد. دعای عشرات از دعاهای خوب اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. من بعد از نماز عصر روز جمعه اگر این دعا را مواظب باشم و بخوانم، روزی من گشایش پیدا میکند.\\
از دیگر مواردی که در گشایش روزی نقش دارد، شما هم حتماً یا انجام دادید و یا این عمل را مرتکب شدید، توقف طولانی بر روی کوه صفا است. مکه که میروید، به انسان میگویند که اگر انسان بر روی کوه صفا، بعضاً در بعضی از روایات و یا مروه بنشیند، ما مکه میرویم، میبینیم جمعی بر روی کوه صفا بیتوته دارند، چون شنیدند که نشستن بر روی کوه صفا (در افزایش روزی اثر دارد)، چون بر روی کوه صفا که مینشینی، کعبه هم معلوم است، رو به کعبه مینشینی. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم گاهی بر روی صفا جلوس میکردند، به کعبه نگاه میکردند. نشستن طولانی بر روی کوه صفا که من دیده بودم، بعضی از زوار ما در حج واجب، بر روی کوه صفا ختم قرآن میکردند، این قدر مینشستند، روزی را طولانی میکند.\\
از اموری که در گشایش روزی نقش دارد، شاید ما علتش را هم خیلی نفهمیم، میگوید شما وقتی که حرکت میکنید، به جایی میروید، به مسیری میروید، برگشتتان را غیر از راهی که آمدید، قرار بدهید. رفت و برگشت از یک راه نباشد؛ رفت و برگشت از دو راه باشد، این در گشایش روزی نقش دارد و در روایات تکرار هم شده است.\\
دیگر از مواردی که در روزی نقش دارد، شانه کردن سر است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از در خانه که میخواستند بیرون بیایند، سر و محاسن مبارکشان را شانه میکردند. یکی از زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، به رسول خدا گفت:
{\large «یا رسول الله، أ أنت؟»،}
شما هم از این کارها میکنید، مثلاً این کار جوانها است و کسانی که (سنی از آنها نگذشته باشد).\\
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند که بدن مومن به تعبیر من مثل نفس مومن محترم است و لذا به همین جهت مومن باید به بدن خود هم رسیدگی کند و اهتمام داشته باشد.\\
دیگر از اموری که در روزی نقش دارد، قبلاً هم اشاره کردیم، ازدواج کردن است، نفس ازدواج کردن روزی را گشایش میدهد. آیهاش هم مشخص بود،
{\large « وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ 10».}\\
دیگر از اموری که نقش دارد، خلال کردن دندانها است که امروزه به جای خلال، نخ کشیده میشود که این هم باز به همان سیستم بهداشتی برمیگردد.\\
مورد دیگر، رفق و مدارا است، اینکه انسان متشدد نباشد، اهل رفق باشد، اهل مدارا باشد، اهل اینکه به دیگران فشار نیاورد باشد. حالا طرف از تو قرضی گرفته، سر موعدش هم رسیده، میدانی هم که ندارد، آیه هم این است
{\large «وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ 11»،}
اگر دیدید ندارد، صبوری کنید تا حالا دستش باز بشود، اگر میدانید که آدم متعهدی است. از آن طرف هم گفته است،
{\large «مَطْلُ الغَنِيِّ ظُلْمٌ، وَإِذَا أُتْبعَ أَحَدُكُمْ عَلَى مَلِيءٍ فَلْيَتْبَعْ».}\\
آدمی که دارد و نمیدهد، این عقوبتش جایز است. پس در حقیت رفق و مدارا به زن و بچه (از عوامل گشایش روزی است). من یک زائری داشتم، اتاق ما در مدینه آمده بود، داشت از خودش تعریف و تمجید میکرد. میگفت حاجآقا من شب که منزل میروم، پشت در منزل میبینم بچهها سروصدایشان دارد میآید، خانمم دارد با اینها حرف میزند. میگفت که به مجرد اینکه من وارد میشوم، هر کس یک گوشه نشسته است، سکوت (برقرار میشود). من شوخی کردم، گفتم که بفرمایید پس عزرائیل وارد میشود به جای اینکه پدر وارد بشود، این چه تعریفی است تو داری از خودت انجام میدهی.\\
دیگر از مواردی که نقش دارد، روزه گرفتن چهار روز از ماه شعبان است. ماه شعبان ماه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، روزهاش هم مورد تاکید است. امیرالمومنین (علیه السلام) هم فرمودند که از وقتی جارچی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جار زد در مدینه که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرموده است که شعبان ماه من است، هر کس روزه بگیرد، آتش جهنم او را مس نمیکند، من تا الآن همه شعبانها را روزه گرفتم. حالا ما مثل امیرالمومنین (علیه السلام) همه شعبانها را روزه نمیگیریم، چهار روز در ماه شعبان که روز اولش خیلی مهم است، روز پانزدهم خیلی مهم است، روز بیستوهفتم و آخر خیلی مهم است، به هر حال این روزی را گشاده میکند.\\
دیگر از مواردی که روزی را گشاده میکند، نوشتن سوره دخان و قرار دادن آن در محل کسب است. میخواهی روزیات زیاد بشود، با خط خودت در برگههای محکمی، سوره مبارکه دخان را بنویس، این را در یک جایی در مغازهات قرار بده.\\
\\
(مجری)\\
ما بنویسیم پس در استودیو بگذاریم، دوستان هم منتفع میشوند.\\
\\
(استاد)\\
بله، انشاءالله همه روزیشان گشاده بشود. حالا طرف میگفت که من این کار را کردم، در یک ادارهای کار میکردم، مدیر پولدار شد؛ ولی به هر حال این است که حالا سوره دخان معجزه میکند در اینکه کسب و کار رونق پیدا کند.\\
\\
(مجری)\\
از دوستانی که خوشخط هستند، میخواهم که بنویسند.\\
\\
(استاد)\\
خواندن سوره مبارکه صافات هر روز جمعه، هر روز جمعه سوره مبارکه صافات خوانده بشود. مداومت بر خواندن سوره مبارکه ق در نمازهای واجب و مستحب، ببینید همانطور که عرض کردم، ممکن است ما علل و ارتباطات را نتوانیم کشف کنیم، همه دین اینطور است.\\
\\
(مجری)\\
من از آن موقع دارم به این فکر میکنم، از یک مسیر بروم، از یک مسیر دیگر برگردم، این چه نقش (در گشایش روزی) میتواند داشته باشد.\\
\\
(استاد)\\
آنجا که روشن است، چون این طرف جمعهبازار است، تو غافل بودی؛ حالا میایستی چیزی میخری، چیزی میفروشی، آن حالا توجیه دارد ولی سوره ق را من در نمازهای واجب و مستحب بخوانم، در تکوین چه اثری میگذارد، این چندان برای من روشن نیست. \\
مداومت بر خواندن سوره مبارکه قیامة، من سوره قیامة را (بخوانم). حالا خدا را شکر در این دستورات من ندیدم که مداومت بر خواندن سوره مبارکه بقره (داشته باشیم)، حال ما را رعایت کردند و سور، سور کوچکی است، وگرنه شاید ما نمیتوانستیم بخوانیم.\\
سخن نگفتن در دستشویی، بجز ذکر حق، در بیت الخلاء، انسان سخن اگر خواست بگوید، میتواند ذکر بگوید، غیر از آن، آنجا جای سخنرانی و حرف زدن و مکالمه کردن و اینها نیست. گاهی من دیدم بعضیها در دستشویی هم که میروند، با موبایل دارد میرود و حرف میزند، آنجا گفتند که ساکت باش و سخن گفتن مایه حتی تنگی روزی هم میشود.\\
خب، گقتن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) که 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه سبحان الله، 33 مرتبه الحمدلله، ببینید چه شد؟\\
پس در این ترتیب سبحان الله بر الحمدلله مقدم شد، 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه سبحان الله، بعد 33 مرتبه الحمدلله، این تغییر کرد، ما نظیر این تعبیر را قبل از زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) هم داریم، در آنجا هم (به این شکل عرض میکنیم) و اصلآً یک نوع گفتن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که آثار خاص خودش را هم دارد.\\
صفحه 205 کتاب فلاح السائل مرحوم سید بن طاووس، گفتند این ذکر را که اینطور گفتی، یک دعای کوتاه هم دارد، آن دعا هم کنارش خوانده بشود، این باعث میشود که روزی ما گشاده بشود.\\
ما چقدر فرصت داریم؟\\
\\
(مجری)\\
حدوداً 30 ثانیه.\\
\\
(استاد)\\
یکی دیگر هم عرض بکنم، در حقیقت باید به دعاهایی بپردازیم که در زمینه به اصطلاح وسعت روزی آمده که از مهمترین این دعاها دعایی ست که مرحوم آقای شیخ عباس قمی در مفاتیح به عنوان تعقیبات نماز عشاء ذکر کرده است.\\
{\large «اللّهُمَّ إِنَّهُ لَيْسَ لِي عِلْمٌ بِمَوْضِعِ رِزْقِي وَإِنَّما أَطْلُبُهُ»،}
میگویی که خدایا من نمیدانم فردا روزیام کجا مقدر شده است، آن چیزی را که میفهمم، دنبالش میروم، من دنبال گردوی پوک نروم، دنبال جوی خشک نروم، مهم این است، میگویی که خدایا دارم لنگ میاندازم، من نمیدانم روزیام کجا مقدر است. آن دعا، دعایی است که کوتاه هم هست، خیلی مفید و موثر است.\\
\\
(مجری)\\
حاجآقا من میخواهم سراغ عواملی که باعث کاهش روزی میشود بروم، تحت این عنوان، این سوال را مطرح کنم که عوامل کاهش و تنگی روزی چه اموری هستند؟\\
\\
(استاد) \\
بله، عوامل فراوانی هستند که باعث تنگی روزی میشوند و قبلاً هم به صورت کلی عرض کردیم، این عوامل گاه بعضی از گناهانند، حالا گناهان صغیره یا کبیره، به طور کلی اگر بخواهیم بگوییم و گاه برخی از اموری که خلاف مروت است، گرچه گناه هم نباشد و برخی رذائل اخلاقی، این 3 دسته معمولاً به صورت کلی عوامل تنگی روزی و کاهش روزی است. همانطور که در عوامل گشایش روزی هم عرض کردم، ارتباط این عوامل با تنگی روزی ممکن است برای ما مشخص نباشد؛ ولی برای خدای متعالی که به انبیاء و اوصیاء وحی کرده است، الهام کرده است و از زبان آنها این مباحث گفته شده است، روشن است و روشن بوده است، چون خدای تشریع همان خدای تکوین است و ما همانطور که از تکوین هنوز یک درصد را کشف نکردهایم، از علل و عوامل تشریع هم خیلی از امور را هنوز کشف نکردیم.\\
انشاءالله امام زمان (سلام الله علیه) بیایند و مسائل را برای ما روشن کنند.\\
یعضی از این عوامل بین مردم ما هم مشهور است و بعضی شاید کمتر به گوشها خورده است.
\begin{enumerate}
\item
عامل اول کثیفی خانه و بخصوص نزدودن تار عنکبوت از خانه است که دیدید بین مردم هم این شهرت دارد، یعنی به مجرد اینکه تار عنکبوت میبینند، میگویند وای این را باید بزداییم که فقر میآورد، نداری میآورد، خب این متن روایت ما است که حالا در میان مردم ما مشهور شده است.
\item
دوم، در حال جنابت چیز خوردن (است). انسان به مجرد اینکه جنب شد، خوردن و آشامیدن کنار میرود و غسل که کرد، حالا شروع به خوردن و آشامیدن میکند. در حال جنابت چیزی خوردن و آشامیدن روزی را تنگ میکند. اهلبیت (علیهم السلام) فرمودند که اگر حالا مجبور شدید به هر دلیل، یک وضو بگیرید، بعد چیزی بخورید یا بیاشامید، این وضو مبیح للصلاة نیست، یعنی اینجور نیست که با این وضو بشود نماز خواند، با این وضو بشود دست به خط قرآن کشید، با این وضو بشود داخل مسجد شد، نه، اما این کراهت خوردن و آشامیدن را که مایه تنگی روزی است را از بین میبرد.
\item
سوم که از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده است، این است که انسان دندانهایش را با هر چیزی که دم دستش آمد خلال کند. یک موقع انسان با چوب خلال، خلال میکند یا نخ میکشد، من بعضیها را دیدم، سوزن دستش میآید، لای دندانش میکند، دارد سبزی پاک میکند، با ته یک سبزی شروع میکند دندانش را خلال کند. کسی که با هر چیزی،
{\large «وَ التَّخلیلُ بالطَّرفاءِ 12»،}
با هر چیزی که دم دستش رسید، دندانها را خلال کند، این مایه تنگی روزی است.
\item
چهارم، نگه داشتن آشغال در خانه که این را قبلاً به عنوان اینکه اگر آشغال را از خانه بیرون بگذاریم، روزی گشاده میشود، گفتم. سنت اسلامی این است که شب زباله داخل خانه نباشد، مخصوصاً زبالهای که نجس است، باز در میان نجاسات، دماء ثلاث زنان، آن 3 خونی که زن میبیند، اینها هم ارواح خبیثه را جمع میکند، هم جن و شیطان جذب میشود و هم باعث کاهش و تنگی روزی میشود.
\item
خب پنجم، ایستاده مو را شانه کردن، انسان، زن یا مرد، میخواهد مو را شانه کند، بنشیند و مو را شانه کند. خب بعضی از امور را عرض کردم، خیلی هم علتش برای ما روشن نیست.
\item
ششم، سوگند دروغ خوردن است، نفس کذب، کاذب بودن، کذاب بودن روزی انسان را تنگ میکند. من به نظرم این را بشود یک علتش را هم پیدا کرد، انسان تبدیل به چوپان دروغگو میشود، کسی دیگر حرف او را باور نمیکند، حالا این چقدر در کسب و کار او نقش دارد، چقدر به عنوان یک کارمند از چشم مدیران میافتد، چرا؟\\
چون حرفش صادقانه و راست نیست. به هر حال کذب و دروغ همراه با سوگند باعث میشود (روزی انسان تنگ شود).
اصلاً سوگند خوردن در جایی که دروغ هم نیست، خیلی مورد سفارش دین نیست، چرا؟\\
چون من وقتی میگویم که به جان بچهام، دارم چه میکنم؟\\
دارم جان بچهام را گرو میگذارم، حالا وقتی که میگویم والله، بالله، تالله، دارم حقیقت خدا را گرو میگذارم. آن وقت حالا حقیقت خدا را گرو بگذارم، برای اینکه یک جنس 10 هزار تومانی را 12 هزار تومان بفروشم، خب نمیصرفد و نمیارزد.
\item
ما عدد را از الآن کنار بگذاریم که راحت باشیم، مورد دیگر زنا است که قبلاً هم به آن اشاره شد که زنا روزی را تنگ میکند. هرچه نکاح و ازدواج روزی را گسترش میدهد، زنا روزی را تنگ میکند.
\item
مورد دیگر، اظهار حرص است. ببینید یک موقع من حریصم ولی این حرص را اظهار نمیکنم، یک موقع من حریص و طماع هستم و این حرص و طمع را به گونهای میکنم که همه میفهمند، همه میگویند که عجب آدم طماعی است، عجب آدم حریصی است. این اظهار حرص و طمع روزی انسان را تنگ میکند و میکاهد.
\item
مورد دیگر خوابیدن بین وقت نماز مغرب و عشاء است، نماز مغرب و عشاء فاصلهاش بین سه ربع تا یک ساعت و بیست دقیقه است، در طول سال یکسان نیست، بین سه ربع تا یک ساعت و بیست دقیقه فاصله مغرب و عشاء است؛ این وقت، وقت خوابیدن نیست. در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مسلمانها مقید بودند، برعکس الآن که میگوید سرچراغم است، اصلاً مسجد که نمیرود بماند، نماز فرادیاش هم سر وقت نمیخواند؛ به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) برای نماز میآمدند، غروب که میآمدند، بعد از نماز عشاء میرفتند. زائر ما در مدینه و مکه چنین میکند، گاهی وقتها میآید نماز مغرب را که میخواند، بعدش قرآن میخواند، دعا میخواند، مناجات میخواند و بعد نماز عشاء را میخواند و بعد برمیگردد. حالا اگر آن موقع انسان خواب باشد، این خواب روزی را میکاهد و لذا پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میخواست شب بخوابد که شبانگاهان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) زود میخوابید، قبل ازوقت عشاء نمیخوابید. تعبیر سنن النبی این است
{\large «کان یُصَلِّی العِشاءَ و یَاکُلُ العَشاءَ و یَاوی الی فِراشِه».}\\
نماز عشاء را میخواند، یک تعشی، یک شام مختصری میخورد، در رختخواب میرفت، 2 نصفشب پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نمیخوابید، 2 نصفشب سه ساعت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) برای نماز شب بیدار بود.
\item
مورد دیگر، خواب بینالطلوعین و قبل از غروب خورشید است که این را قبلاً عرض کردیم، برعکسش مفید گشایش روزی است، خوابش مفید تنگی روزی است که امروز هم توضیح دادیم.
\item
خب مورد دیگر، زیاد به غناء و ترانه و موسیقی گوش کردن است. در روایتی در مستدرک از امام صادق (علیه السلام) آمده است، مرحوم نوری در مستدرک نقل کرده است، جلد 13، صفحه 213، امام صادق (علیه السلام) فرمود که اصلاً اصل موسیقی گوش دادن، لازم نیست زیاد ترانه گوش بدهی، در ماشین گوش میدهی، در خانه گوش میدهی، در گوشت دائما گذاشتی و گوش میدهی، نه، اصل اینکه انسان اهل ترانه و موسیقی باشد، روزی را کم میکند.
میدانید ترانه باطل و موسیقی باطل، تعبیر روایات ما این است که نوح ابلیس است بر اخراج از بهشت. شیطان وقتی از بهشت رانده شد، خب بهشت بود دیگر، بهشت اسمش رویش است، درست است که بهشت برزخی بود، ولی همه چیز آماده (بود)، حالا در دنیا آمده است. میدانید که شیاطین و اجنه، یخصوص کفارشان، در مناطق کثیف سکنا میگزینند، در بیغولهها، جاهایی که کثیف است، در قدیم حمامهایی که کثیف بود، حالا از آنجا رانده شده، به اینجا اسکان داده شده، خب بر دوری از بهشت گریه میکند، آن گریهاش به صورت ترانه و موسیقی انجام میشده است. اصل موسیقی از شیطان است
{\large «و نوحِ ابلیس علی اِخراجِ الجَنَّة»،}
است.
\item
خب از امور دیگر که خیلی هم مهم است، خیلی هم اهلبیت (علیهم السلام) روی آن تأکید دارند، این است که من
{\large «تَقدیرُ ألمَعیشَة»،}
را ترک کنم. ترک
{\large «تَقدیرُ ألمَعیشَة»،}
یعنی چه؟\\
ببینید، اصلاً یکی از صفات ایمانی مومن در آخرالزمان این دانسته شده است که باید زندگیاش حساب و کتاب داشته باشد.\\
\\
(مجری)\\
همان که علم معاش به آن میگویند.\\
\\
(استاد)\\
علم معاش به آن میگوییم،
{\large «تَقدیرُ ألمَعیشَة»،}
اصلاً برای اینکه من بفهمم مستطیع هستم یا نیستم و حج بر من واجب است یا نیست، به عنوان مقدمه واجب، من باید دائماً درآمدم را رصد کنم، ببینم چقدر خرج دارم، چقدر ورودی، چقدر هزینه، چقدر صادرات، چقدر واردات، اگر این را ترک کنم، باری به هر جهت در مسائل مال زندگی کنم؛ این روزی انسان را میکاهد.\\
شاید این از مواردی است که عقل انسان هم (به آن) قد میدهد.\\
\\
(مجری)\\
تجربه انسان هم قد میدهد.\\
\\
(استاد)\\
وقتی انسان رها کرد، حساب و کتابی نداشت، طبیعی است که از مایه میخورد.\\
\item
دیگر از مواردی که خیلی تأکید شده است، قطع رحم است. قطع رحم به شدت روزی انسان را کاهش میدهد، چه اینکه صله رحم به شدت روزی انسان را افزایش میدهد. این نکته را هم قبلاً عرض کردیم، عمده معنای صله رحم کمکهای مادی است. این یک نکته، نکته دوم اینکه اگر صله رحم در حد غلیظش میخواهد به دین من ضربه بزند، خانهای است، فامیل من است، من بروم بساط مشروب به پا است، ماهواره بدون هیچ کنترلی است، بچههای من آلوده میشوند، اینجا میگویند که صله را باید کاهش داد؛ به این معنا که تلفن بزن، پیامک بفرست. قطع نکن اما مدیریت کن که بتوانی زندگی خودت را با چالش روبرو نکنی.
\item
دیگر از مواردی که روزی انسان را تنگ میکند، با دست نشسته غذا خوردن است که این هم شاید بشود وجهاش را بفهمیم؛ خب مریضی ایجاد میکند، فلاکت ایجاد میکند. اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) مقید بودند که حتماً با دست شسته سر سفره بنشینند.
\item
دیگر از اموری که نقش دارد و انسان را تنگدست میکند، برهنه کامل خوابیدن و با همان وضع برخاستن است. به هر حال بعضی از آداب است که باید رعایت بشود و مورد توجه قرار بگیرد.
\item
دیگر از اموری که (رزق را) کاهش میدهد، شب خانه را رفتن و جارو کردن و یا حتی گردگیری کردن است. یعنی ای خانم خانه، میخواهی جارو کنی، روز این کار انجام بشود. میخواهی گردگیری کنی، روز این کار انجام بشود، اگر شبانگاهان انجام شود، موثر در کاهش روزی است.
\item
(از موارد دیگر کاهش روزی) ظرفها را در خانه نشسته گذاشتن است.
\item
(از موارد دیگر کاهش روزی) ظرف آب را بدون درپوش نگه داشتن است. الآن دیدید، بعضی از پارچها است، در دارد، این موافق سنت است. ظرف آب برای اینکه بیشترین محافظت از آن صورت بگیرد، باید در داشته باشد.
\item
از مواردی که خیلی در تنگی روزی نقش دارد، نماز را سبک شمردن است. علتش هم شاید معلوم باشد، چون اولاً نماز
{\large «تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ 13»،}
تو نماز که نمیخوانی، پایت به زنا و دوستدختر و ترانه و مشروب و افرادی که حالا (مناسب نیستند)، کشیده میشود، معمولاً که حالا اینطوری است دیگر. هر کدام از آن گناهها یک عامل تنگی روزی است، گذشته از اینکه وقتی نماز نمیخوانی، یعنی خدا را شکر نکردهای. گفت:
{\large «لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ 14».}
\item
مورد دیگر، در خارج شدن از مسجد تعجیل کردن است. مسجد رفتی، (برای خروج) عجله نداشته باش، حالا هنوز نماز خوانده و نخوانده (برای خروج عجله نداشته باش). من یادم است مرحوم آقای مرعشی، نماز مغرب و عشاء را در قم تند میخواند، بعضی از بازاریان دو تا نمازشان را به نماز مغرب ایشان اقتدا میکردند، خب این چه نمازی شد دیگر. تعجیل در خروج از مسجد، نقش دارد در اینکه ما روزیمان کاهش پیدا کند.\\
من نمیدانم چه مقدار فرصت دارم.\\
\\
(مجری)\\
یک دقیقه فرصت دارید.
\item
(استاد)\\
بله، دیگر از چیزهایی که روزی را تنگ میکند و به هر حال باعث این است که روزی کاهش پیدا کند، نفرین کردن بر فرزندان است. خدا نکند پدر و مادری بچهاش را عاق کند. من زیاد دیدم آقای قاسمینیا، میآید میگوید که به هر دری میزنم، بسته میشود، در مراجعهکنندگانم داشتهام (از این موارد). میگویم که ارتباطت با والدینت چطور است؟\\
میگوید: «12 سال است که قهرم».\\
میگویم که تو چطور زندهای و راه میروی، 12 سال است که با والدینت قهری، بعد میگویی که به هر جا که دست میزنم (به در بسته میخورم).\\
میگویم که حالا چرا قهری؟\\
میگوید: «با زنم نمیسازند». \\
این شد دلیل اینکه حالا این آقا میخواهد (ارتباطش را با والدینش قطع کند).\\
\item
لباس را بر تن دوختن است. لباس شما پاره شد، حالا الآن که چرخ است، قدیم با دست میدوختند. لباس را باید درآورد و دوخت، همانطور که پوشیدی داری لباس را میدوزی، گفتند که این تأثیرگذار است در اینکه بخواهد روزی انسان تنگ بشود.
\end{enumerate}
\\
ما مواردمان تکمیل نشد، انشاءالله باید بتوانیم جلسه بعد تمام کنیم.\\
\\
(مجری)\\
خیلی متشکرم، ممنونم از شما، فرصت گذاشتید، این موارد را برای ما گفتید، میدانم که خیلیها یاداشت کردند که انشاءالله مفید باشد و مورد استفاده آنها قرار بگیرد و خدا رزق حلال همه ما و همه مومنین و مومنات و همه محبین مولا علی (علیه السلام) را انشاءالله گشایش در آن ایجاد کند. از شما خیلی متشکرم، از شما هم ممنونم که امروز بیننده تا آسمان شدید، ما را دعا کنید، خدا یار و نگهدارتان.
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
سوره بقره، آیه 255.
\item
إرشاد القلوب، جلد 1، صفحه 74.
\item
عیون الحکم و المواعظ، جلد 1، صفحه 62.\\
{\large «اَلصَّبْرُ عَلَى اَلْفَقْرِ مَعَ اَلْعِزِّ أَجْمَلُ مِنَ اَلْغِنَى مَعَ اَلذُّلِّ.».}
\item
سوره نساء، آیه 6.
\item
سوره فجر، آیه 15.
\item
سوره ضحی، آیه 9.
\item
سوره معارج، آیه 24 و 25.
\item
سوره لقمان، آیه 15.
\item
سوره نساء، آیه 48.
\item
سوره نور، آیه 32.
\item
سوره بقره، آیه 280.
\item
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد 63، صفحه 438.
\item
سوره عنکبوت، آیه 45.
\item
سوره ابراهیم، آیه 7.
\end{enumerate}
\end{document}