list_icon_blue

جلسه پنجم واکسن گناه، تقوا

جلسه ۵ از ۵
اهل بیت (علیهم‌السلام)
رمضان
حسینیه پیروان مهدی
پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
جلسه پنجم واکسن گناه، تقوا
list_icon_blue خلاصه جلسه
در ماه رمضان ما پنج نوع عمل داریم که بعضی از اعمال مختص هر شب است مانند نماز شب و اعمال روز جمعه و بعضی از اعمال اختصاص به ماه مبارک رمضان دارد. یکی از عوامل آسان‌بودن تقوا تکرار‌شدن ماه مبارک رمضان در هر سال است و خداوند این باب واسعه رحمت را هر سال برای ما می‌گشاید. حضرت استاد الطافی را بیان می‌کنند که به طی کردن راه و طریق الهی امیدوار بشویم. حضرت استاد در سیر این جلسه به بررسی مراحل گناه می‌پردازند.
مکان حسینیه پیروان مهدی
زمان پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
مناسبت رمضان
شماره جلسه
جلسه ۵ از ۵
tag_icon_blue برچسب ها :
پسندیدم
video_icon_blue ویدیو سخنرانی
voice_icon_blue صوت سخنرانی
دریافت صوت
audio_icon_darkBlue audio_icon_darkBlue
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \usepackage{xepersian} \begin{document} \large{ أَعوذُ باللّٰهِ مِنَ أَلْشَیْطانِ أَلْرَّجیم\\ بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم\\ أَلْحَمْدُ للّٰهِ ربِّ أَلْعالَمین وَ أَلْصَلاة وَ أَلْسَلام عَلَي اَلْنَيِّرِ اَلْأَعْظَم وَ نَتیجَة أَلْعالَم، هادي ألْسُبُل وَ مُنجي أَلبَشَر، سَیِّدَنا وَ مَولانا، حَبیبِ إِلهِ أَلْعالَمین، ابِاالقاسِم المُصطَفیٰ مُحَمَّد (ص) وَ عَلیٰ آلِهِ أَلطَّیِبینَ أَلطاهِرینَ أَلمَعصومینَ أَلمُکَرَّمین وَ لَعْنُ ألدائِم عَلیٰ أَعدائِهِم أَجمَعین مِنَ أَلان إِلیٰ قیامِ یَومِ أَلدّین.\\ قالَ اللهُ تَعالیٰ في کِتابِهِ أَلْکَریم، أَعوذُ بِاَللّٰهِ مِنَ أَلْشَیطانِ أَلْرَّجیم، بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم:\\ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ».\\} \normalsize شب بیست‌و‌سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر، ان شاء الله در امشب زیر نگاه کریمانه امام زمان (عجل الله تعالیٰ فرجه) بهترین‌ها برای ما مقدر باشد، به برکت صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize با این صلوات معلوم نیست چه برای شما مقدر می‌شود. برای این که بهترین‌ها برایتان مقدر شود، صلوات محمدی بفرستید.\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize یکی از اعمال امشب هم همین کار است، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تا آن جایی که صدای مصلی می‌رود، شیطان از او دور می‌شود».\\ شیطان را بیشتر از خودتان دور کنید، صلوات حیدری بفرستید.\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize دو، سه تا نکته قبل از دستور عرض کنم بعد هم وارد بحث بشویم. فردا روز قدس است، شرکت در راهپیمایی قدس واجب سیاسی است. در قرآن کریم شرکت در راهپیمایی روز قدس آیه دارد.\\ سوره توبه، \large{وَلا يَطَئونَ مَوطِئًا يَغيظُ الكُفّارَ وَلا يَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَيلًا، يَطَئونَ } \normalsize یعنی راه‌رفتن، قدم‌گذاشتن.\\ فرمود: «اگر انسان مسلمان قدم بگذارد، راه برود، تظاهرات کند و این قدم‌گذاشتن‌ها دشمن را خشمگین می‌کند، خدای متعال به هر گامی که می‌گذارد برای این انسان مومن ثوابی می‌نویسد. تظاهرات بر علیه دشمن خونین قرآن و دین ریشه قرآنی در سوره توبه دارد که آیه‌اش را خواندم، ان شاء الله همه با هم پر‌شور شرکت می‌کنیم. مستحضرید اغتشاشات را به یک نوع تظاهرات 22 بهمن جمع کرد و این ملت فهیمِ فهیمِ فهیمِ ایران نشان داد که به جا و به موقع کاری که باید بکند، می‌کند. مقام معظم رهبری به ما مژده دادند که گویا رژیم صهیونیستی نه 25 سال یا 20 سال، زود‌تر قصد رفتن کرده‌است، خودشان دارند می‌روند. راهپیمایی امسال، راهپیمایی خاصی است، همه باید شرکت کنند، امیدواریم روز قدس سال آینده را در قدس مبارک باشیم، باز هم به برکت صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize نکته دوم این که ما در دو شب قدر و همچنین سال گذشته نوع قرآن به سر گرفتنمان این چنین است، قبل از او عزاداری‌ها، روضه‌ها، گریه‌ها خوانده می‌شود، بعد از آن هم سینه‌زنی‌ها، روضه‌ها، گریه‌ها خوانده می‌شود، موقع قرآن به سر (گرفتن)، طبق روایت قرآن به سر می‌گیریم. حدیث و روایت می‌گوید که این‌جوری شروع کن، این‌جوری تمام کن. این که وسط هر امامی بخواهیم باز روضه بخوانیم، وسط هر معصومی بخواهیم باز سینه بزنیم، باز شعر بخوانیم، این (مسئله) مستند به حدیث و روایت نیست.\\ روایت می‌گوید: «از اول شروع کن، بِکَ یا الله، این دو تا دعا را بخوان، بعد هم بِکَ یا الله، تا بِأَلحُجَّة برو. وسطش حرف اضافه نباید باشد».\\ قبلش و بعدش داریم عزاداریمان را می‌کنیم، اشکمان را می‌ریزیم. سنت مراجع تقلید این است، سنت علمای حوزه این است و این سنت، سنت صحیحی است که باید اجرا بشود. نکته دیگر که نکته قابل‌توجهی است، این که برای این که اطلاعتتان بیشتر بشود، ما امشب پنج نوع عمل داریم، یاد بگیرید بد نیست.\\ چند نوع عمل داریم آقا؟\\ پنج نوع (عمل داریم).\\ نمی‌رسیم، می‌خواهیم بگوییم چه دین غنی‌ای داریم، چه دین پر‌ملاتی داریم.\\ \begin{enumerate} \item اعمالی که هر شب انجام می‌شود. از اول تکلیف تا وقتی می‌خواهیم در سرازیری قبر برویم، مثلاً نماز شب، نماز شب عمل هر شب است، اختصاص به امشب ندارد. \item اعمالی که هر شب جمعه انجام می‌شود. امشب شب جمعه است، جمعه، هم شب آن و هم روزش عید است. اعیاد اسلامی سه تا نیست، چهار، پنج تاست، یکی‌اش جمعه است، یکی‌اش فطر است، یکی‌اش قربان است، جمعه عید است. شب جمعه اعمالی دارد مثل دعای کمیل، امشب، شب جمعه هم هست. \item سوم، اعمال هر شب ماه رمضان، هر شب ماه رمضان اعمالی دارد. مثلاً دعای ابوحمزه‌ثمالی، این مال هر شب است. دعای افتتاح، این مال هر شب است، اختصاص به امشب ندارد. \item چهارم، اعمالی که مال شب‌های قدر است، مثل نماز هفت قُل هُوَ الله که خیلی نماز معتبری است، حتماً کسانی که نخواندند، بخوانند. دو رکعت نماز، بعد از حمد، هفت تا قُل هُوَ الله، بعد از نماز می‌نشینیم هفتاد مرتبه \large{ أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتوبَ إِلَیه} \normalsize (می‌گوییم)، رَبّي هم ندارد. گفت: «بالای منبر آقا گفت بعد از نماز هفتاد بار بگو \large{أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتوبَ إِلَیه،} \normalsize رَبّي ندارد».\\ پیرزن می‌گفت هفتاد بار \large{أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتوبَ إِلَیه،} \normalsize رَبّي ندارد، \large{أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتوبَ إِلَیه،} \normalsize نه، این‌جوری نگویید، رَبّي ندارد.\\ خب، این هم چهارم (که بیان شد).\\ \item پنجم، اعمالی که مخصوص شب بیست‌و‌سوم ماه مبارک رمضان است. مثلاً هزار بار سوره \large{إِنَّا أَنْزَلْناه} \normalsize خواندن.\\ حضرت استاد، حسن‌زاده آملی در کتابشان نوشتند، اهل دل می‌دانند که اگر کسی در شب بیست‌و‌سوم ماه رمضان غسل داشته‌باشد، با طهارت باشد، با توجه باشد وهزار بار سوره مبارکه قدر را بخواند، اهل دل تجربه کردند، حقیقت لیلة‌القدر بر او متجلی می‌شود و من یادم است، استاد ما، مرحوم علامه طهرانی، به بعضی از شاگردانشان، در بعضی از مراحل سلوکی، دستور می‌دادند این هزار بار (سوره قدر در شب بیست‌و‌سوم را بخوانند). حالا، در عمرتان یک بار تجربه کنید لااقل، یک شب بیست‌و‌سوم ماه رمضان نرسیدی ابو‌حمزه بخوانی به جایی برنمی‌خورد، این هزار بار \large{إِنَّا أَنْزَلْناه} \normalsize در شب \large{إِنَّا أَنْزَلْناه} \normalsize که شب بیست‌و‌سوم است، ظاهراً خصوصیت دارد.\\ \end{enumerate} \\ این پنج نوع عمل را هر کس فهمید و ان شاء الله عمل می‌کند، صلوات محمدی ختم کند.\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize داشتیم این سوال را جواب می‌دادیم تقوا آسان است یا مشکل است؟\\ پرهیزکاری آسان است یا مشکل است؟\\ عرض کردیم از دیدگاه ما بسیار آسان است، داشتیم می‌گفتیم چرا آسان است. حدود چهل مطلب و شاهد که دینداری کار مشکلی نیست، با این سیستمی که خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) چیدند، در اختیار ما گذاشتند، خیلی کار سختی نیست.\\ خب، به مناسبت امشب، دوتا از عوامل آسان‌بودن تقوا را عرض می‌کنیم.\\ \begin{enumerate} \item یک، تکرار‌شدن ماه رمضان، هرسال. این چه نعمتی است خدا به ما داده‌است. ماه رمضان، یعنی خدای متعال سفره انداخته‌است، چه سفره‌ای؟\\ امام سجاد (علیه‌السلام) در صحیفه‌سجادیه وقتی وارد ماه رمضان می‌خواهیم شویم، می‌گوید سلام، یک دعا دارد، دعای ورود. وقتی از ماه رمضان داریم بیرون می‌رویم، می‌گوید خداحافظ، یک دعا داریم دعای وداع.\\ در این دعای سلام امام سجاد (علیه‌السلام) یک جمله‌ای دارد، انسان تعجب می‌کند، می‌گوید که این ماه رمضان، این استعداد را دارد، می‌دانستید، به علمتان اضافه شود. می‌گوید: «این ماه رمضان این استعداد را دارد که من در این ماه به گونه‌ای عمل کنم که از تمام ملائکه مقرب خدا حتیٰ جبرائیل به خدا نزدیک‌تر شوم».\\ من این جمله را نمی‌گویم، بگویی آخوند از کجا درآوردی.\\ صحیفه‌سجادیه دعای ورود ماه رمضان، من عبارتش را بخوانم، طلاب، فضلا در مجلس هستند.\\ \large{حَتّى لَا يُورِدَ عَلَيْكَ أَحَدٌ مِنْ مَلَائِكَتِكَ،} \normalsize نکره در سیاق نفی، مفید عموم است، \large{لَا يُورِدَ أَحَدٌ.\\ حَتّى لَا يُورِدَ عَلَيْكَ أَحَدٌ مِنْ مَلَائِكَتِكَ، إِلّا دُونَ مَا نُورِدُ مِنْ أَبْوَابِ الطّاعَةِ لَكَ، وَ أَنْوَاعِ الْقُرْبَةِ إِلَيْكَ.\\ } \normalsize خدایا توفیق بده من در ماه رمضان به گونه‌ای عمل کنم که آن‌جور برای تو طاعت و عبادت بالا بفرستم که جبرائیلت نتواند، میکائیلت نتواند، اسرافیلت نتواند، عزرائیلت نتواند، تمام ملائکه مقرب نتوانند. من نمی‌توانم، من این گوشه می‌نشینم، شب‌ها رصد می‌کنم، این جزع و زار و اشک و گریه‌ای که شما برای سید‌الشهداء (علیه‌السلام) می‌ریزید، روایت می‌گوید این مغبوط ملائکه است چون فرشته گریه ندارد، فرشته اشک ندارد. خیال می‌کنی با دستمال پاک می‌کنی، روایت می‌گوید: «فرشته می‌آید این‌ها را به عنوان هدیه به آسمان‌ها می‌برد». این‌ها دور ریخته نمی‌شود.\\ این استعداد ماه رمضان است، دینداری کار سختی شد؟\\ بخوانم خدا با ما در این ماه چه کار کرده‌است. پیغمبر (صللی الله علیه و آله) فرمود که ماه، ماه برکت(است).\\ \large{قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللهِِ بِالبَرَکَةِ،} \normalsize برکت یعنی چه؟\\ یعنی با یک عمل کوچک، اثر فراوان (داشته‌باشد).\\ \item ماه، ماه رحمت، \large{هُوَ شَهْرٌ أَولُهُ رَحمَة.}\\ \normalsize \item بابا ما از اول ماه رمضان تا آخر ماه رمضان چند خروار، چند هزار، چند میلیون نفس می‌کشیم؟\\ فرمود: \large{«أَنْفاسُکُم فیهِ تَسْبیح».}\\ \normalsize این نفس‌کشیدن‌هایتان را خدا می‌نویسد \large{سُبْحانَ الله، سُبْحانَ الله، سُبْحانَ الله.}\\ \normalsize \item این را خیلی به آن عمل نکنید ولی واقعیت همین است. فرمود: \large{«نَوْمُکُم فیهِ عِبادَة».}\\ \normalsize می‌خوابی، خر‌و‌پف، دارم برایت عبادت می‌نویسم. در ماه شوال این طور نیست، در ماه رجب هم این طور نیست. خدا است، مهمانی داده‌است، مهمانی خدا هم مثل خود خدا است، به دیگران ربطی ندارد. می‌گوید: «من می‌خواهم نفس را تسبیح حساب کنم، من می‌خواهم خواب را عبادت حساب کنم».\\ \item پنجم، \large{یُجيبُهُم اِذا ناجوه وَ يُلَبيهِم اِذا نادوه.}\\ \normalsize در ماه‌های دیگر خدا را صدا می‌کنی، ممکن است خدا از تو خوشش نیاید، جوابت را ندهد یا بدهد، با تاخیر جواب بدهد. \large{يُلَبيهِم اِذا نادوه، يُلَبيهِم} \normalsize یعنی چه؟\\ ببینید در عرب یک موقع مثلاً بابا، بچه‌اش را صدا می‌کند، جواب داده نمی‌شود. یا صدا می‌کند بچه بعد از چند دقیقه می‌گوید چیه؟\\ حالا چون می‌داند بابا چه کارش دارد، از زیرش می‌خواهد در برود، لایی بکشد، درست؟\\ یک موقع پدر بچه‌اش را صدا می‌کند، پسر می‌گوید: «بله، بله، بله در خدمتم پدر‌جان، کجا؟». بله، بله، در خدمتم، به این لبیک می‌گوییم.\\چرا در مسجد شجره می‌گوییم \large{لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ؟}\\ \normalsize یعنی أُلَبي لَکَ إِلبابَین به قول طلبه‌ها، آمدم، آمدم.\\ فرود در این ماه تو یک یا الله بگو، یک \large{بِکَ یا الله} \normalsize بگو، خدا تلبیه می‌کند، آماده است، سفره پهن کرده‌است.\\ \item فرمود: \large{«دعاؤُکُم فیهِ مُسْتَجاب».}\\ \normalsize در این ضیافت زمانی دعای شما مستجاب است.\\ \item فرمود: \large{«وَ عَمَلُکُم فیه مَقبول».}\\ \normalsize از بدبختی‌های انسان این است، کار می‌کنیم، نمی‌دانیم پذیرفته شد، پذیرفته نشد. خدا خوشش آمد، امضاء شد یا نشد.\\ فرمود که یکی از مهمانی‌دادن‌های من این است. من در ماه رمضان عمل شما را قبول می‌کنم.\\ حالا، تقوا کار مشکل شد؟\\ این‌طور سفره پهن کرده‌است، بعد فرمود: «کارتان را علاوه بر این که کیفیتش را قبول می‌کنم، کمیتش را هم بالا می‌برم. یک آیه برابر با ختم قرآن است. دو رکعت نماز مستحبی، برائت از دوزخ و جهنم است. نماز واجب هفتاد‌برابر در غیر ماه رمضان است. یک افطاری بده، نصف خرما، ثواب یک بنده آزاد‌کردن و از آتش دوزخ نجات پیدا کردن».\\ دین از این سهل‌تر، مهربانانه‌تر، رحیمانه‌تر می‌شود؟\\ برایت گفتم، امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود: «وای به حال آن انسانی که روز قیامت یکانش بر دهگانش بچربد».\\ هر کار خیری کرده‌است، ده تا نوشتند، هر کار بد را یکی نوشتند. این یک‌دانه‌هایش بخواهد بر آن ده تا، ده‌تا‌هایش جلو بزند. چه قدر باید انسان بدبخت باشد.\\ فرمود: «در این ماه، خدا درهای بهشت را باز کرده‌است، درهای جهنم را بسته است، شیطان‌ها را هم به غل‌و‌زنجیر کشیده‌است».\\ خب، ببینید چه داریم می‌گوییم؟\\ \end{enumerate} \\ داریم عواملی را، الطافی را از خدا بیان می‌کنیم که امیدوار بشویم که ان شاء الله راه خدا را می‌شود رفت.\\ امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود: \large{«وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ».}\\ \normalsize کسی به تو درست لبیک بگوید، مسیر طولانی نیست. مرحوم آقای شیخ محمد بهاری هفت ساله رفته‌است، هفت سال. مرحوم آقای میرزا جواد آقای ملکی تبریزی چهارده ساله رفته‌است. مرحوم ملا‌حسینقلی ‌همدانی 21 ساله رفته‌است. بالاخره مسیر همین قدر است، یعنی انسان کامل شده‌است، یعنی پای بر فرق فرقدان گذاشته‌است، مسیر طولانی نیست.\\ گفت: «یک قدم بر خویشتن نه، قدم دیگر را بر محضر پرودگار بگذار».\\ خب، شب، شب قدر است. از عواملی که دینداری را آسان کرده‌است، تقوا را راحت کرده‌است، این است که خدا در طول سال، یک شب را به عنوان شب قدر قرار داده‌است. اصلاً کارهایش به آدمیزاد نرفته‌است. گفت که نشسته‌بود، دید یک عالمی دارد این‌جوری حرف می‌زند:\\ ای بی‌پدر‌ومادرِ متکبرِ خودخواه، از این‌حرف‌ها، تمام شد.\\ گفت: «آقا به که فحش می‌دادی؟».\\ (عالم) گفت: «فحش نمی‌دادم، می‌خواستم دعا کنم، داشتن صفات الهی را می‌گفتم». درست هم دارد می‌گوید، ای بی‌پدر‌و‌مادر، درست است. متکبر، تکبر فرمود که فقط مال خدا است، درست است، یعنی حرف بدی نزده‌است. چه (چیزی از او) به آدمیزاد رفته‌است؟\\ یک شب را در سال قرار داده‌است که به احتمال 99/9 درصد امشب است، گفته‌است آقا این یک شب برابر هزار ماه (است). نه، بد ترجمه می‌کنند، می‌گویند برابر هزار ماه است.\\ سوره \large{إِنَّا أَنْزَلْناهُ} \normalsize چه بود؟، با هم بخوانیم.\\ \large{إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، بعد، وَ ما أَدْراکَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ، بعد، لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، خَيْرٌ، } \normalsize خَيْرٌ نه مساوٍ، نه مُعادِلٌ.\\ می‌گوید که یک شب قدر برابر با هزار ماه نیست، برتر و بهتر از هزار ماه است. هزار ماه یعنی 83 سال، 83 سال یعنی یک عمر طبیعی. حالا بالاتر از 83 سال، صد سال، نود سال می‌شود.\\ یک شب در حسینه پیروان بیا، بنشین، علم گوش بده، علم دین (را گوش بده)، جوشن بخوان، ذکر بگو، اشک بریز، روضه بشنو، تمام شد، 83 سال نه، نود سال پای تو عبادت نوشتم.\\ حالا، از اول تکلیف، چهارده، پانرده سالگی تا 85 سالگی، هر شب بیست‌و‌سوم تو این کار را کردی، تو جهنم می‌روی؟\\ راه خدا سخت شد؟\\ تقوا سخت شد؟\\ یک ذره حواست باشد. آمد پیش پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «یا رسول الله، راهم به مدینه دور است، یگ بار بیشتر در سال نمی‌توانم بیایم. لطف کن بگو کی بیایم که بهترین وقت باشد».\\ گفت: «بله».\\ (پیغمبر) فرمود: «شب بیست‌و‌سوم ماه رمضان».\\ اسم این آقا جهنی است، این شب لیلة‌الجهني شده‌است، شب جهنی.\\ استاد ما می‌فرمودکه خیلی شب بیست‌و‌سوم حواستان جمع باشد، چرا؟\\ چون در هر حال روحی به سر ببری، تا سال آینده آن حال می‌ماند. شب، شب تقدیر است. ما الان این جا نشستیم، نمی‌دانیم، حجت ابن الحسن المهدی (عجل اله تعالیٰ فرجه)، أَرواحُنا لَهُ أَلْفداء کجاست. عراق است، عربستان است، ایران است، یمن است، لبنان است، اصلاً در بیابان‌ها است، در دریا‌ها است، در صحرا‌ها است، سر یک کوه است، نمی‌دانیم. ولی هر کجا هست الان کره‌خاکی عالمی است، کاش چشم داشتیم، می‌دیدیم، کاش، چشم داشتیم، می‌دیدیم.\\ \large{تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ،} \normalsize فرشتگان الهی با آداب، تشریفات، با همراهی روح، روح از جنس فرشتگان نیست، از همه فرشتگان برتر است و مدیر و مدبر فرشتگان است، حقیقتش را هم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برای ما نگفتند. فقط گفتند از صنف فرشتگان نیست، بسیار بالا‌تر از فرشتگان است. او دارد مدیریت می‌کند، فرشتگان الهی آمدند، دفتر‌ها را آوردند، قلم‌ها را آوردند حالا حاج‌آقای قانع، حالا حاج‌اقای دکتر شجاعی، حالا شیخ علی رضایی، حالا علی قاسمی، حالا حسن‌آقا، حالا فاطمه‌خانم، این تا سال دیگر زنده ‌است یا مرده ‌است، سالم است یا مریض است، جراحی می‌شود یا نمی‌شود، ایمانش می‌ماند یا نمی‌ماند، دخترش را عروس می‌کند یا نه، پسرش را داماد می‌کند یا نه. ازدواج نکرده‌است، زن گیرش می‌آید یا نه. آن زن دردسرش می‌شود، بلای جانش می‌شود یا رفیق‌و‌همراهش می‌شود. از این بگیرید تا این که کجا زلزله می‌آید، کجا سیل می‌آید، کجا پیروزی است، کجا شکست است. اوکراین چه خبر می‌شود، سوریه چه خبر می‌شود. یمن، صلح ایران و عربستان به کجا می‌انجامد. این‌ها که زمینی‌هایش است، در آسمان‌ها چه خبر می‌شود، فرشتگان برایشان چه رقم می‌خورد. تمام آن چه که تا یک سال می‌خواهد انجام بشود، زیر نظر حجت ابن الحسن مهدي (عجل الله تعالیٰ فرجه) قرار می‌گیرد. آقای من و شما باید امضا کند. امشب باید خیلی با اخلاص ده مرتبه بگویی \large{إِلهي بِأَلْحُجَّةِ، بِأَلْحُجَّةِ، بِأَلْحُجَّةِ.}\\ \normalsize اعتقاد ما این است، این عقیده ما است. شب، شب قدر است، برترین شب است. فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) حسنین (علیهم‌السلام) را کنار دستشان می‌گذاشتند، قرآن، دعا، مناجات (می‌خواندند). ظهر، این بچه‌ها را می‌خواباند، افطار به آن‌ها کم غذا می‌داد. من معتقدم هیچ‌کس شب قدر نباید افطاری بدهد یا اگر افطاری می‌دهد، نان و پنیر و سبزی و السلام، آن هم کم (باشد). نمی‌ارزد شب قدر بنشینی دو پرس غذا بخوری بعد آمدی بِکَ یا الله بگویی، بِکَ یا مُلا می‌گویی، قاطی می‌شود، چشم‌ها دارد روی هم می‌رود، نمی‌ارزد.\\ معمولاً من شب قدر هیچ‌جا افطاری قول نمی‌دهم مگر در رودربایستی گیر کنم. به طرف هم می‌گویم، می‌گویم آقا بدت نیاید، اگر کم خوردم بدت نیاید. یک امشبی است، فاطمه (سلام الله علیها) به فرزندانش غذا کم می‌داد، جلوی خودش ظرف آب می‌گذاشت، این حسن و حسین (علیهم‌السلام) نزدیک صبح خسته می‌شدند، می‌خواستند چرت بزنند، بی‌بی دو عالم آب با دستش برمی‌داشت، در صورت این‌ها می‌ریخت.\\ فرمودند: «کسی امشب یک لحظه نباید خواب باشد». در سایر شب‌های احیاء، احیاء یعنی بیدار‌خوابی، می‌شود مقداری خوابید، در شب بیست‌و‌سوم یک لحظه‌اش اگر انسان خواب باشد، ممکن است ضرر کند. گفت که چه؟\\ گفت یک لحظه شما غافل از آن شاه، بگو، نباشید، بلدید؟\\ \begin{center} یک لحظه شما غافل از آن شاه نباشید \hspace*{0.1cm} شاید که نگاهی کند آگاه نباشید \end{center} حواس‌ها امشب باید جمع (باشد). امشب شب با گوشی ور‌رفتن نیست. آن‌قدر اعمال دارد و آن‌قدر توجه لازم است که اگر انسان غفلت بکند، ضرر می‌کند. شب، شب قدر است. خب، من یک بحثی آماده کرده‌بودم، به همه‌اش نمی‌رسم. در پنج، شش دقیقه اصولش را عرض کنم، نفس من را یاری کنید به صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.}\\ \normalsize تقوا را پرهیزکاری در حرکت معنا کردیم، پرهیز از چه؟\\ از چیزی که خدا خوشش نمی‌آید. یک رفیق داری، یک بار، دو بار، سه بار، پنج بار، شش بار، ده بار کاری می‌کند که تو بدت می‌آید. یک بار تذکر می‌دهی، دو بار تذکر می‌دهی، سه بار تذکر می‌دهی، یک بار قهر می‌کنی، باز آشتی می‌کنی، باز قهر (می‌کنی)، بعد هم می‌گویی آقا برو خسته‌مان کردی دیگر. تقوا یعنی من کاری که خدا خوشش نمی‌آید نکنم، این معنی تقوا بود. تقوا پرهیز در حرکت (است)، نه پرهیز در سکون، بروم یک گوشه در یک غاری بنشینم، لب کوهی، بگویم بنده پاک هستم.\\ این پاکی ارزش ندارد. در متن جامعه، در حین انجام وظیفه، چشم باید درست کار کند، گوش باید درست کار کند، دست باید درست کار کند. شیطان هم که فعال است، اخیراً یک جاسوس انگلستان را ما اعدام کردیم.\\ چند ماه جبهه داشت؟\\ هفتاد ماه (جبهه داشت). آن وقت این نامرد بود که شهید فخری‌زاده را لو داده‌بود و شهید شد. شیطان می‌گوید هفتاد ماه تو جبهه داری اما من کارم را بلدم.\\ خب، پس اگر بخواهیم فنی حرف بزنیم، تقوا یعنی گناه‌ نکردن، برای این که من گناه نکنم، قدم اول این است گناه را بشناسم، مگر من گناه را نمی‌شناسم؟\\ بچه‌مسلمانم، پای منبر‌ها بزرگ شدیم، نخیر، خیلی از گناهان را نمی‌شناسیم.\\ یک، به تعبیر حضرت آیت الله بهجت خیلی از گناهان، گناه علمی است، همه گناهان که عملی نیست، گناه اعتقادی است. خودش را برای امام حسین (علیه‌السلام) می‌کشد، قمه هم می‌زند. هر چه می‌گویی بابا ولی فقیه، نائب امام زمان (عجل الله تعالیٰ فرجه) گفته‌است این کار را نکن، این مایه وهن شیعه است، این مایه وهن اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است، گوش نمی‌کند، این گناه نمی‌شناسد. این نمی‌داند حرف ولی فقیه گوش نکردن، آن هم با این صراحت، حرام است. سال‌هاست دارد با تفکر جبر زندگی می‌کند، انگار اشعری است، حرام علمی دارد، حرام اعتقادی دارد.سال‌هاست بی‌تقلید دارد زندگی می‌کند، نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد، می‌گوییم مقلد که هستی؟\\ می‌گوید: «مقلد یعنی چه؟». می‌گوییم آقا تو چشمت مشکل پیدا کند، متخصص می‌خواهد، دینت متخصص نمی‌خواهد؟\\ حضرت آیت الله بهجت می‌فرمایند این‌ها گناهان علمی است. گناه علمی به مراتب از گناه عملی بد‌تر است، چرا؟\\ به خاطر این که زاویه دید را تغییر می‌دهد. خانمی است، پنجاه سال است دارد فکر می‌کند چون زن شده‌است، خدا به او ظلم کرده‌است. دیدید، زن‌ها تا دعوایشان با شوهر‌ها می‌شود، می‌گویند ما زن‌ها را که خدا زده (است) دیگر، پنجاه سال است دارد گناه می‌کند، به خلقت خدا اعتراض دارد، این یک بخش (که بیان شد).\\ بخش دوم، ما گناه نمی‌شناسیم، بعضی چیز‌ها عرفی شده‌است، گناه تلقی نمی‌شود. خلف وعده‌های کوچک، می‌گوید ساعت هشت می‌آیم، هشت و ده دقیقه می‌رود، ده دقیقه است دارد حرام انجام می‌دهد. استاد باید یک ساعت و بیست دقیقه تدریس کند، بیست دقیقه تدریس می‌کند، یک ساعت جوک می‌گوید، یک ساعت دارد وقت دانش‌آموز را تلف می‌کند. مردم‌آزاری‌های عرفی شده، راحت جلوی در خانه مردم پارک می‌کند، می‌رود. خب، بدبخت می‌آید، کار دارد، زندگی دارد، نمی‌تواند. وارد بلوک می‌شود، ساعت دو نصف‌شب، بوق هم می‌زند، خب دارد گناه می‌کند، دارد خطا می‌کند. به اسم طب سنتی می‌آید، (در) یک کار فوق‌تخصصی دخالت می‌کند، صد‌ها نفر را بدبخت می‌کند، بلد نیست، درسش را نخوانده‌است، ابن‌سینا که نیست، زکریای رازی که نیست، خب دارد خیانت می‌کند. من طلبه مجتهد نیستم، نظر اجتهادی می‌دهم، مجتهدم، مرجع تقلید نیستم، فتوا می‌دهم. مرجع تقلید هستم، اعلم نیستم یا مشکوک‌الاعلمیه هستم، ادعای اعلمیت می‌کنم.فرق نمی‌کند، گناه‌شناسی.\\ هدیه‌ای به شما بدهم، وارد ذکر مصیبت بشویم. ببینید عزیزان، شب قدر است و می‌خواهیم با خدا عهد ببندیم، یک سالمان را می‌خواهیم ان شاء الله با این شب قدرمان تامین کنیم و بیمه کنیم.\\ ما در ارتباط با گناه، مراحلی را که باید طی کنیم، این است، ببینم هر کدام شما چه همتی دارید تا کجا. من از نظر دین مراحلی را که گناه باید ترک شود، انجام نشود را می‌گویم، شما در هر مرحله‌ای هستی، خودت را بسنج و بر اساس او خودت را تنظیم کن.\\ به روح مولی‌الموالی، أَسَد‌الله أَلغالِب، علی ابن ابیطالب (علیه‌السلام) هدیه کنید صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله علیه و آله).\\ \large{اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.} \normalsize \begin{enumerate} \item یک، تلاش کن گناه به ذهنت خطور نکند. خوشا بحال کسانی که این‌طور هستند. ما افتخاری که روی آن چهاره‌نفر می‌گذاریم چه است؟\\ می‌گوییم چهارده معصوم، معصوم یعنی چه؟\\ یعنی گناه به ذهن خطور نمی‌کند. خیلی هم راحت است، خیلی راحت است، فقط من باید زاویه دیدم عوض بشود. چند بار بالا‌پشت‌بام خانه‌تان رفتی؟\\ صد‌ها بار (رفته‌ای). حالا که خانه‌ها هم آپارتمانی شده‌است، پانزده طبقه. ما اولین شبی که وارد شدیم، یک جایی دعوت بودیم، طبقه هفدهم بود. خودش هم بالا بود، رفتیم، دیدیم همه شهر تهران زیر پای ما است.\\ من بالا‌پشت‌بام رفتم، صد بار، هزار بار، یک بار به ذهنم خطور نکرده‌است کله‌ملق بزنم، پایین بیایم. اگر هم کسی به من بگوید، می‌گویم این حرف‌ها چه است، خفه شو، ساکت. روزی پنج بار دستشویی می‌رویم، هیچ موقع در دستشویی هوس نمی‌کنیم برداریم بگوییم مثلاً \large{اَللّهُمَّ لَکَ صُمْتُ...}\\ \normalsize یک نفر آن تو گفته‌بود، گفته‌بود \large{اَللّهُمَّ لَکَ صُمْتُ.}\\ \normalsize گفت:\\ \begin{center} لیک سوراخ دعا گم کرده‌ای \hspace*{0.2cm} نیک وردی بر زبان آورده‌ای \end{center} برای امام معصوم این مثل، خیلی هنوز پایین است. یعنی امام معصوم می‌بیند غیبت یعنی گوشت مردار برادر مومن را خوردن. امام معصوم می‌بیند \large{إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا،} \normalsize آیه قرآن است. کسی که دارد مال یتیم می‌خورد، دارد آتش در شکمش می‌کند، این را می‌بیند. این که فرمود زنا عرش الهی را می‌لرزاند، این را می‌بیند، نمی‌کند.\\ فقط کافی است زاویه دید ما نسبت به گناه عوض بشود، والله بسیاری از گناهان به ذهن شما خطور نمی‌کند.\\ پس یک، به ذهن خطور نکند.\\ \item دو، اگر به ذهن نَعوذباللّٰه خطور کرد که ما فردا برویم با این دختر همسایه یک نیم‌ساعتی یک پیتزا بخوریم، این خطور در ذهن نماند، زود از ذهنم ردش کنم. یک \large{أَسْتَغْفِر الله} \normalsize (بگویم) و در ذهن نماند.\\ \item سوم، اگر آمد و در ذهن ایستاد، به واقعیت تبدیل نشود، به عمل خارجی تبدیل نشود.\\ \item چهارم، اگر به عمل خارجی نَعوذباللّٰه کشید، تکرار نشود. گفت اگر هوس است، یک بار بس است.\\ \item پنجم، تکرار شد، عادت نشود. داریم در نسل نو‌جوان خود‌ارضایی داریم شدید، کنارش بگذار، بدبخت می‌شوی. زن هم بگیری بدبختی هنوز چون عادت کردی. برو خدمت والدین بنشین، بگو من زن می‌خواهم، خلاص.\\ خدا رحمت کند استاد ما علامه طهرانی را، آقا‌زاده ایشان می‌گفتند: «بالا رفتم، در اتاقی که ایشان مشغول نوشتن بود، ایستادم دم در. ایشان سرشان را بلند کردند، فرمودند کاری داری؟، بفرمایید. گفتم که آقا‌جان زن می‌خواهم، به گناه می‌افتم».\\ همه مراجع نوشتند، دختر، پسر به گناه می‌افتد، واجب است ازدواج کند. بابایش نمی‌گیرد، خودش بگیرد. مادرش خواستگاری نمی‌رود، خودش برود. هیچ‌گونه، مرجع این جا نگفته‌است، تو وایسا، بابایت رفت، بعدش، مادرت رفت، بعدش، تو گناه نباید بکنی.\\ (پسر علامه طهرانی) گفت: «خدمت آقا ایستادم، آقا فرمودند بفرمایید. گفتم آقا‌جان زن می‌خواهم. گفتند بله، بله، چشم، ان شاء الله برایتان می‌گیریم».\\ ایشان می‌گفتند که من همان‌طوری ایستادم. دو‌مرتبه نگاه کردند، گفتند:« آقا بفرمایید».\\ گفتم: «آقاجان گفتم زن می‌خواهم».\\ (علامه طهرانی) فرمودندکه فلانی برای امشب وصال نمی‌دهد، چشم. درست شد، چشم ولی برای امشب وصال نمی‌دهد.\\ در این مسئله جوان ما نباید رودربایستی داشته‌باشد. من سه تا پسر دارم، به همه‌شان گفتم، یکی از آن‌ها نشسته‌است، می‌تواند شهادت دهد.\\ گفتم: «لحظه‌ای که احساس کردید نیاز دارید و به گناه می‌افتید، به من بگویید، نامردم اگر برایتان زن نگیرم».\\ جفتشان را نوزده‌سالگی زن دادم، این سومی را هفده‌سالگی ان شاء الله تابستان (زن می‌دهم)، برویم دنبال دختر خوب بگردیم، خلاص، چرا؟\\ دین من ضربه بخورد. ده سال من گناه کنم که حالا بابایم می‌خواهد من دکتر بشوم، گور پدر مدرک دکتری. هشت سال این دختر به گناه بیفتد که می‌خواهد فوق‌لیسانس بگیرد، می‌خواهم نگیرد. دین خدا شوخی ندارد.\\ پس اگر خدای‌نکرده تکرار شد، عادت نشود. به نظرم جوان‌ها خیلی خوششان آمد. شب اول گفته‌بودیم، به نظرم مخاطبینمان چند برابر می‌شد. نه، آخرش را شوخی کردم که بخندید، واقع دارم می‌گویم، پدر‌و‌مادر‌ها خیانت نکنند، جنایت نکنند، با توهمات زندگی نکنند.\\ بابا، من روایت نمی‌خوانم، داستان نمی‌گویم، آیه قرآن می‌خوانم، آیه قرآن این است:\\ \large{وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم،} \normalsize بی‌همسرانتان را همسر بدهید. \large{إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ،} \normalsize اگر فقیرند خدا می‌گوید من بی‌نیازشان می‌کنم.\\ از پدر‌و‌مادرتان بپرسید، شما ازدواج کردید، ماشین داشتید؟\\ می‌گویند نه، الاغ هم نداشتیم.\\ خانه داشتید؟\\ (در پاسخ می‌گویند) مستأجر هم به زور بودیم.\\ چه شد، نوبت پدر‌و‌مادر‌ها که بود نه خانه می‌خواست، نه ماشین می‌خواست، نه مدرک می‌خواست. به نسل جدید اینترنت و ماهواره و نمی‌دانم ChatGPT که افتاده‌است، حالا همه این‌ها را می‌خواهند. این معلوم است ما داریم تشخیص اشتباه می‌دهیم.\\ خب، اگر خدای‌ناکرده عادت شد، نوجوان‌ها خوب گوش کنند. پس به ذهن نیاید، در ذهن آمد نایستد، به عمل خارجی نکشد، به عمل کشید، تکرار نشود، تکرار شد، عادت نشود.\\ \item حالا اگر یک بدبختِ بیچاره‌ای یک عمل برای او عادت شد، علنی نشود. این‌جور نباشد قبحش بریزد، علنی بشود.\\ پس، ششم، علنی نشود. \\ \item هفتم، علنی شد، تبلیغ نشود، دیگران بدان دعوت نشوند. من کانال نگذارم، آن جا عکس بد بگذارم. من عکس برهنه خودم را، من دختر‌خانم، استوری نکنم، همه عالم و آدم ببینند.\\ \item هشتم، اگر این‌ها انجام شد به او افتخار نشود. چه قدر روایت داریم اگر کسی گناه که می‌کند، سرشکسته باشد، خدا می‌آمرزد. اگر گناه که می‌کند، افتخار کند، خدا نمی‌آمرزد.\\ \item نهم، خدای‌نکرده اگر بدو افتخار شد، بدعتی برای دیگران نشود.\\ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: \large{«مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا».}\\ \normalsize من اگر هر بدعتی را پایه‌گذاری کردم، هر کار بدی را من پایه‌گذاری کردم، هر کس به او عمل کند، برای من گناه می‌نویسند.\\ \end{enumerate} \\ شب قدر و حقیقت لیلة‌القدر فاطمه‌الزهرا (سلام الله علیها) است. گرچه از بی‌بی زیاد خوانده شده‌است اما تهران رسم این است که جلسه آخر را از بی‌بی می‌خوانند، در مشهد از امام رضا (علیه‌السلام) می‌خوانند، در تهران از قدیم از بی‌بی دو عالم می‌خواندند. حقیقت شب قدر فاطمه (سلام الله علیها) است. من این جا وجه مشابهت فاطمه (سلام الله علیها) با شب قدر را دوازده مورد نوشتم، نمی‌خواهم بگویم. یکی‌اش را پارسال گفتم، یکی‌دوتا از آن را هم امسال بگویم. پارسال گفتم یکی از وجوه مشابهت فاطمه (سلام الله علیها) با شب قدر این است که فاطمه (سلام الله علیها) عمرش کوتاه بود، شب قدر هم کوتاه است، یک شب بیشتر در سال نیست. یکی از وجوه مشابهتش این است هر دو مورد تاکید احترام قرار گرفت اما متأسفانه حرمت هر دو شکسته شد. سر امیر‌المومنین (علیه‌السلام) را در شب قدر شکستند. یکی از وجوه ارتباط این است که در شب قدر فرشتگان بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل می‌شوند. بعد از ارتحال پیغمبر (صلی الله علیه و اله) جبرائیل بر فاطمه (سلام الله علیها) نازل می‌شود، با جناب فاطمه (سلام الله علیها) گفتگو می‌کرد. یکی از شاید سخت‌ترین وجوه مشابهت این خواهد‌بود که خیلی‌ها بد‌جور حرمت شب قدر را می‌شکنند، خیلی‌ها هم بدجور فاطمه (سلام الله علیها) را کتک زدند. خب، أَلْحَمْدُ للّٰه دلت هم آماده است، فیض هم آماده است، دو، سه کلمه زبان حال امیر‌المومنین (علیه‌السلام) را با فاطمه (سلام الله علیها) می‌خوانم.\\ من ندیدم که شبی پلک به هم بگذاری\\ بگیرید دامن حقیقت شب قدر را.\\ \begin{center} من ندیدم که شبی پلک به هم بگذاری \hspace*{0.5cm} هر شب از شدت درد کمرت بیداری \end{center} \begin{center} استراحت کن عزیزم به خدا می‌دانم \hspace*{0.5cm} خسته‌ای، بی‌رمقی، سوخته‌ای، بیماری \end{center} \begin{center} جان من، سعی نکن با کمر تا‌شده‌ات \hspace*{0.5cm} محض آرامش من، بستر خود برداری \end{center} \\ سرفه‌هایت به خدا قاتل جانم شده‌است\\ خدا برای یک مرد با‌غیرت نیاورد.\\ \begin{center} سرفه‌هایت به خدا قاتل جانم شده‌است \hspace*{0.5cm} بس که خونابه در این سینه زخمی داری \end{center} \begin{center} سعی کن خوب شوی، ای همه درایی من \hspace*{0.5cm} زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری \end{center} \begin{center} مونس خستگی حیدر خیبر‌شکنی \hspace*{0.5cm} تو نباشی چه کسی می‌دهم دلداری؟ \end{center} \\ روضه‌خوانی بلدی، از زبان امیر‌المومنین (علیه‌السلام) بخوان.\\ \begin{center} میمیرم اگر بروی، می‌مانم اگر نروی \hspace*{1.8cm} ای بود‌و‌نبود علی، ای یاس کبود علی \end{center} \begin{center} میمیرم اگر بروی، می‌مانم اگر نروی \hspace*{0.5cm} میمیرم اگر بروی، می‌مانم اگر نروی \end{center} \\ شب سوم و یک فاطمه کوچکی هم یاد کنیم که در خرابه سر بابا را جلویش گذاشتند. من یک زبان حالش را بگویم، فیض آماده است، همه‌تان شنیدید.\\ گفت:\\ بابا دست عدو بزرگ‌تر از صورت من است، یک ضربه زد تمام رخم را کبود کرد.\\ از زبان رقیه (سلام الله علیها) بگو، حسین‌جان... \end{document}