\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\\
(مجری)\\
امیدوارم امروز هم فرصت داشته باشید که با ما همراه باشید در روز یکشنبه، بیستوهشتمین روز از اسفندماه، یکشنبه آخر سال و بیستوششمین روز از ماه شعبانالمعظم که خدمت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی آقای رضایی تهرانی خواهم بود، حاجآقا خدمت شما سلام عرض میکنم، عرض خوشآمد و تشکر از حضور شما.\\
\\
(استاد)\\
{\large «بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم»}\\
من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت حضرتعالی و همه بینندگان ثابتقدم و باوفای این برنامه، من هم امیدوارم انشاءالله سال پیشین ما با مغفرت توام باشد و سال آینده ما با موفقیت همراه باشد.\\
\\
(مجری)\\
انشاءالله، من همین ابتدای برنامه از شما تشکر میکنم به خاطر حضورتان در روزهای یکشنبه در برنامه تا آسمان، وقت گذاشتید، همین جا هم آرزو میکنم سال جدید برای شما و خانواده محترمتان سرشار از سلامتی، موفقیت و توفیقات روزافزون باشد و قول هم میگیرم که انشاءالله در سال جدید هم ما بتوانیم یکشنبهها خدمت شما باشیم.\\
بحث ما خدمت حاجآقای رضایی تهرانی چند هفتهای هست که روزهای یکشنبه در مورد صفات الهی، در مورد رزاقیت حضرت حق حاجآقا برایمان صحبت میکنند. بحث از رزق و روزی هست و سوالات زیادی که در این مسئله در ذهن مخاطبین است، سوالاتی که به دست ما میرسد، حاجآقا پاسخ میفرمایند و نکاتی هم اضافه میکنند و بحث را امروز هم ادامه میدهیم که دعوت میکنم همراه ما باشید.\\
حاجآقا در هفته گذشته سوالاتی که مطرح کردم، رسیدم به این سوال که آیا همه روزیهایی که از خداوند هست و روزیهای الهی هستند، ارزشمند هستند؟\\
\\
(استاد)\\
بله، ببینید، آنچه که ما اسم روزی بر آن مینهیم، مخلوقی از مخلوقات خدای متعال است. در قرآن کریم فرمود که خدای متعال خود زیبا است و خلقت او و آفرینش او هم زیبا است.\\
در آیهای فرمود:
{\large «اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ 1»،}
خدا آفریننده همه چیز است و بعد فرمود:
{\large «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ 2»،}
هر چه آفریده نیکو و زیبا آفریده است. بنابراین ما روزیها را از آن حیث که استناد به پروردگار دارد و از ناحیه پروردگار به سوی خلق میریزد، همه را زیبا باید ببینیم، نیکو باید ببینیم، با حسن و جلوه نیکو او را ببینیم اما ما همانگونه که شر مطلق نداریم، یک روزیای که به طور مطلق شر و بد باشد نداریم ولی در مقایسه، آن هم به اعتبار ما، نه به اعتبار او، بخشی از روزیها ارزشمندتر هستند، بخشی از روزیها ارزشمندند و بخشی از روزیها به گونهای است با اینکه روزی است، ما باید از او به خدای متعال پناه ببریم. مثلاً روزی فراوان ملهی، یعنی روزیای که زیاد است، در حدی زیاد میشود با اینکه به ظاهر نعمت است، در واقع نقمت است، یعنی برای من مایه امتحان میشود، آن هم امتحانی که من در آن امتحان سربلند بیرون نمیآیم. من باید نسبت به این روزی ملهی که به تعبیر قرآن کریم تکاثر ایجاد میکند به خدا پناه ببرم یا مثلاً دانش روزی است اما این دانش اگر دانش غیرنافع باشد، با اینکه از ناحیه خدا است، هر چیزی از ناحیه خدا است ولی من باید به خدای متعال عرضه بدارم:
{\large «اَللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن عِلمٍ لا يَنفَعُ 3»،}
خدایا من از دانشی که نفع ندارد، به سوی تو پناه میبرم. مال میتواند فتنه باشد، فرزند میتواند فتنه باشد،
{\large «أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ 4».}\\
خب مال و فرزند روزی است و در ارتباط با خدا نیکو است، هر چه او آفریده است زیبا است اما در مقایسهای که از ناحیه من انجام میشود، به خاطر بد عمل کردن من، به خاطر کوتاهی دید من، ممکن است برخی از روزیها یا اینکه روزی خدا هستند، برای من مفید نباشد.\\
پس این سوال دو جواب پیدا میکند، آیا همه روزیهای الهی ارزشمندند؟\\
\\
جواب:\\
اگر در استناد به پروردگار سنجیده بشود، همه ارزشمندند، اگر در استناد به ما و با مقایسه برخی از روزیها با برخی در نظر گرفته بشود، در بستگی با نحوه و نوع تعاملی که آن روزی با من دارد و من با او دارم، ممکن است برخی از روزیها ارزشمند نباشند.\\
\\
(مجری)\\
درست است، خیلی متشکرم، یک سوال دیگر هم بپرسم. آیا فقر یک جامعه مربوط به صفت رزاقیت خدا است یا عملکرد بد آدمیان هم در آن نقشی دارد؟\\
\\
(استاد)\\
هر دو در او نقش دارد یعنی هم خدای متعال میفرماید:
{\large «وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ 5»،}
یا
{\large «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ 6»،}
خدا است که تنگ میگیرد یا گشادهدستی میکند، خدای متعال است که به بعضی کم میدهد و به بعضی زیاد، به جامعهای کم میدهد و به جامعهای زیاد میدهد اما در این کم و زیاد دادن به فرد یا جامعه، یکی از عواملش میتواند عملکرد آن جامعه باشد. مثال، فرمود:
{\large «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله 7»،}
تقوا پیشه کنید، اگر تقوا پیشه کنید، خدای متعال آسمان را بر شما میباراند،
{\large «يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا 8».}\\
در مورد استغفار داریم که اگر جامعهای اهل استغفار باشد، خدای متعال بر او میباراند.\\
وقتی کرونا شدت گرفت، مقام معظم رهبری دستور دادند، ملت ایران دعای هفتم صحیفه سجادیه را بخوانند،
{\large «َیا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ 9»،}
یعنی چه؟\\
یعنی وقتی جامعهای تضرع کرد، اثر رحمت الهی دیده میشود. قوم یونس (علیه السلام) عذاب بر ایشان مسجل بود، مسلم بود، در لوح محو و اثبات اما وقتی آن پیرمرد آنها را نصیحت کرد، بین مادران و کودکان شیرخوار جدایی افکندند، حیوانات را از هم جدا کردند و سه شبانهروز زار زدند و گریستند، رحمت الهی (شاملشان شد)، عذاب به کوه خورد اما به مردم نخورد.\\
پس استغفارهای دستهجمعی، تقواهای دستهجمعی میتواند نقش داشته باشد، چه اینکه اصل اینکه روزی برای عدهای گسترده است، برای عدهای گسترده نیست، میتواند فلسفههای متعددی داشته باشد. به تعبیر امیرالمومنین (علیه السلام) در آن جمله مشهور فرمود: «خدای متعال یکی از عللی که این کار را میکند، این است که دو صفت را در انسانها بیازماید، صفت شکر و صفت صبر». ببیند این انسانی که به او بسطیت داده، میلیاردر شده، تریلیاردر شده، شکور هست یا شکور نیست که گفتیم شکر در اینگونه موارد یعنی هر نعمتی را در مسیر صحیحش خرج کردن.\\
این انسانی که خدای متعال به خاطر مصالحی بر او تنگ گرفته صبور هست یا صبور نیست.\\
این روایت از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مشهور است، فرمود که از خدای متعال خواستم که یک روز سیر باشم تا تو را شکر کنم، یک روز گرسنه باشم تا به این نعمت تو که نعمت گرسنگی است، صبر کنم.\\
پس عوامل و علل مختلفی در این گشادهدستی خدا یا تنگگرفتن خدا هست اما یکی از این عوامل و علل که مهم است، عملکرد خود انسانها است. اینکه مثلاً مریضی نقمتی است، فرمود:
{\large «کُلَّما جَدَّد ألنَّاسَ ألذُّنوبَ و ألاثام 10»،}
هرچه مردم گناهان را تجدید کنند، خدای متعال بلاهای جدید بر آنها نازل میکند. ما چندی قبل ایدز نداشتیم اما مریضی ایدز را بشر تجربه کرد. وقتی همجنسبازی اینطور رسمی میشود، ایدز هم در کنارش پیدا میشود.\\
پس درست، هر دو نقش دارد؛ هم اراده الهی و هم عملکرد امتها و انسانها.\\
\\
(مجری)\\
درست است، خیلی متشکرم، یک بخشی را با هم ببینیم و برگردیم و ادامه صحبتهای حاجآقا را بشنویم. چند تا صلوات بفرستیم، این روزهای پایانی سال، یک یادی کنیم از همه گذشتگان، همه آنهایی که سالهای گذشته در چنین روزهایی در کنار ما بودند اما الآن باید سر مزارشان حاضر شویم و برایشان از خداوند طلب رحمت و مغفرت کنیم.\\
{\large «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم».}\\
بحث ما رزق و روزی است و حاجآقا در مورد صفت رزاقیت خداوند برایمان صحبت میکنند. حاجآقا این سوال هم در بین سوالات هست که برای انسان کدام یک از این سه بهتر است. حالا این سوال هم در ذهن بینندگان خیلی زیاد است، ثروت، روزی کافی یا فقر و چرا؟\\
\\
(استاد)\\
درست است، ببینید، گفت:
\begin{center}
یکی درد و یکی درمان پسندد
\hspace*{3.5cm}
یکی وصل و یکی هجران پسندد
\end{center}
\begin{center}
من از درمان و درد و وصل و هجران
\hspace*{3.2cm}
پسندم آنچه را جانان پسندد
\end{center}
\\
جواب اصلی این است که انسان متوکل، انسان مومن، خودش را در اختیار خدا قرار میدهد، میگوید که خدایا من را ادب کن ولی
{\large «اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ 11»،}
ادب کردن الهی با ابزار و وسایل مختلف است. گاهی وقتها این ادب کردن به این است که به من ثروتی عنایت کند، گاهی وقتها به این است که این ثروت را از من بگیرد، گاهی وقتها به این است که به من روزی در حدی بدهد که من گدای دست دیگران نباشم. در روایات آمده است:
{\large «خَيرُ الرِّزقِ ما يَكفي».}\\
روایتش را اگر بخواهیم بخوانیم، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «طُوبَى لِمَنْ أَسْلَمَ وَ كَانَ عَيْشُهُ كَفَافاً 12»،}
خوشا بحال مسلمانی که روزیاش به اندازه مخارجش باشد. باز پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «اللّهُمّ ارزُقْ محمّدا و آلَ محمّدٍ و مَن أحَبَّ محمّدا و آلَ محمّدٍ، العَفافَ و الكَفافَ 13»،}
خدایا به پیغمبر و آل پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و دوستانشان عفت بده و روزی به اندازه کفاف بده. بعد فرمود:
{\large «و ارزُقْ مَن أبغَضَ محمّدا و آلَ محمّدٍ المالَ و الوَلَدَ»،}
به دشمنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) اموال و گشایش بده. ما مقدار روزیمان، مقداری باشد که خداینکرده به خاطر ثروت طغیان نکنیم. باز از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمده است که
{\large «یا اَباذَرِّ اِنّى قَد دَعَوتُ اللّهَ جَلَّ ثَناؤُهُ اَنْ يَجْعَلَ رِزْقَ مَنْ يُحِبُّنى كَفافاً 14»،}
من پیغمبر از خدا خواستهام هر کس من را دوست دارد، روزیاش به اندازه باشد. روایات در این زمینه زیاد است. پس اصل اولیه این است، من بگویم خدایا
\begin{center}
من از درمان و درد و وصل و هجران
\hspace*{2.5cm}
پسندم آنچه را جانان پسندد
\end{center}
\\
این اصل است و بگویم با هرچه داری من را ادب میکنی، سعه و ظرفیتش را هم به من بده. اگر روزی میدهی، شکرش را بده. اگر فقر میدهی، صبرش را بده. اگر کفاف میدهی، قناعتش را بده. پس در حقیقت اصل اولیه این است ولی اگر بخواهیم از این سه براساس متن روایات نتیجهای بگیریم، بهترین روزی، روزیای است که به اندازه باشد، یعنی نه انسان گیرنده باشد که دستش پیش کسی دراز باشد، نه خداینکرده در حدی مال و منال پیدا کند که قارونصفت بشود و بگوید که من این را خودم بدست آوردم و لذا است که در اصحاب پیغمبر (صلی الله علیه و آله) داشتیم که پیش رسول گرامی اسلام آمده، گفته یا رسول الله فقر من را اذیت میکند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند که بساز، به همین مقدار کفاف اکتفا کن، او اصرار کرده، با اصرار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دو درهم به او داده، این دودرهم برکت کرده، برکت کرده، برکت کرده، از دامداران مدینه شده است و دیگر پشتسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) برای نماز دیده نمیشد. فقط جمعهها میآمد، بعد از مدتی جمعهها هم نیامد، درست؟\\
این بود که پیش پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت که احساس میکنم عقبگرد دارم.\\
\\
(مجری)\\
باز هم خوب است که فهمیده است.\\
\\
(استاد)\\
فهمید، انسان اهل محاسبه میفهمد، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گفت که دو درهم ما را بده.\\
\\
(مجری)\\
قرض گرفتی، برگردان.\\
\\
(استاد)\\
قرض گرفتی، بده. دو درهم پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را داد، زندگی شروع به افول کردن کرد، در حد کفاف ایستاد. من زیاد دیدم آقای قاسمیان کسانی را که دری به تخته خورده، حالا مثلاً پایین شهر مینشسته، رفته بالای شهر. حالا مثلاً میگویم، ماشینش پراید بوده، پورشه شده است، اسم بچههایش را عوض کرده، اسم دخترهایش را عوض کرده است. اول چیزی که به ذهنش رسیده، این بوده است که برویم آمریکا زندگی کنیم، برویم اروپا زندگی کنیم.\\
یعنی کنار مرقد علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، بهشت روی کره زمین را که
{\large «بینَ ألجَبَلین»،}
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود که بهشت روی کره زمین است، این را رها کنیم، برویم در کشوری که 52 تا ایالت دارد، یک امامزاده ندارد، درست؟\\
خب، چرا حالا (به این مسئله منجر میشود)؟\\
چون این طغیان آمده است که
{\large «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى 15»،}
پس اهلبیت (علیهم السلام) فرمودند که اولاً به خدا بسپارید ولی اگر هم خواستید تعیین کنید، بگویید خدایا
{\large «اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ 16»،}
خدایا من دستتنگ نباشم که بخواهم گدایی کنم، در حدی هم نباشد که ثروت بخواهد ملهی من باشد، بشود
{\large «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ»،}
تا کجا؟\\
{\large «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ».}\\
\\
(مجری)\\
در همین برنامه از زبان و بیان شما شنیدم که فرمودید مولا علی (علیه السلام) فرمودند که اگر کسی به اندازه روزی ظهر و شب خودش داشته باشد، ناشکری است، اگر بگوید من دستم خالی است.\\
\\
(استاد)\\
یقیناً اینطور است، فرمود که اگر کسی دوسه چیز را خدا به او داده باشد و فکر کند کسی برتر از او چیزی دارد و خدا کسی را بیشتر از او دوست دارد، کفر ورزیده است.
\begin{enumerate}
\item
امنیت، الآن در کشور ما چه امنیتی حاکم است، دخترخانم هجدهسالهای بلند شود از وکیلآباد پیاده حرم امام رضا (علیه السلام) برود، آب در دلش تکان نمیخورد.
\item
دوم فرمود که سلامتی است.
\item
سوم، فرمود
{\large «قوتُ یَومِه»،}
امروزت را داشته باش که چقدر ما روایات داریم در مورد رزق که اگر کسی قوت امروزش را دارد، نیاید هم و غم فردایش را بر امروزش بار کند، چرا؟\\
چون به تعبیر روایات،
{\large «كُلَّ غَدٍ يَأتِي بِرِزقِهِ 17»،}
روز از نو، روزی از نو.
\end{enumerate}
\\
(مجری)\\
خیلی متشکرم، این سوال را اینجا بپرسم، حاجآقا سیر روزیطلبی مومن از دیدگاه دین چگونه است؟\\
\\
(استاد)\\
درست است، ببینید، یکی از کارهایی که بالاخره انسان باید در مورد او برنامه داشته باشد و حساب و کتاب داشته باشد، روزیطلبی است. روزی چیزی نیست که در مورد او بیخیال باشیم و نبودهایم و نخواهیم بود. از دیدگاه دین سیر روزیطلبی این است:
\begin{enumerate}
\item
انسان مومن اهل طلب و تلاش برای روزی است. روایات فراوانی دارد که انسان مومن باید اهل طلب باشد، باید اهل کار باشد، مکرر در این برنامه عرض کردیم، اگر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جوانی را میدید خوش بر و رو، از اسم و فامیلش و نسب و عشیره و قبلیلهاش میپرسید. بعد سوال میکرد حرفه تو و کار تو چیست؟\\
اگر میگفت که یا رسول الله
{\large «أنا عاطِل»،}
من بیکار هستم،
{\large «سَقَطَ مِنْ عَیْنِ رسول الله»،}
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بیخداحافظی از او رد میشد، از چشم پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میافتاد.\\
ما تا هستیم باید بجوشیم، بخروشیم، کار کنیم.
پس انسان اهل طلب و تلاش برای روزی است.\\
\\
(مجری)\\
اما به قاعده دیگر (اهل تلاش برای روزی است).\\
\\
(استاد)\\
عرض میکنم.
\item
میداند اگر برای روزی تلاش نکند، دعایش مستجاب نمیشود. چند گروه هستند، دعایشان مستجاب نمیشود، یکی از گروههایی که دعایش مستجاب نمیشود، کسی است که بنشیند و بگوید خدایا بده. این فرد دعایش مستجاب نمیشود. خدای متعال میگوید که من به عالم و آدم دادم و میدهم، اما توی انسان، از تو حرکت، از من برکت. پس این هم نکته دوم (که عرض شد).
\item
نکته سوم، داریم سیر روزیطلبی مومن را عرض میکنیم. مومن چون میداند روزیاش مقدر است، حرص نمیزند. باورتان نمیشود، شصتهفتاد درصد مریضیهایی که ما الآن داریم، مربوط به مسائل روحی و روانی است و شاید شصتهفتاد درصد یا هشتاد درصدش مربوط به غموغصههای ما برای روزی است.
گفت که انسان مومن برای روزیاش حریص نیست، حرص نمیزند.
\item
چهارم، نه تنها حرص نمیزند، بلکه در طلب، اجمال دارد. معنی إجمال في ألطَلَب یعنی چه؟\\
یعنی اینکه اوقاتش را تقسیم میکند، یک بخشیاش را برای روزی میگذارد و در آن بخش دنبال روزی میرود اما این بخش، سایر بخشهایش را تحت تأثیر قرار نمیدهد. یعنی در حقیقت به اندازهای که رفع تکلیف و رفع وظیفه بشود اقدام میکند. به تو گفتند مغازهداری، اول صبح بیا، صبح زود هم بیا نه تا ده صبح بخوابی، کرکره مغازه را بالا بکش، بگو:
{\large «بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم»،}
چشمت هم به دست خدا باشد. این را إجمال في ألطَلَب میگوییم.\\
مسلم بن عقیل (علیه السلام) وقتی شهید شد و خبر به امام حسین (علیه السلام) رسید، امام حسین (علیه السلام) اشعاری را انشاء فرمودند، یک بیتش این است:
\begin{center}
وَ إِنْ يَكُنِ الارْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً
\hspace*{2.5cm}
فَقِلَّةُ سَعْيِ الْمَرْءِ في الْكَسْبِ أَجْمَلُ
\end{center}
\\
اگر قرار است ارزاق مقدر باشد، حرص نزدن، اجمال در طلب که خیلی بهتر است تا من بخواهم خودم را اذیت کنم، آزار بدهم، با اینکه امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود که خودت را هم بکشی، بیش از ان مقداری که مقدر است، نصیب تو نمیشود.
\item
پنجم، چون این چنین است، چشم مومن به دست خدا است، حرام نمیخورد، میداند حرام نباید بخورد. امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود که عجیب است، کسی صبر نمیکند، روزیای که میخواسته از حلال به دست او برسد، میرود دنبال اینکه از حرام به دست او برسد.\\
حضرت میخواستند وارد مسجد بشوند، خیلی بانمک، سوار بغلهای بودند، سوار به اصطلاح قاطری بودند، یککسی آنجا بود، حضرت افسار قاطر را دستش دادند، گفتند که بگیر تا من برگردم، نماز بخوانم و بیایم. آن هم گرفت، شیطان وسوسهاش کرد، این افسار قاطر را برداشت، دزدید، رفت و فروخت.\\
درست شد؟\\
حضرت وقتی داشتند از مسجد میآمدند بیرون، دو درهم در جیبشان آماده کرده بودند به عنوان کمک به این فرد بدهند. دستمزد او که حالا زحمتی کشیده است.\\
او افسار را چقدر فروخت؟\\
دو درهم، حضرت به غلامشان فرمودند، به کسی فرمودند که برو برای ما یک دانه افسار بخر، دید همان افسار که تازه فروخته شده، هست، دو درهم حضرت را داد، افسار را گرفت. حضرت فرمودند که ببینید، صبر نکرد، چیزی که میخواست از راه حلال به دست او برسد، از راه حرام به دستش رسید. چقدر روایت داریم که اگر آنچه را که وظیفه مالی شما است در حلال خرج نکنی، مجبور میشوید در حرام خرج کنید.
خمس نمیدهد، یک عمل جراحی به او میخورد سی میلیون تومان، زکات نمیدهد، یک عمل جراحی به او میخورد صد میلیون تومان، این خیال میکند دارد زرنگی میکند، از دایره حکومت خدا بیرون نیست.
\item
ششم، نه تنها حرام نمیخورد، مشتبه هم نمیخورد. ببینید کسانی که در گوانتانامو، کسانی که در ابوغریب به جان مسلمانان سگ انداختند، ما تحقیق کردیم، هشتادنود درصد اینها بچه مراکزی هستند که آنجا بچههای زنازاده را پرورش دادند. یعنی این دست تربیت بر سرش نبوده است، پدر و مادر شبهه خورده، زنا کرده، این ثمرهاش شده است. اینگونه نیست که من حرام خوردم، مشتبه خوردم، فقط خودم ضرر میکنم، در نسل و ذریه من هم (تأثیر پیدا میکند).
\end{enumerate}
\\
(مجری)\\
اجازه میدهید یک بخشی را ببینیم و برگردیم، برنامه طولانی شد. یک بخشی را ببینیم، فرازهایی از خطبههای مولا علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه را مرور کنیم، برمیگردیم.\\
(تیزر)\\
خطبه 160\\
هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگان خدا روی میآورند. پس حق بنده را ادا میکنند و حق خدا را بر زمین میگذارند. چرا در حق خدای متعال کوتاهی میشود و کمتر از حق بندگان رعایت میگردد؟\\
آیا میترسی در امیدی که به خدا داری دروغگو باشی یا او را در خور امید بستن نمیپنداری؟\\
امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حق او را چنان رعایت کند که حق پروردگار خود را آنگونه رعایت نمیکند. پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعدهای انجامنشدنی میشمارد و اینگونه است کسی که دنیا در دیدهاش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد که دنیا را بر خدا مقدم شمارد و جز دنیا به چیز دیگری نپردازد و بنده دنیا گردد.\\
(پایان تیزر)\\
\\
(مجری)\\
حاجآقا در مورد سیر روزیطلبی مومن از دیدگاه دین صحبت میکنند، شش مورد را فرمودند، مورد هفتم را میفرمایند، ضمن اینکه سوالات شما به دستم رسیده، حتماً آنها را مطرح میکنم، سوالات بسیار خوبی است، پاسخش را انشاءالله دریافت خواهیم کرد.\\
\\
(استاد)
\begin{enumerate}
\item
پس یک، انسان اهل طلب (باشد) و تلاش انسان مومن (برای کسب روزی).
\item
میداند اگر تلاش نکند، دعایش مستجاب نمیشود.
\item
چون این را میداند و میداند که روزی مقدر است، حرص نمیزند.
\item
نه تنها حرص نمیزند، در طلب اجمال دارد.
\item
لذا حرام نمیخورد.
\item
لذا مشتبه نمیخورد.
\item
هفتم، نه تنها حرام نمیخورد، مشتبه نمیخورد، در حلال هم گشادهدستی و اتراف و اسراف ندارد. قرآن کریم میگوید که اصلاً در جوامع، مترفین گند میزنند. مترفین همان والاستریت، یکدرصدیها، چهاردرصدیها، همانهایی که پولشان از پارو بالا میرود، نمیداند چه کار کند، سراغ عتیقهجات میرود، یک عتیقه میخرد ده میلیارد، نمیفهمد هر روز دکور خانه را چطور عوض کند، نه، انسان مومن نه تنها اهل حرام و مشتبه نیست، در حلال هم گشادهدستی نمیکند.
\item
هشتم، حقوق واجب مالیاش را میپردازد، در حقوق واجب مالش اقتار، بخل نمیورزد.
\item
نهم، حقوق مستحبه مالش را میپردازد. من دیدم، بعضیها به مادرشان میخواهند کمک کنند، کَأَنَّ با منت کمک میکنند. طرف میگفت به مادرم نمیدهم، گفتم که چرا؟\\
گفت که من میدهم، بعد خواهر و برادرها میروند آنجا و میخورند.\\
گفتم به تو چه ربطی دارد، مادر تو، مادربزرگ شده، نوه دارد، نتیجه دارد، اینها هم میآیند، عزتش به این است که بیایند و بخورند. حالا تو کیسه برنج نمیدهی که مبادا برادرت نیاید آنجا بخورد، نه (انسان مومن این طور نیست). در مورد مستحبات، حالا در مورد مادر که واجب است.
\item
دهم، نه تنها حقوق واجب و مستحب را میدهد، اهل جود و بخشش است. در همین صلوات شعبانیه که هر روز ظهر ما میخوانیم، به خدای متعال میگوییم:
{\large «و اعْمُر قَلبي بِطاعَتِك 18»،}
دل من را با طاعتت عمران کن، آباد کن. بعد میگوییم:
{\large « ارْزُقني مواساةَ مَن قَتَّرتَ عَلَيهِ مِن رِزقِك بِما وَسَّعتَ عَلَىَّ مِن فَضلِك».}\\
خدایا به من بده ببخشم. یک روایتی از امیرالمومنین (علیه السلام) است، خیلی شیرین است. حضرت میفرمایند:
{\large «جُنونان لا أخلانيَ الله مِنهُما الشُّجاعةُ وَالكرم 19».}
دو چیز است، در عرف مردم گاهی دیوانگی به حساب میآید، خدا من را از این دو هیچگاه خالی ندارد،
{\large «الشُّجاعةُ وَالكرم»،}
یکی شجاعت، در راه خدا به دل لشکر بزنی ولو بدنت پارهپاره بشود. دوم، کرم و جود است، با کد یمین و عرق جبین امیرالمومنین (علیه السلام) هزار بنده آزاد کرده است، امام صادق (علیه السلام) فرمود. هزار بنده با کد یمین و عرق جبین (آزاد کرد). نماز صبحش را میخواند، بعد از نماز تا طلوع آفتاب (موقع) ذکر بود، کسی مزاحم حضرت نمیشد. طلوع آفتاب که تمام میشد، به قضاوت مینشستند، یک ساعت، دو ساعت قضاوت (میکردند)، رفع امور مسلمین، ساعت 9 و 10 که میشد حضرت در حائطشان بودند، بیل میزدند، کلنگ میزدند، بعد قنات ایجاد میکردند، چاه میکندند و بعد هم وقف مسلمانان میکردند.
\item
یازدهم، دائماً برای روزی حلال، به مقدار کفاف، آن هم طیب و طاهر و واسع دعا میکند. فرمود که انسان مومن هیچ موقع از دعا برای روزی به قدر کفاف خالی نیست. این سیر روزیطلبی مومن میشود.
\end{enumerate}
\\
(مجری)\\
درست است، چند تا سوال از بیننده رسیده، اجازه بدهید آنها را همین جا مطرح کنم. گفتند که رزاقیت خداوند نسبت به امتها و جامعهها متفاوت است یا همیشه از یک روشی بهره میگیرد؟\\
\\
(استاد)\\
از یک روش بهره میگیرد ولی این روش، روش تفاوت است و تفاوت تبعیض نیست. گفتیم یک جامعهای که شکور است و ودود است و با هم رحیم است و با هم مهربان است و مردم نسبت به هم خوش نیت هستند، یک جور روزی میخورند، یک جامعهای که چنین نیستند، این جور روزی نمیخورند. یک جامعهای که به قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) اهل نظافت هستند، یک جور خدا به آنها نگاه میکند، یک جامعهای که اهل کثافت هستند، جور دیگری خدا به آنها نگاه میکند، جامعهای که اهل اسراف هستند یا اهل اسراف نیستند. این تفاوت سنت است،
{\large «وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا».}\\
پس از یک رویه برخوردار است ولی آن رویه، تفاوتش به خاطر علتهای تفاوت است.\\
\\
(مجری) \\
اسباب گشایش یا تنگی روزی در تأثیرگذاری در یک رتبه هستند یا متفاوتند، یا اینکه مثلاً خاتم عقیق به دست داشتن، سبب فراوانی رزق است، این به چه معنا است، آیا یک سنگ واقعاً خاصیت اینچنینی دارد؟\\
(استاد)\\
درست است، ببینید، بله اسباب روزی که ما به آن هم به صورت کلی و هم به صورت مصداقی و جزئی به آن انشاءالله خواهیم پرداخت، در یک رتبه نیستند. برای یک عمل، حالا دعا است، نماز است، در مورد رزق و روزی معجزه میکند، گاه در آن حد نیست که ما حالا به این رتبهبندی هم انشاءالله خواهیم پرداخت و اما اینکه خاتم عقیق آیا تأثیرگذاری دارد و چطور میشود که یک سنگ عقیق در روزی انسان نقش داشته باشد، ببینید یک تعبیری ابنسینا دارد خیلی شیرین است، ابنسینا میگوید:
{\large «ألعالَمُ جَمعَ ألأسرار»،}
عالم پر از سر است. چه کسی باورش میشد سیصد سال قبل که یک کیلو اورانیوم غنیشده، یک سال برق بشر را تأمین کند. یک سنگ است دیگر، با یک فرآوری یک سال برق بشر را تأمین میکند،
{\large «ألعالَمُ جَمعَ ألأسرار»،}
حالا بخشی از اسرار مادی است، یخشی از اسرار معنوی است. این عقیق اولین سنگی است که به ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) ایمان آورده است، مخصوصاً عقیق یمن، این ایمان آوردن و سبقت در ایمان که ما خیلی هم نمیفهمیم، باعث شده شرافتمند شده است. نماز با او، هر یک رکعت، هفتصد رکعت است، چرا من از دست بدهم، مگر چقدر قیمت دارد؟\\
روزی من را زیاد میکند. خدا فرمود که من خجالت میکشم دستی به سمت من بلند شود و در او انگشتر عقیق یا فیروزه باشد و من دعای آن دست را مستجاب نکنم.\\
پس ما نباید احساس کنیم هر چیزی را در اتاق آزمایشگاه میفهمیم، نه، آن ژاپنی اثبات کرد که من به این آب
{\large «بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم»،}
بگویم، این مولکولهایش (در آن تغییر ایجاد میشود)، با اینکه قبلاً دانسته نمیشد. اینکه عقیق، فیروزه، اینکه خاتم بدست داشتن در امور بسیاری تأثیر دارد، این از نظر دین ما مسلم است، پس هیچ استبعادی در این زمینه قابل قبول نیست.\\
\\
(مجری)\\
اجازه بدهید یک بخشی را ببینیم و برگردیم، ببینم چقدر فرصت دارم، سوالات شما را مطرح کنم.\\
\\
(تیزر)\\
خدایا اگر بندهای از بندگانت از من آسیبی دیده یا از جانب من به او آزاری رسیده یا من به دست خود یا به وسیله کسی بر او ستمی کردم و حقش را تباه ساخته و مانع دادخواهیاش شدم، بر محمد و خاندانش (علیهم السلام) درود بفرست و با توانگری خود رضایت او را از من فراهم بساز و حقش را تمام و کمال ادا بفرما.\\
سپس من را بری گردان از آنچه حکم تو بر من لازم کند و رهایی بخش از آنچه عدل تو فرمان دهد، زیرا نیروی من تاب انتقام تو را ندارد و توان من با خشم تو برابری نتواند که اگر طبق حق و برابر آنچه کردهام من را پاداش بدهی، هلاکم کردهای و اگر من را با رحمت خود نپوشانی به نابودیام افکندی.\\
فرازی از مناجات امام سجاد (علیه السلام)\\
(پایان تیزر)\\
\\
(مجری)\\
شش دقیق فرصت دارم که این جلسه خدمت حاجآقا باشم، یکشنیه آخر سال ولی قول گرفتم که هفته آینده در ماه مبارک رمضان و یکشنبه اول سال جدید و اول ماه مبارک رمضان، حاجآقا انشاءالله ادامه بحث را برایمان داشته باشند. حاجآقا گفتند که چه باید کرد که در هنگام فراوان شدن روزی احساس استغنا و طغیان به ما دست ندهد؟\\
\\
(استاد)\\
بله، دوسه تا مطلب را رعایت کنیم، این احساس به ما دست نمیدهد. مطلب اول این است که ما خودمان را همیشه در طول زندگی عبد ببینیم. یک تعبیری امام سجاد (علیه السلام) راجع به خودش در مقابل خدا دارد، به خدا میگوید که خدایا
{\large «َمَا أَنَا يَا رَبِّ وَمَا خَطَرِى 20»،}
من که هستم، من مگر چقدر ارزش دارم؟\\
در سجده میفرمود که
{\large «مِثقالُ ذَرَةِ أو دونَها»،}
به اندازه یک خردلی در این دستگاه نظام هستی که یک سیاره تو یک میلیون خورشید در آن جا میشود، این یک مخلوق تو است. حالا، من آدمیزادی که
{\large «أوَّلُهُ نُطفَةٌ مَذِرَةٌ، و آخِرُهُ جيفَةٌ قَذِرَةٌ 21»،}
اینکه انسان خودش را عبد ببیند، خودش را خاکسار بداند، این مورد اول.\\
دو، خودش را مالک نبیند، مال الهی امروز دست من است، فردا دست دیگری است، دیروز هم دست دیگری بوده است. این زمینهایی که ما در آن مینشینیم، این خانههایی که ما در آن مینشینیم، قبلاً کسان دیگری مینشستند، بعد از ما هم کسان دیگری مینشینند، این مورد دوم.\\
سوم، بداند که اگر به طغیان دچار بشود، پا در کفش خدا کرده است و این بد است، چرا؟\\
چون فرمود که همه صفات من قابل تخلق است جز تکبر، طغیان و تکبر و کبرورزی با خدا جنگیدن است، این نکات را که بداند، اگر ثروتش، ثروت جناب سلیمان هم باشد، سلیمان با زنجیربافی روزی میخورد، باز هم طغیان نمیکند.\\
\\
(مجری)\\
آیا رزق
{\large «مِن حَیثُ لا یَحتَسِب»،}
مخصوص نعمتهای مادی است و یا عمومیت دارد؟\\
\\
(استاد)\\
یقیناً عمومیت دارد، مرحوم علامه طهرانی (اعلی الله مقامه) فرمودند که ما اگر دستمان به علامه طباطبایی نمیرسید
{\large «خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ»،}
بودیم. یک شخصیت عارفِ فقیه فیلسوف اصولی مفسر شاگرد آقای قاضیِ نجفدیده، خب یک همچنین شخصیتی وردست انسان بیفتد. مثلاً مرحوم امام که نعمت و روزی شد برای ملت ایران و همین را افغانستان نداشت، فلسطین نداشت، این روزی نیست؟\\
پس روزی فقط روزی مادی خوراکی نیست، گاهی دو جمله از دهان کسی درمیآید و من یک عمر سیره زندگیام تبیین میشود. این برنامه تا آسمان چند سال است دارد ادامه پیدا میکند؟\\
این رزق و روزی نیست که انسان در خانه بنشیند و یک روز مسئله یاد بگیرد، یک روز اعتقادات یاد بگیرد، یک روز اخلاقیات یاد بگیرد. نخیر، روزی
{\large «مِن حَیثُ لا یَحتَسِب»،}
اختصاص به روزی مادی ندارد بلگه گاه در روزی غیرمادی به مراتب بیشتر است، گرچه ممکن است انسان نسبت به آنها آلرژی و حساسیت نداشته باشد و خوب نفهمد.\\
\\
(مجری)\\
درست است، آیا خوب است که با نگاه کسب رزق معنوی نماز شب بخوانیم؟\\
\\
(استاد)\\
اصولاً نماز شب هفتاد تا خاصیت دارد که یکی از خواص مهمش همان رزق معنوی است. مرحوم آقای قاضی در نامهای نوشتند که
{\large «عَجَباً مِمَّن یَرومُ مَرتبةً مِّنَ ألکَمال وَ هَوَ لا یَقومُ أللیال»،}
تعجب است کسی بخواهد به یک مرتبه در سلوک برسد و حال اینکه اهل سحرخیزی نباشد.\\
از معصوم (علیه السلام) میپرسند چرا کسانی که اهل نماز شبند، خوشصورت و خوشسیما هستند؟\\
شما چهره ابومهدی المهندس را ببینید، فرمودند که به خاطر اینکه با خدا خلوت میکنند، خدا حولهای از نور بر رویشان میاندازد، اینها نورانی میشوند.\\
یقیناً اثر اول نماز شب، کسب معنویت است ولی ما توصیهمان این است که میگوییم دست و پای خدا را در پوست گردو نیندازید. خدا به موسی (علیه السلام) فرمود که نمک غذایت را هم از من بخواه، بگو خدایا همه آثار نماز شب را به من بده که یکیاش رزق معنوی است.\\
\\
(مجری)\\
بله، من دو دقیقه فرصت دارم. آیا همه ثروتها ناشی از محبوب خدا بودن و همه فقرها ناشی از مغضوب خدا بودن است؟
\\
\\
(استاد)\\
هرگز چنین نیست، ما در مطالب پیشین هم عرض کردیم، عرض کردیم که خدای متعال چطور با خوف و رجا انسان را مدیریت میکند، با فقر و غنا هم انسان را مدیریت میکند. روایت داریم بندهای دارم، یک درهم کمتر از آنی که به او دادم، به او بدهم، طغیان میکند. بندهای هم دارم، یک درهم بیشتر از آنچه که به او دادم، اگر بدهم، باز هم طغیان میکند. نه هر ثروتی نعمت است، نه هر فقری نقمت است. اتفاقآً قرآن میگوید که چه بسا ثروتی نقمت است و فرمود که اگر همه مردم کافر نمیشدند،
{\large «وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ 22»،}
ما نردبان و سقف خانه کفار را از طلا و نقره قرار میدادیم. این نشانگر این است که نه ثروت علامت محبوبیت است و نه فقر علامت مغضوبیت، بسته به این است که این ثروت و فقر نعمت الهی باشد یا نقمت الهی باشد و این (مسئله) به این برمیگردد که من ببینم این ثروت و فقر دارد من را میسازد یا دارد من را میسوزاند. اگر دارد من را میسوزاند نقمت است، اگر دارد من را میسازد نعمت است.\\
\\
(مجری)\\
خیلی متشکرم، عزیزی هم گفتند که سلام خدمت شما و حاجآقا، دعا کنید زندگی ما سروسامان بگیرد که این دعا را شما بفرمایید.\\
\\
(استاد)\\
أللَّهُمَّ آمین، خدا انشاءالله در این پایان سال به همه مومنین و مومنات در این پایان سال شمسی و آغاز سال قمری چون در روایات داریم که ماه رمضان به یک معنا آغاز سال است، به همه انشاءالله سروسامان بدهد و همه را در راه ولایت تقویت کند.\\
\\
(مجری)\\
انشاءالله، خیلی متشکرم از شما، ممنونم، قول بگیرم برای سال آینده و انشاءالله که سال خوبی داشته باشید، پیشاپیش خدمت شما تبریک عرض میکنم.
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
سوره زمر، آیه 62.
\item
سوره سجده، آیه 7.
\item
منیة المرید؛ ج 1, ص 210.
\item
سوره انفال، آبه 28.
\item
سوره بقره، آیه 245.
\item
سوره عنکبوت، آیه 62.
\item
سوره احزاب، آیه 70.
\item
سوره نوح، آیه 11.
\item
دعای 7 صحیفه سجادیه.
\item
تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، ج 2، ص 410.
\item
مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی.
\item
النوادر للراوندي: ص 90، ح 23.
\item
الکافي، جلد ۲، صفحه۱۴0.
\item
مكارم الأخلاق، ص 463.
\item
سوره علق، آیه 6.
\item
خطبه 225 نهج البلاغه.
\item
بحار الأنوار: 77/67/6.
\item
مفاتیح الجنان، صلوات شعبانیه.
\item
ثمرات الأعواد، ج 1، ص 223.
\item
مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی.
\item
حکمت 445 نهج البلاغه.
\item
سوره زخرف، آیه 33.
\end{enumerate}
\end{document}