\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\\
{\large «أعوذُ باللّٰهِ مِنَ ألْشَیْطانِ ألْرَّجیم\\
بِسمِ اللهِ ألْرَّحمٰنِ ألْرَّحیم\\
ألْحَمْدُ للّٰهِ ربِّ ألْعالَمین وَ ألْصَّلاة وَ ألْسَلام عَلَي ألْنَيِّرِ اَلْأعْظَم وَ نَتیجَة ألْعالَم\\ هادي ألْسُبُل وَ مُنجي ألبَشَر، سَیِّدَنا وَ مَولانا، حَبیبِ إلهِ ألْعالَمین، ابِاالقاسِم المُصطَفیٰ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله)».}\\
{\large «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم».}\\
{\large «وَ عَلیٰ آلِهِ ألطَّیِبینَ ألطاهِرینَ ألمَعصومینَ ألمُکَرَّمین وَ لَعْنُ ألدائِم عَلیٰ أعدائِهِم أجمَعین مِنَ أَلان إِلیٰ قیامِ یَومِ ألدّین».}\\
{\large «رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وسلم: ليس مَن ماتَ فاستَراحَ بِمَيِّتٍ، إنّما المَيِّتُ مَيِّتُ الأحياءِ 1».}\\
روز تاسوعا و ایام حزن خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام)، روز قمر بنیهاشم (علیه السلام)، خداوند انشاءالله به لطف و عنایت این جوان صحنه کربلا، جوانان ما را از گزند بلیات آخرالزمان مصون و محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\
ما از محضر کتاب و سنت آموزهها و مطالب فراوانی استفاده میکنیم، یکی از مطالبی که از کتاب و سنت استفاده میشود، این است که ما در عالم در این جهان دو گونه مرده داریم، مردگان ساکن و ساکت و مردگان متحرک. همه ما یک عمر طبیعی داریم یا به اجل عادی یا به شهادت، انشاءالله روزی باید سر به تیره تراب فرو ببریم.\\
اما در کنار این مردگانی که در قبرستانها و گورستانها خوابیدهاند دین معتقد است بسیاری از انسانها که در حال فعالیت و تلاشند، اینها مردههای متحرکند، زنده نیستند. چطور یک ربات نفس ندارد، جان ندارد، زنده نیست، گرچه فعالیت دارد. یکسری انسانها رباتگونه زندگی میکنند، زنده نیستند، مرده هستند. با یک نگاه عمیق اگر برگردیم به عاشورای سال 61 هجری، بعد از هزار و اندی سال بنگریم، در این جبهه حسینی و یزیدی، این طرف قلیلی انسانها زنده به معنای واقعی کلمه و آن طرف سی هزار انسان مرده به معنای واقعی کلمه (هستند).\\
روایتی که خواندم از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، مرحوم شیخ طوسی در امالی، صفحه 310 روایت را نقل کردهاند. روایت این است که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «ليس مَن ماتَ فاستَراحَ بِمَيِّتٍ، إنّما المَيِّتُ مَيِّتُ الأحياءِ»،}
کسی که مرد و دستش از این دنیا کوتاه شد این مرده نیست، این تازه زنده میشود، چرا؟\\
چون در روایات دیگری پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا 2»،}
مردم خوابند، وقتی میمیرند تازه زنده میشوند، تازه ادراک حقیقیاش جلوه میکند.\\
پس کسی که مرد، سر به تیره تراب فرو برد و در سرازیری گور قرار گرفت، این مرده نیست، تازه زنده میشود.\\
{\large «إنّما المَيِّتُ مَيِّتُ الأحياءِ 3}
مرده کسی است که در عین زنده بودن شغل دارد، زن دارد، بچه دارد، ماشین دارد، خانه دارد، فامیل دارد، برو، بیا، بگیر، ببند، اما مرده است. میت الاحیاء، این کدی که در سخن رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) آمد، باعث شد اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دنبال کنند و مصادیق مردگان متحرک را برای ما تبیین کنند. اولین مصداق در کلام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، روحی له الفداء که فرمود:
{\large «الجاهِلُ مَيِّتٌ بينَ الأحياءِ»،}
یا
{\large «الجاهِلُ مَيِّتٌ و إن كانَ حَيّا 4»،}
انسانی که جاهل است، انسانی که وجودش را جهالت گرفته است و وجود او را جهالت پوشانده است، این انسان گرچه به ظاهر زنده باشد، اما مرده است، چرا؟\\
چون حقیقت جان من با علم و دانش روزی میخورد.\\
هر موجودی نوعی روزی دارد، حیوانات بعضی گیاهخوار هستند، بعضی گوشتخوار هستند، هر موجودی یک جور روزی دارد. روزی من به عنوان حیوان همین است که سایر حیوانات هم میخورند، گوشت است، نباتات است، برنج است و غلات است، لذا خداوند متعال در یک تعبیر شیرینی که خیلیخیلی برای آنهایی که عربی میفهمند شیرین است، به ما فرمود:
{\large «كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ 5»،}
بخور به غلامت هم بده بخورد، بخور به گاوت هم بده بخورد، یعنی غذایی که تو و گاوت، تو و الاغت، تو و اسبت در آن شریک هستید، این غذای انسانی نیست.\\
آهو را بشر صید میکند، کباب میکند و میخورد، جناب شیر و پلنگ، کباب نکرده، خامخام میخورد. هر دو آهوخواریم، ما با یکسری تشریفات او بدون تشریفات، غذای من و شیر و گرگ و پلنگ در این بخش شد یکی. فرمود:
{\large «كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ»،}
بدهید چهارپایان شما هم بچرند، غذای خاص من به عنوان انسان علم است، دانش است، فهم است، شعور است. اگر کسی غذا برایش نرسید میمیرد، چنانچه اگر غذای جسم من به من نرسد، جسم من میمیرد، از گرسنگی تلف میشود.\\
فرمود:
{\large «الجاهِلُ مَيِّتٌ بينَ الأحياءِ»،}
یک انسان جاهل، یک انسان نادان، یک انسانی که با علم و دانش واقعی سروکار ندارد، او مردهای است بین زندهها. قبلاً هم گفتهام، واژگان در قاموس دین معنایش با دیکشنری متفاوت است، با کتاب لغت متفاوت است. مثلاً در هویت علم از دیدگاه قرآن، خشیت از خدا نهفته است، اگر دانشی خشیت از خدا را به دنبال نداشته باشد، فیزیک باشد، شیمی باشد، بالاتر، علوم انسانی باشد، بالاتر، علوم حوزوی باشد، بالاتر، علم عرفان باشد، عین جهل است، علم باید خداترسی به دنبال بیاورد. آیهاش را همه عمدتاً حفظ هستید
{\large «إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ 6»،}
عالم کسی است که اهل خشیت الهی است و لذا شما در تعقیبات نماز دستهایت را بلند میکنی به طرف خدا و میگویی:
{\large «اَللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن عِلمٍ لا يَنفَعُ 7»،}
خدایا از علمی که فایده ندارد من به تو پناه میبرم، حالا بنده بنشینم هزار تا آدرس سایتهای ناهنجار جنسی را حفظ کنم، آن هم دانشی است ولی از این دانش باید به خدا پناه برد. فرمود انسانی که جاهل است، نادان است، این مردهای است در میان زندگان.\\
مورد دوم باز امیرالمومنین (علیهالسلام)، در غرر حدیث 2104 فرمودند:
{\large «الكَذّابُ و المَيِّتُ سَواءٌ، فإنّ فَضيلَةَ الحَيِّ علَى المَيِّتِ الثِّقةُ بهِ، فإذا لم يُوثَقْ بكَلامِهِ بَطَلَت حَياتُهُ 8»،}
فرمود انسان دروغگو، انسان کذاب، یک انسان مرده است، فرقی با مرده ندارد، چرا؟\\
چون انسان زنده انسانی است که بشود با او تعامل کرد، بشود روی شخصیتش حساب کرد، بشود روی حرفش حساب کرد، اگر شد چوپان دروغگو، کسی او را آدم حساب نمیکند، اگر شد یک انسان لافزن، یک انسان کذاب، فرمود:
{\large «هو والمیت سواء الکذاب و المیت سواء»،}
آدم دروغگو و آدم مرده یکسان است، چرا؟\\
چون فضیلت یک انسان حی
{\large «الثقة به»،}
بشود به او اطمینان کنی. اگر یک نفر قولش قول نیست، حرفش حرف نیست، سخنش سخن واقعی نیست، اهل دروغ است و کذب و ریب، این یک انسان مرده است.\\
عزیزان من بدترین دروغ، دروغ به خود است. ببینید وجدان محکمهای است که قاضی نمیخواهد. گفت پیش قاضی و ملقبازی، نمیشود. من در خلوت خودم میدانم چهکارهام. عالمی از من تعریف و تمجید کند، اگر به خودم دروغ گفتم، چه میشود؟\\
یک واژهای در قرآن داریم، خیلی این واژه شیرین است و در مکاتب تربیتی با تمام رشدی که کرده است ما این واژه را هنوز نداریم.\\
ببینید یک موقع من مالم را از دست میدهم، یک موقع زنم را از دست میدهم، یک شیادی پیدا میشود در فضای مجازی با ناموس من ارتباط میگیرد، آنهم حماقت میکند، نمیدانم چرا این خانم دارد بدقلقی میکند، یا چرا این شوهر دارد بدقلقی میکند.\\
بحث، بحث ناموسدزدی است، ناموس طرف را میدزدند، یک موقع بچه من را میدزدند، یک موقع دل من را میدزدند. قرآن میگوید گاهی انسانها خودشان را میدزدند، خودزیانی، خودش را از دست میدهد،
{\large «الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ 9»،}
میشود پوچ، میشود هیچ، میشود رذل، میشود بیهویت،
{\large «الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»،}
چرا؟\\
چون به خودش دروغ گفته است. چون واقعیات حقیقت و هویت خودش را نخواسته است بپذیرد. بدترین نوع دروغ، دروغ به خود است.\\
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که انسان کذاب مردهای است متحرک، او را زنده به حساب نیاورید.\\
سوم، مناسب ایام ما هم هست، باز امام علی (علیهالسلام) در تفسیر کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که فرمود مرده کسی نیست که در گورستان خوابیده است، مرده آن است که متحرک است و مرده است. فرمود:
{\large «مَن تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياء 10»،}
اگر کسی نهی از منکر نداشته باشد، در هر سه مرتبه، نهی از منکر سه مرتبه دارد، مرتبه اول امکان انکار قلبی است. دیدید خانم هفت قلم آرایش کرده، آمده بیرون، این دل درد میگیرد، دیدید یک دفعه اعلام کردند مشروب تقلبی در شیراز توزیع شده است، 26 نفر مردند، 36 نفر فلج شدند، 8 نفر کور شدند. قلبت درد میگیرد.\\
دیدید جوان برومندی دارد با ناموس مردم چت میکند، قلبت درد میگیرد، به این میگوییم انکار قلبی، این پایینترین درجه است که اگر این نباشد یعنی این هم از دست بدهیم، علی بن ابیطالب (علیه السلام) فرمود که تو مرده متحرکی، زنده نیستی. مرحله دوم اینکه با زبان نهی از منکر کنیم، مرحله سوم اینکه اقدام عملی کنیم،
{\large «بِیَدِه»،}
جلوگیری کنیم، خب رقیقترینش هم اولی است، که از بد بدت بیاید، از منکر بدت بیاید، از زشت بدت بیاید، اذیت شوی.\\
مقام معظم رهبری فرمودند من قلبم درد میگیرد وقتی میشنوم برخی از شوهران، همسران، خجالت زن و بچه خود را میکشند در مسائل اقتصادی، باید قلب درد بگیرد.\\
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند که اگر کسی هر سه مرتبه نهی از منکر را ترک کرد، نه اقدام عملی دارد، نه تذکر لسانی دارد، نه قلبش درد میگیرد، ناراحت میشود.\\
{\large «فذالک هو مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ»،}
این میتی است دارد بین احیاء راه میرود، چرا؟\\
مشخص است. انسان در ارتباط و مؤانست و ترابط با دیگران انسان است. انسانی که عالم را آب ببرد او را خواب میبرد ککش نگزد، این آدم نیست.
\begin{center}
بنی آدم اعضای یکدیگرند
\hspace{2.5cm}
که در آفرینش ز یک گوهرند
\end{center}
\\
چو عضوی به درد آورد روزگار، حالا این عضو آن بچههایی هستند که روزانه دارند در غزه با بمبهای اسرائیلی تکهتکه میشوند، عکسهایشان در فضای مجازی هست. دهدوازدهتای اینها در یک جایی جمع شده بودند، اشک و آه و ناله و ترس داشتند. من این صحنه را ببینم ککم نگزد، انسان نیستم.
آنهایی که عصر عاشورا حمله کردند به زن و بچه، آتش زدند خیمهها را، دنبال بچههای سیدالشهداء (علیه السلام) کردند برای گوشواره، النگو، زنده نیستند، مرده هستند، این دلش سنگ است، از سنگ بدتر. قرآن فرمود این دل از سنگ بدتر است.\\
{\large «َإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ 11»،}
گاهی سنگ میترکد آب از آن بیرون میآید. این دل هیچ رحم و مروتی ندارد.\\
فرمود کسی که ترک کند نهی از منکر را، هر سه مرحله آن را، اگر آن مرحله آخر باشد، بازهم این زنده است، مرده نیست، مریضاحوال است. ولی لااقل دلش درد بگیرد. مرحوم آیتالله بروجردی گاهی یک هفته درسش تعطیل میشد. درس خارج مجتهدپرور است که امثال مرحوم امام و آیتالله گلپایگانی شرکت میکردند، بزرگان آنجا تربیت شدند. یک هفته درس تعطیل (بود).\\
میپرسیدند چه شد، آقای بروجردی مریض است؟\\
میگفتند نه، خبر به آقا رسیده است در فلان شهر ایران یک جلسهای نظام طاغوت شاه برگزار کرده است، مثلاً دختر و پسرها با هم رقصیدند. خبر به آقای بروجردی میرسید از غصه یک هفته در بستر میافتاد. بارکالله، این انسان است که زنده است.\\
امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایستاد، خطبه خواند، اشک ریخت، گریه کرد. فرمود من شنیدم در سرحدات دولت اسلام، لشکر معاویه حمله کرده است، به خانهای رفته است، خلخال از پای یک دختر ذمیه درآورده، دختر ذمیه یعنی چه؟\\
یعنی بابایش یهودی است، بابایش نصرانی است ولی دارد مالیات میدهد، باید حکومت اسلام از او دفاع کند. یک خلخال از پای یک دختر ذمیه لشکر معاویه درآورده بود، علی بن ابیطالب (علیه السلام) به پهنای صورت اشک میریخت.\\
فرمود اگر مسلمانی از غصه این غم دق کند پیش من ملول نیست، مایه ملالت نیست. علی (علیه السلام) زنده است، جان زنده است، قلب زنده است، من اگر بشنوم هیچ تغییر و تاثیری در من ایجاد نکند، فرمود:
{\large «فذالک هو مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ».}
چهارم، رسول گرامی اسلام به نقل امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
{\large «َأَرْبَعٌ يُمِتْنَ اَلْقَلْبَ»،}
چهارتا کار که دل را میمیمیراند، قلب در اصطلاح قرآن یعنی نفس ناطقه، یعنی جان من، چرا؟\\
چون من به قرآن که مراجعه میکنم، میبینم در قرآن سه چیز به قلب نسبت داده شده است، دانش، کنش، گرایش. فیلسوف میگوید چیزی که میفهمد، کار انجام میدهد و گرایش و عاطفه و احساس دارد. این یعنی جان آدم، یعنی نفس ناطقه، یعنی حقیقت من، قلب در اصطلاح قرآن یعنی جان آدمی.\\
پیغمبر فرمود چهار چیز قلب را میمیراند. حالا یکی از آن موردبحث ما است ولی من از باب تکمیل روایت همه را بخوانم. یک
{\large «اَلذَّنْبُ عَلَى اَلذَّنْبِ»،}
گناه و گناه، گناه میکنم، عاشورا میآیم زیر علم امام حسین (علیه السلام)، میگویم یا اباعبدالله کمکم کن، به خدا میگویم
{\large «الهی بِالحُسَینِ الهی اَلعَفو»،}
پاک میکنم. یک موقع نه، گناه، گناه و گناه. تعبیر روایات این است اولین گناه را کردی، روی قلبت یک نقطه مینشیند، خاکستری کوچک، گناه دوم، دو کار میشود، این نقطه پررنگتر میشود، بزرگتر میشود. گناه سوم، پررنگتر و بزرگتر، گناه چهارم یواشیواش همه دل را میگیرد. چه میشود؟\\
جبرئیل نازل شود مطلبی بگوید دیگر قبول نمیکند.
من یک موقع فکر میکردم سر مبارک سیدالشهداء (علیه السلام) بعد از شهادت نقشآفرینی میکرد، قرآن خوانده است، حرف زده است، احتجاج کرده است، خنده کرده است، گریه کرده است. صدها نفر دیدند دارد در شهر شام این سر با نیزه میگرد،. یک دفعه صدا بلند میشود
{\large «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ 12»،}
خب این معجزه است، میبیند، اثر نمیکند، چرا؟\\
چون دل
{\large «خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِم وَعَلَى سَمعِهِم وَعَلَى أَبصَرِهِم 13»،}
دل اگر مهر شد دیگر باز نمیشود.\\
فرمود
{\large «الذنب علی الذنب»،}
گناه روی گناه دل را میمیراند (مورد اول عرض شد).\\
{\large «وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ اَلنِّسَاءِ يَعْنِي مُحَادَثَتَهُنَّ 14»،}
اگر انسان زیاد با زنها، با خانمها، با جنس مخالف بماند و بگوید و بشنود ولو حلال، لازم نیست حرام باشد، آرامآرام میمیمرد، شهوت بر انسان غالب میشود.\\
سوم،
{\large «وَ مُمَارَاةُ اَلْأَحْمَقِ تَقُولُ وَ يَقُولُ وَ لاَ يَرْجِعُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً»،}
یکی به دو کردن، مجادله کردن، مدام صحبت کردن با یک انسان نفهم که هر چه بخواهی بفهمد، نمیفهمد، جدال حرام است، ممارات جایز نیست. گاهی وقتها یک نفر نمیخواهد بفهمد، حرف مشهور چیست؟\\
میگوید آدمی که خواب است، یک سرفه کنی میپرد بالا، آدمی که خودش را به خواب زده است، برو بیدارش کن.\\
من بچه بودم، مسئول نان گرفتن بودم، هوا سرد، الان برکت رفته است، ما قدیم گاهی وقتها از بالاپشتبام که برفها را میریختیم وسط کوچه، نمیشد از این طرف برف آن طرف برف را ببینی، گاهی برف میآمد تا پشتبام، این قدر بارش برف بود. حالا در این فضا، خواب ناز صبحگاهی، پدرمان گفت علی نان، ما نشنیدیم اصلاً، علی نان، میفهمیدیم ها، ولی هوا سرد بود زورمان میآمد، تا بالاخره کار به مشت و لگد و اینها نمیکشید نان خبری نبود، کسی که خودش را به خواب زده به خواب زده ( و نمیشود او را بیدار کرد).\\
فرمود احمق که
{\large «تَقُولُ وَ يَقُولُ وَ لاَ يَرْجِعُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً»،}
نمیفهمد، نمیگیرد، عمرت را تلف نکن، ولش کن. این سه تا مقدمه بود، آن چهارمی موردبحث ماست.
{\large «وَ مُجَالَسَةُ اَلْمَوْتَى»،}
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود که با انسانهای مرده، به تعبیر من با مردگان متحرک اگر نشستی دلت میمیمیرد، حالا این مردهها کی هستند که خودشان مردهاند. من هم اگر با آنها نشست و برخاست کنم دلم میمیرد.\\
{\large «فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَا اَلْمَوْتَى»،}
مردهها که هستند که ما اگر با آنها بنشینیم دلمان میمیرد؟\\
{\large «قَالَ كُلُّ غَنِيٍّ مُتْرَفٍ»،}
هر انسان ثروتمند پولدار بیرگ. ثروتمند پولدار بیدرد. انسانی که خدابه او مال داده است، ثروت به او داده است، عطوفت ندارد، مهربانی ندارد، درد ندارد.
\begin{center}
تو کز محنت دیگران بیغمی
\hspace{2.5cm}
نشاید که نامت نهند آدمی
\end{center}
\\
این جمله مال امیرالمومنین (علیهالسلام) است:
{\large «وَ حَسْبُكَ داءً اَنْ تَبيتَ بِبَطْنَةٍ وَ حَوْلُكَ اَكْبادٌ تَحِنُّ اِلَى الْقَدِّ {\Large{15}}»،}
میخواهی بفهمی مریضی، دلت بیمار است؟\\
تو سیری و شبانگاه سر به بالین میگذاری، یک عدهای هستند سرک میکشند، ببینند یک غذای گرمی به دستشان میرسد یا نه.
{\large «وَ حَوْلُكَ اَكْبادٌ تَحِنُّ اِلَى الْقَدِّ».}
پس چهارمین مورد
{\large «كُلُّ غَنِيٍّ مُتْرَفٍ»،}
ثروتمندی که بیدرد است. بگذارید یککم روز تاسوعایی بترسانمتان، روایت قدسی است خدای متعال فرمود اگر تو به یک انسانی که دارای ثروت و مکنت است، به خاطر ثروت و مکنتش، بیش از آن مقداری که لیاقتش است احترام بگذاری، به من کفر ورزیدی.\\
خیلی تهدید بزرگی است، رئیس بانک است، کارخانهدار است، مایهدار است، همان جور باید به او سلام کنی که به آن کارگری که مسئول بهداشت است. همان احترام را باید به او بگذاری که به یک خادم یا خادمهای که میآید خانهات را تمیز میکند. همان احترام را باید به او بگذاری که به یک راننده تاکسی میگذاری، به یک کارگر ساده میگذاری، چرا؟\\
چون ثروت معیار احترام نیست. ملاک احترام نیست، فرمود
{\large «لقد کفرنی»،}
خیلی کلام تند است، اگر انسان به یک پولداری به یک ...\\ همه ما متبلاییم، به یک ثروتمند پولداری بیش از مقدار لیاقتش (احترام میگذاریم)، لیاقت را چه تعیین میکند، من اولش را بگویم شما آخرش را بگویید،
{\large «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ 16»،}
تمام شد، باید خدایی باشد، معیار کرامت تقواست، معیار کرامت ارتباط با عالم بالاست، معیار کرامت پول و پله نیست، ما با پول و پلهتر از قارون که نداریم، قرآن میگوید:
{\large «إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ 17»،}
کلیدهای گنجهایش را میخواستند ببرند، مردان قویهیکل به سختی کلیدهای گنجهایش را حمل میکردند.
{\large «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ»،}
زمین دهان باز کرد، خودش و خانهاش رفت آن زیر، معیار ثروت نیست. فرمود:
{\large «كُلُّ غَنِی مُتْرَفٍ».}
ما در یک جمع ثروتمندانی بودیم که قرار بود برای یک کار خیری از آنها کمکی گرفته شود. آدمهای خوبی هم بودند، من دیدم آنجا لازم است یک تلنگری به اینها بزنم، رفاقتی داشتیم با اینها.\\
گفته بودیم ماها که بی پول و پله هستیم، با شماها که مینشینیم، شما باید خیلی خدا را شکر کنید، گفتند چرا؟\\ گفتم به خاطر اینکه نشست و برخاست دل را میمیراند، گفتند حاج آقا ما آمدیم کمک کنیم، حالا یک چیزی بگو امیدوار باشیم.\\
گفتم شما مترف نیستید ولی غنی مترف، مرده متحرک است، زنده نیست، یک انسان ثروتمند بیدرد مرده متحرک است، در روایت دیگر از پیامبر (صلی الله علیه و آله) همین مضمون آمده است با این تعبیر،
{\large «کل غنی اطغاه غناه»،}
ثروتمندی که ثروتش او را به طغیان میکشد نعوذ بالله، به طغیان کشیده است. دیدید بعضی از این ثروتمندان میروند دنبال عتیقهجات، یک مجسمه اینقدری میخرد هشتصد میلیون. میگوییم این چیست؟\\
میگوید این مال زمان ناپلئون است مثلاً.
حالا همسایهاش نان ندارد بخورد، این اینقدر بیدردی به او فشار میآورد. مورد دیگر باز هم رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، این بحث را تمام کنم. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
{\large «أَرْبَعَةٌ مَفْسِدَةٌ لِلْقُلُوبِ»،}
چهار چیز است دل را فاسد میکند، آن چیزی که مورد توجه است، فرمود:
{\large «وَ مُجَالَسَةُ اَلْمَوْتَى»،}
نشستن با انسانهایی که مرده متحرک هستند،
{\large «قال وَ مَا مُجَالَسَةُ اَلْمَوْتَى»،}
یعنی چه؟\\
اینجا تعبیر فرق میکند،
{\large «قَالَ مُجَالَسَةُ كُلِّ ضَالٍّ عَنِ اَلْإِيمَانِ وَ جَائِرٍ فِي اَلْأَحْكَامِ 18»،}
کسی که مردم را گمراه میکند و از ایمان بازمیدارد و کسی که وقتی حکم میکند، در حکم خود، در قضاوت خود جور میکند، در قضاوت خود ستم میکند،
{\large «وَ جَائِرٍ فِي اَلْأَحْكَامِ»،}
اینها کسانی هستند که مردههای زنده هستند. گفتم روز عاشورا اگر با نگاه دینی به این جمعیت مینگریستیم، یک طرف زندهدلان، یک طرف مردهدلان، لذا درمورد لشکر اباعبدالله (علیه السلام) در شب عاشورا تعبیر این است:
{\large «کان لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْل 19»،}
اینها مثل این شبکه زنبور عسل، کندوی زنبور عسل که چه صدایی از آن بیرون میآید، این طور از خیام حسینی ناله میآمد.\\
{\large «مَا بَیْنَ تالِ لِلقُرآن وَ بین مَصَلِّی لله تَبارَکَ وَ تَعالی».}
روز تاسوعا است، روز باب الحوائج الی الله قمر بنیهاشم (علیه السلام)، فیض هم آماده است، من اشارتی داشته باشم، فیض آماده، انشاءالله بهره ببریم. بار عاشورا روی دوش سیدالشهداء (علیه السلام) است. دیدید این وزنهبردارها وقتی وزنه میزنند، من صحبت کردم با آنها، اینها در این باری که برمیدارند، میگویند سه جای بدن خیلی تحت آسیب است، یکی زانوهاست که به شدت تحت فشار است، یکی بازوهاست اینهم تحت فشار است، یکی هم کمر وزنهبردار است. کمر هم تحت فشار است.\\
بار عاشورا روی دوش سیدالشهداء (علیه السلام) است، از صبح روز عاشورا مثل پروانه دارد میگردد، مثل پروانه دارد میچرخد، مدیریت میکند، خودش سر جنازه شهدا میرود، سر علیاکبر (علیه السلام) رفته است، سر قاسم (علیه السلام) رفته است، سر حر رفته است، سر جون رفته است، خودش به خیمهها سرکشی میکند، خودش اجازه میدهد که برود، که نرود، چطور مبارزه صورت بگیرد. تا یک تعداد از افراد محاصره میشدند به عباس بن علی (علیه السلام) دستور میداد، حضرت حمله میکرد و محاصره را میشکستند. این بار را دارد حسین (علیه السلام) برمیدارد. در یک مصیبت است که مقاتل نوشتهاند، اباعبدالله (علیه السلام) فرمود من هر سه جای بدنم آسیب دید و آن مصیبت عباس بن علی (علیه السلام) است. دوتایش را در گفتار سیدالشهداء (علیه السلام) داریم و یک جا را در رفتار سیدالشهداء (علیه السلام) داریم.\\
آنچه در گفتار آمده است، امروز من میخواهم با شما گریه کنم، فیض آماده است. مقاتل نوشتهاند وقتی آمد بالای سر عباس (علیه السلام)، این جمله از حضرت مشهور است
{\large «أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي».}
از صبح این جمله را نگفته است، میگوید الان کمرم شکست، نفرمود تَکسر فرمود إنکَسَر، بیصدا شکست، از درون شکست. از درون این کمر آسیب دید،
{\large «وَ قَلَّت حِيلَتِي»،}
وقتی دارد میآید سر جنازه، لشکر فرار کرد، فرمود:
{\large «أینَ تَفِرُّوُن، وَ قَد فَتَتُّم عضدی»،}
کجا میروید، شما بازوهای من را پارهپاره کردید.\\
زانوها کجا آسیب دیده است، بعضی ارباب مقاتل نوشتهاند یک مقدار قبل از جنازه، امام حسین (علیه السلام) پایین آمده، دستهای عباس (علیه السلام) را از روی زمین برداشته است. راوی میگوید دیدم یک مقدار که نزدیک شد آقای من و شما چهار دست و پا به سمت شریعه (روانه شده است).
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
الأمالي للطوسي، 310/625.
\item
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد۵۰، صفحه۱۳۴.
\item
الأمالي للطوسي : 310/625.
\item
غرر الحكم : 1124 ـ 1125.
\item
سوره طه، آیه 20.
\item
سوره فاطر، آیه 138.
\item
كنز العمّال : 3609.
\item
غرر الحكم : 2104.
\item
سوره زمر، آیه 39.
\item
تهذيب الأحكام : 6/181/374.
\item
سوره بقره، آیه 74.
\item
سوره عنکبوت، آیه 29.
\item
سوره بقره، 7.
\item
هوية الحديث: ۳۱۵۹۱۱، تخريج : الخصال , الجزء۱، الصفحة۲۲۸.
\item
نهج البلاغه، ص416 ـ 418، نامه 45.
\item
سوره حجرات، آیه 13.
\item
سوره قصص، آیه 28.
\item
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد۱۷ , صفحه۳۵۲.
\item
لهوف، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۴.
\end{enumerate}
\end{document}