\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\begin{center}
{\large «أعُوذُ بِاللّٰهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ\\
بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحِیمِ\\
الحَمْدُ للّٰه رَبِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلَی النَیِّرِ الأَعْظَمِ وَ نَتِیجَةِ العَالَمِ، هَادِي السُّبُلِ وَ مُنجِي البَشَرِ سَیِّدِنا وَ مَولَانَا حَبِیبِ إِلهِ العَالَمِینَ أَبِي القَاسِمِ المُصطَفیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ المُکَرَّمِینَ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلیٰ أَعدَائِهِم أَجمَعِینَ مِنَ الآنِ إِلیٰ قِیَامِ یَومِ الدِّینِ؛»}
\end{center}
\begin{center}
{\large « قال رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم: وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ {\Large{1}}»}
\end{center}
شب هشتم ماه محرمالحرام، ایام حزن و اندوه اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است؛ انشاءالله حزن و اشک و اندوه ما در این ایام مایه سرور و فرح ما در برزخ و قیامت ما بوده باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛\\
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: در روز قیامت همه دیدهها گریان است، مگر دیدهای که در مظلومیت ما اهلبیت (علیهالسلام) گریسته باشد {\textbf{2}}.\\
خداوند انشاءالله اشک ما را در این ایام مایه فرح ما در مراحل پس از مرگ ما قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛\\
بحثی که چند شب است در این مجلس آغاز کردهایم مبحث مهم امامت در اسلام و نگاه مذاهب مختلف اسلامی به این مقوله است.\\
خدمت سروران خود عرض بکنم که این بحث از مباحث زنده جامعه امروز ما است، هرگز این بحث، یک بحث تاریخی محض نیست تا بخواهیم بحث بکنیم بعد از پیغمبر (علیهالسلام) چه کسی خلیفه بود؟\\
نه!\\
بحث داغ داغ امروز جامعه ما است.\\
من مدینه منوره بودم چند سال قبل بعد از نماز ظهر امامجماعت مسجد برخاست رو به مردم کرد و گفت:\\
{\large «إنّ امیرالمؤمنین عبدالله ابن عبدالعزیز قد أمرنا بصلاة الإستسقاء!»}\\
بهصراحت گفت: امیرالمؤمنین عبدالله بن عبدالعزیز ما را امر کرده است به نماز استسقا و ما فردا نماز استسقا باید بخوانیم؛ چون امیرالمؤمنین امر کرده است.\\
شما مستحضر هستید چند سال قبل در حکومت طالبان در افغانستان به ملاعمر میگفتند امیرالمؤمنین! الان داعشیها وقتی وارد سوریه میشوند یا وارد عراق میشدند یک جشن احراق داشتند! جشن احراق یعنی چه؟\\
یعنی دور هم جمع میشدند، آتشی بر میافروختند، پاسپورتهای خودشان را میسوزاندند! چرا؟\\
میگفتند ما با امیرالمؤمنین ابوبکر البغدادی بیعت کردهایم بیعت را که نباید شکست!\\ امیرالمؤمنین و امام المسلمین ابوبکر البغدادی است؟!\\
بحث هم در اهلسنت بحث داغی است هم در شیعه.\\
مباحثی را پیرامون بحث امامت خدمت عزیزان عرض میکردم، در ادامه مباحث روایتی از رسول گرامی اسلام (علیهالسلام) داریم که این روایت را هم شیعه نقل دارد و هم اهلسنت و این اهمیت بحث امامت را میرساند.\\
پیغمبر فرمودند:\\
{\large «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً {\Large{3}}؛»}\\
هر انسانی، اهل هر مذهب و مکتبی که میخواهد باشد، مسلمان باشد یا غیرمسلمان، شیعه باشد یا سنی، اشعری باشد یا معتزلی، فرق نمیکند هر انسانی اگر در حال مرگ بود و در آن ساعت لحظه و زمانی که دارد میمیرد اگر عارف به امامزمانش نبود، امامزمانش را نمیشناخت، مرگ او مرگ جاهلی است. این تعبیر مرگ او مرگ جاهلی است تعبیر کنایی است؛ یعنی مسلمان نمرده است و کافر از دنیا رفته است!\\
خداینکرده امشب حضرت عزرائیل بیاید سراغ شما اگر امامزمانت را نشناسی به مرگ جاهلی مردهای!\\
یعنی کافر از دنیا رفتهای و روایت آنقدر از نظر إسناد و أسناد محکم است که مو لای درز آن نمیرود!\\
سرّ آن هم مشخص است، اگر انسان الگو، مبلغ دین، هادی راه و راهنما را اشتباه گرفت، راه را اشتباه رفته است، اگر انسان الگوی خود، راهنمای راه خود، کسی که میخواهد دینش را از او بگیرد، بر اساس فکر او، رأی او، نظر او، خاطرات قلبی او، دینش را تنظیم کند، اگر او یک انسان دغلبازی بود، امام نبود؛ بلکه امام نما بود، راه را اشتباه رفته است.\\
این راه هم دو مسیر بیشتر ندارد، حق و باطل؛ حق، حق است و باطل هم کفر است، نفاق است، دوبینی است.\\
کلام رسول خدا (علیهالسلام) کلام روشنی است. یکی از مشکلاتی که بعضاً اهلسنت با او روبرو میشوند همین روایت است.\\
ما از این عزیزان میپرسیم آقا فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) مشمول این روایت است یا نه؟!\\
یعنی فاطمه (علیهاالسلام) که ۹۵ روز بعد از ارتحال پیغمبر(علیهالسلام) فوت کرد امامزمانش را میشناخت یا نمیشناخت؟!\\
امامزمانش که بود؟ همان کسی بود که در بستر فرمود:\\
{\large «وَ اَللَّهِ لَأَدْعُوَنَّ اَللَّهَ علیکما}\{{\large عَلَيْكَ}\}{\large فِي كُلِّ صَلاَةٍ أُصَلِّيهَا {\Large{4}}؛»}\\
من بعد از هر نماز شما دو نفر را نفرین میکنم.\\
\{بنابر نظر اهلسنت\} یکی از آن دو نفر امامزمانش بود قهراً نه؟\\
انسان که امامزمانش را نفرین نمیکند!\\
پس نعوذبالله؛ چون فاطمه (علیهاالسلام) نسبت به خلیفه اول چنین دیدگاهی داشت، فاطمه (علیهاالسلام) امامزمانش را نشناخت و از دنیا رفت!\\
میتوانید بگویید:\\
{\large «مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً.»}\\
امام مجتبی (علیهالسلام) از دنیا رفت امامزمانش که بود؟\\
معاویه بود، معاویهای که بهتبع پدرش، امام مجتبی (علیهالسلام) در هر قنوت نماز او را لعنت میکرد؟!\\
به معاویه معتقد بود یا نه؟!\\
اعتقاد به معاویه نداشت؟!\\
اگر معاویه امام المسلمین است؛ یعنی حسن بن علی (علیهالسلام) به مرگ جاهلی مرده است!\\
آن وقت چطور ممکن است به مرگ جاهلی مرده باشد و پیغمبر (علیهالسلام) در موردش فرموده باشد:\\
{\large «وَ اِبْنَاكِ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ {\Large{5}}.»}\\
حسن (علیهالسلام) سیّد شباب اهل جنت است. حسن (علیهالسلام) بزرگ و آقای جوانان بهشت است.\\
همانطور بیاید جلو تا امام رضا (علیهالسلام) وفات کردند، امامزمانشان که بود؟\\
مأمون بود؟\\
به مأمون معتقد بودند؟\\
امام کاظم (علیهالسلام) به هارون معتقد بودند؟\\ میتوانید بگویید امام رضا و امام کاظم (علیهماالسلام) نعوذبالله
{\large «مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً؟!»}\\
اینها تناقضات است، اینها چیزهایی است که در جوابش درماندهاند و انسان هم درمیماند.
\begin{center}
خشت اول چون نهد معمار کج
\hspace*{2.5cm}
تا ثریا میرود دیوار کج
\end{center}
پس مبحث امامت یک مبحثی که مشمول مرور زمان و تاریخ شده باشد نیست. اکنون تمام فتنههایی که در جهان اسلام دارد رخ میدهد لااقل در بخش صف نه در بخش ستاد، ستاد را آمریکاییها و انگلیسیها و اسرائیلیها رقم میزنند؛ ولی در بخش صف در بخش ظاهر قضیه با مبحث امامت گره خورده است. انحراف در مبحث رهبری جهان اسلام دارد اینها را به بار میآورد!\\
بحث، بحث زنده و اصلاً بحث، بحث تاریخی نیست.\\
مقدماتی را در ارتباط با مبحث امامت خدمت عزیزان خود عرض میکردم.\\
مقدمه دیگر اینکه از دیدگاه مذهب ما شیعیان، امام و امامت آثار و شاخصههای فراوانی دارد؛ گمان میکنم قریب به ۴۰۰ یا ۵۰۰ شاخصه در روایات ما ذکر شده است!\\
من حدود ۲۵۰ شاخصه آن را اینجا نوشتهام!\\
یعنی برای امام قریب ۴۰۰ صفت و ویژگی و خاصیت داریم؛ پس امامت دارای ویژگیهایی است.\\
این صفات برخی مربوط به ذات امام و برخی مربوط به بخش صفات امامت هستند و بخشی مربوط به کارها و افعال امام هستند. ذات امام، صفات امام و کارهای امام.\\
ویژگیهای فراوانی ذکر شده است که ما به این ویژگیها انشاءالله خواهیم رسید.\\
ما معتقد هستیم امامت مساوی با رهبری جامعه نیست، رهبری جامعه شأنی از شئون امامت است. آن هم در مرتبه کار و در مرتبه فعل؛ یعنی امام علیهالسلام صدها کار در عالم دارد که یکی از این کارها رهبری جامعه است؛ یعنی الگو اوست، مبلغ دین اوست، هادی هم اوست. صدها کار دارد یک کار این است که کار مهمی نیز میباشد.\\
بالاخره مدیریت جامعه کار ارزشمندی است؛ ولی اینگونه نیست که امامت یعنی رهبری جامعه؛ در نگاه سایر مذاهب اسلامی همینطور دیده میشود که امام یعنی رهبر جامعه و رهبر جامعه یعنی امام!\\
حالا چطور به این مقام برسد؟\\
به تبیین نظریه برادران اهلسنت من میرسم که آنها میگویند چطور امام، امام میشود!\\
پنج یا شش راه در این زمینه ذکر میکنند که من به عباراتشان میرسم با سند خدمت عزیزان عرض میکنم.\\
اما در شیعه رهبری جامعه یکی از شئون امام است. مقام امامت بسی برتر و بسی بالاتر از مقام نبوت است و این از ضروریات مکتب شیعه است. دیشب خدمتتان عرض کردم.\\
مثل حضرت ابراهیم (علیهالسلام) درحالیکه سالیانی است پیغمبر خدا است، باید هفت امتحان سنگین بدهد تا بشود امام! وگرنه مقام امامت را دارا نیست.\\
این مقام امامت و این مرتبه امامت نه از طرف مردم قابل نصب است و نه قابل غصب است. من یک مثال بزنم!\\
شما یک مقداری برایتان مطلب روشنتر شود. شما یک موقعی انگشتری دارید خیلی ارزشمند است. چند تا دزد سر گردنه بگیر، آدم نامرد، دور شما را میگیرند انگشتر شما را از دست شما در میآورند یا کیفی دارید در خیابانهای شیراز میروی موتوری میآید کیف شما را میقاپد؛ قاپید و رفت!\\
اما یک موقع خدای متعال به تو ذهن ریاضی داده است، اینجوری نیست که دو نفر دورت را بگیرند بتوانند ذهن ریاضی تو را بگیرند؛ داده الهی است، ذهن شما ذهن ریاضی است، یک مقداری به انیشتین برده است، این قابل غصب نیست.\\
شیعه معتقد است مقام امامت قابل غصب نیست!\\
اصلاً در سقیفه مقام امامت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) غصب نشد!\\
مطلقاً کسی نمیتوانست او را غصب کند؛ نمیشناختند که بخواهند غصب کنند، آنچه در سقیفه غصب شد رهبری جامعه اسلامی بود و رهبری جامعه اسلامی شأنی از شئون امامت است، اثری از آثار امامت است، کاری از کارهای امامالمسلمین است که جامعه را رهبری کند وگرنه مقام ولایت و امامت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نه در غدیر نصب شد! نه در سقیفه غصب شد!\\
آنچه که در غدیر انجام گرفت إخبار از یک امر موجود بود، چیزی که وجود داشت را خبر دادند.\\
به دستور خدای متعال پیغمبر (سلاماللهعلیه) به مردم إخبار کرد و فرمود این مقام هست، علی (علیهالسلام) امام است، علی (علیهالسلام) همان کسی است که آن ۴۰۰ ویژگی را دارد آن ۴۰۰ خاصیت را دارا است.\\
بهعنوان نمونه عرض میکنم علی (علیهالسلام) واسطه فیض خدا بین خدا و خلق است؛ این در غدیر بیان شد. الان کاری که خبرگان رهبری نسبت به رهبری میکند همین است؛ خبرگان کارش نصب رهبر نیست، متن قانون اساسی است، کار خبرگان این است مجتهدان سراسر ایران بنشینند، ببینند آن کسی که بالاترین نصاب را در شرایط رهبری و امامت جامعه اسلامی دارد کیست؟!\\
او را انتخاب کنند و به مردم معرفی کنند.\\ انتخاب کنند؛ یعنی کشف کنند. دیدید در زمان مقام معظم رهبری (حفظهالله) هم همینطور شد. مرحوم امام خمینی (رحمتاللهعلیه) که فوت کردند خیلی بحث شد بروند سراغ مرحوم آیتالله گلپایگانی؛ شورا تشکیل بدهند؛ چند تا بحث و نظر بالا و پایین شد تا به این نتیجه رسیدند نخیر!\\
شخص مقام معظم رهبری ایشان است که شرایط را دارد و بالاترین شرایط را هم دارد. در امامت نیز چنین است، در امامت در حقیقت رسول خدا در غدیر مأمور شد علی (علیهالسلام) را که مقام امامت و ولایت را دارا بود به مردم معرفی کند، نصب نیست!\\
تعبیر هم این است:\\
{\large «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ {\Large{6}}»،}
یا
{\large «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ {\Large{7}}؛»}\\
{\large «اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}\{{\large ثَلاَثَ مَرَّاتٍ {\Large{8}}}\}.»\\
و بهصراحت پیغمبر (علیهالسلام) فرمود: این کار خدایی است و اصلاً کار من نیست.\\
پیامبر (علیهالسلام) بهگونهای عمل کرد که همه بفهمند خدایی است؛ یعنی از مکه مرتب جبرئیل دارد به پیغمبر (علیهالسلام) میگوید که سریعتر دیر نشود و پیغمبر (سلاماللهعلیه) بهخاطر عقبمانده بودن اذهان مردم میترسد!\\
نص آیه قرآن است تا در غدیر خم آیه اینچنین نازل شد:\\
{\large «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}\{{\large وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ {\Large{9}}}\}.»\\
اگر علی (علیهالسلام) را به امامت به مردم معرفی نکنی رسالت تو از بین رفته است!\\
اصلاً بیست و چند سال نبوت تو حبط میشود و پیغمبر (علیهالسلام) هم این کار را انجام داد.\\
همه نوشتند طرف آمد پیش پیغمبر (علیهالسلام) گفت: یا رسولالله گفتی نماز بخوانید، خواندیم! روزه بگیرید، گرفتیم! زکات بدهید، دادیم! حج بروید، الان داریم از حج با شما برمیگردیم!\\
همه این کارها انجام شد، شما به من بگو اینکه پسرعمویت را و دامادت را آمدی روی گردن ما گذاشتی این هم مثل نماز و روزه امر خدایی است؟\\
تاریخ نوشته است: پیغمبر (علیهالسلام) به پشت سرشان اشاره کردند و فرمودند:\\
{\large «هذا جبرئیل یأمرنی بذلک؛»}\\
این جبرئیل است دارد این مطلب را به من امر میکند.\\
آنقدر این مرد عرب نافهم و متعصب بود دیگر با پیغمبر (علیهالسلام) صحبت نکرد پشتش را کرد به رسول خدا (علیهالسلام) شروع کرد خودش را نفرینکردن و دعاکردن.\\
{\large «اللهم ان کان هذا هو الحق فأمطر عَلَیّ!»}\\
گفت خدایا اگر این مطلبی که این آقا میگوید درست است من کشش ندارم، عذاب نازل بشود و عذاب نازل شد.\\
ما در جریان غدیر عذاب داریم؛ یعنی از آسمان صاعقه آمده است و این فرد را سوزانده است و بعد آیات نازل شد:\\
{\large «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ {\Large{10}}.»}\\
ذیل این آیات را در تفاسیر ببینید.\\
پس ولایت و امامت در غدیر نصب نشده است و در سقیفه غصب نشده است؛ چون نه قابل نصب است و نه قابل غصب است.\\
از این شاخصههایی که در ارتباط با امامت هست و ما باید این شاخصهها را بدانیم و نسبت به امام این شاخصهها را بفهمیم من بخشی را خدمت عزیزان بیشتر نمیرسم عرض بکنم.\\
این شاخصهها را بعضاً چند مورد آن را خدمت رفقا عرضه بداریم به نگاه خودتان به مسئله رهبری جامعه افتخار کنید و در مقام مقایسه او را سر دست بگیرید و به عالمی این را نشان دهید. مرا یاری کنید و نفس مرا
\{یاری دهید\}
با صلوات بر محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم).\\
اولین نکتهای که در ارتباط با شخص امام مطرح است این است که امام در هر زمانی واسطه فیض پروردگار به همه ما سوی الله است.\
تعبیر من از نظر فلسفی تعبیر درستی نیست؛ ولی برای تفهیم مجبور هستم اینطور بگویم. ما جهان هستی را در نظر بگیریم موجود اول در جهان هستی خدای متعال است.\\
{\large «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ {\Large{11}}؛»}\\
اگر بخواهیم یک پله از خدای متعال بیاییم پایین و ببینیم نزدیکترین موجود به ذات پروردگار چه موجودی است؟\\
مکتب شیعه میگوید: نزدیکترین موجود به ذات پروردگار حجت خدا است، ولیّ خدا است، پیغمبر آن زمان یا امام آن زمان است؛ چون مقام و منزلت او در جهان هستی آنجا است؛ لذا است که واسطه فیض الهی است؛\\
یعنی فیض پروردگار به ما سوای پروردگار از طریق حقیقت امام میرسد و واصل میشود، این قانون الهی است.\\
اگر ما در مورد حجت بن الحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)، (شب جمعه است و شبانهروز جمعه متعلق است به امامزمان) میگوییم:
{\large «بِيُمْنِهِ رُزِقَ اَلْوَرَى {\Large{12}}؛»}
بلافاصله میگوییم:
{\large «وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ اَلْأَرْضُ وَ اَلسَّمَاءُ {\Large{13}}؛»}\\
وری یعنی ماسوی الله. به یمن او ماسوی الله روزی میخورند؛ یعنی چه؟\\
یعنی فیض خدا به موجودات از طریق امام نشئت میگیرد. این فیض هستی و لوازم هستی است.\\
اگر ما هستیم، گیاهان هستند، درختان هستند، ماهیها هستند، دریاها هستند، صحراها هستند، ملائکه هستند، فرشتگان هستند، جنیان هستند، آسمانیان هستند، زمینیان هستند، در زمان ما همه این رزقوروزی از دریچه هستی حجت بن الحسن المهدی روحی و ارواح العالمین له الفداء است و از دریچه نفس این بزرگ دارد فیض داده میشود.\\
مرحوم آیتالله بروجردی را خدا رحمت کند؛ همین ایام محرم در مجلس ایشان روضه برگزار میشد و چندین هزار نفر شرکت میکردند. مرحوم آقای فلسفی از تهران میآمدند منبر میرفتند، دیگر خطبا منبر میرفتند، بین دو تا منبر ایشان رفته بودند تجدید وضو کنند دیدند یک نفر شعار صلوات دارد میدهد در این شعار صلواتی که داشت میداد اسم ایشان را گذاشت کنار اسم امامزمان!\\
ایشان همینطور که آستینهایشان بالا بود و آماده وضوگرفتن بودند، برگشتند به مجلس و صورتشان سرخ و ناراحت!\\
آنقدر آقای بروجردی ناراحت بودند که شاگردانشان میگویند ما مثل این ناراحتی را از مرحوم آقای بروجردی در غیر این مورد ندیدیم!\\
با صدای بلند فرمودند: چه نفهمی! چه بیادبی! چه بیتربیتی! اسم من را کنار اسم امامزمان گذاشت؟\\
که بود این نفهمی را انجام داد؟!\\
این کسی است که مقام امام میشناسد.\\
مرحوم آقای بروجردی بعضی معتقد هستند در فقهای شیعه از عصر غیبت صغرا تا الان در فقه مثل او کسی نیامده است!\\
حرف خیلی گزافهای هم نیست. واقعاً فقیه است واقعاً در فقه نوآور است. در رجال که صاحب ابداعات است. طبقات رجالی را ایشان در شیعه اختراع کرده است.\\
فرمودند: چه کسی اسم من را گذاشت کنار اسم امامزمان؟!\\
{\large «أین الثری من الثریا!»}\\
چه نسبت خاک را با عالم پاک!\\
امامزمان (علیهالسلام) واسطه فیض الهی است. حجت خدا واسطه فیض خداست و به این مطلب روایات ما، ادله ما، تصریح دارد.\\
در دعاهایی که شما میخوانید در زیارت جامعهای که شما میخوانید فراوان است. یک مورد دو مورد نیز نیست.\\
هیچ مکتبی و هیچ مذهبی الان که من دارم با شما صحبت میکنم در ارتباط با رهبری جامعه چنین دیدگاهی ندارد!\\
اینکه رهبر جامعه باید کسی باشد، امام باید کسی باشد که واسطه فیض خدا باشد و هیچ حجابی بین او و بین خدای متعال نباشد. چنین دیدگاهی در مکاتب و مذاهب فعلی وجود ندارد.\\
دوم، امام (علیهالسلام) که حجت خداست، معصوم است؛ ما شیعیان به قول به عصمت مشهور هستیم. معصوم یعنی چه؟\\
یعنی نعوذبالله گناه کبیره ندارد؟\\
گناه صغیره ندارد؟\\
خلاف مروت ندارد؟\\
خطا از او صادر نمیشود؟\\
فراموشی ندارد؟\\
سهو ندارد؟\\
بههیچوجه؟\\
ما در مورد ائمه (علیهمالسلام) معتقد هستیم که اینها ترک اولی هم ندارند!\\
در انبیاء ترک اولی را گهگاه قائل هستیم. اما در مورد چهاردهمعصوم شیعه به ترک اولی هم معتقد نیست.\\
اگر بخواهم یک مقداری سادهتر بیان کنم الان امامزمان (علیهالسلام) حدوداً ۱۲۰۰ سال سن دارد. در مجموع این ۱۲۰۰ سال دریغ از یک غیبت، یک تهمت، یک نگاه به نامحرم، یک بدگمانی، یک گناه صغیره، یک خطا، یک نسیان، یک سهو، یک شب نماز شب قضا بشود، مطلقاً اینچنین نیست.\\
رسول گرامی اسلام داشتند غنائم را پخش میکردند، مردم هم در صف ایستاده بودند و سهم میگرفتند. بیتالمال جمع میشد بعد هم بین مسلمین پخش میشد. پیغمبر بالسویه هم پخش میکردند. یکی از اشکالات اولیهای که به علی ابن ابیطالب (علیهالسلام) گرفتند همین بود. طلحه و زبیر و دیگران گفتند: آقا چرا بالسویه؟\\
چرا از منهاج خلفای راشدین شما جلو میزنید؟\\
چرا جور دیگری عمل میکنید؟\\
خراج و مالیات آفریقا آمد!\\
خراج یک منطقه به آن عظمت!\\
همه را جناب عثمان بخشید به مروان!\\
گفتند: آقا! مروان و پدرش را پیغمبر (علیهالسلام) لعنت کرده است؛ هم حَکَم را، هم مروان را.\\
گفت: لعن شده باشد! این فامیل من است. هیچکس هم منکر این در تاریخ نیست؛ یعنی همه این را نوشتند. تمام خراج آفریقا رفت در شکم مروان!\\
مشکلی که با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتند همین بود. میگفتند: چه معنی دارد تو مساوی توزیع میکنی!\\
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: اینکه مال الله است، اگر مال خودم هم بود مساوی میدادم، اینکه دیگر مال من نیست مال خداست. اگر مال خودم هم بود مساوی میدادم. از اشکالاتی که به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گرفتند همین بود.\\
حال پیغمبر (علیهالسلام) هم داشت بالسویه بیتالمال را تقسیم میکرد. یک عرب نفهمی آمد جلو تازه مثلاینکه مسلمان شده بود یا بالاخره ادراکات مردم مختلف است. اولاً پیغمبر (علیهالسلام) را با اسم صدا کرد!\\
با اینکه خدا در قرآن فرمود: پیغمبر را به اسم نخوانید. بیادبی میکردند، از راههای مختلف میآمدند پشت دیوار خانههای پیغمبر (علیهالسلام) که این خانهها اتاق بود، اتاقهای سه در سه یا سه در چهار؛ پیغمبر در اینها که گلی هم بود زندگی میکردند. از پشت این اتاقها فریاد میزدند داد میزدند یا محمد! بیا بیرون!\\
پیغمبر (علیهالسلام) را وقتوبیوقت میکشیدند از زندگی شخصیشان بیرون. اما پیغمبر (علیهالسلام) ندار بودند و خودمانی بودند و میآمدند.\\
تاریخ نقل کرده است از راه دور اگر آمده بودند مینشستند جلوی پیغمبر (علیهالسلام) پاهایشان را دراز میکردند و میگفتند پای ما را بمال خسته شدهایم راه آمدیم اینها ورم کردهاند و رسول خدا (علیهالسلام) این پاها را ماساژ میداد.\\
آیه نازل شد اولاً بگذارید خود پیغمبر از خانه بیاید بیرون! صدا نکنید!\\
آن هم بشر است استراحت دارد، آرامش دارد. دوم به اسم صدا نکنید.\\
{\large «لَّا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُم بَعْضًا {\Large{14}}.»}\\
ادب داشته باشید و بگویید یا رسولالله!\\
حال این عرب ادب نداشت. پیغمبر (علیهالسلام) را به اسم صدا کرد. یک کلمه گفت:
{\large «اِعْدِلْ بِالسَّوِيَّةِ!»}\\
عدالت به خرج بده و عادل باش. آن کسانی که این قسمت تاریخ را نوشتند، بیان کردند:\\
{\large «إِنْ أَنَا لَمْ أَعْدِلْ قَدْ وَجَّنَتْ وَ خَسِرَتْ فَمَنْ يَعْدِلُ؟ {\Large{15}}.»}\\
به تعبیر من فرمودند: من که سید ولد آدم هستم!\\
آقای فرزندان آدم هستم!\\
من که به سر تاج لولاک دارم!\\
که
{\large «لَوْلاَكَ لَمَا خَلَقْتُ الْاَفْلاَكَ {\Large{16}}.»}\\
من که امامالانبیاء هستم!\\
من که خاتمالنبیین هستم!\\
من که در جهان هستی دومین موجود هستم در رتبه بعد از پروردگار!\\
من بخواهم عدالت به خرج ندهم چه کس دیگری میخواهد بر عالم عدالت به خرج بدهد؟\\
آخر فهم و شعور هم خوب است!\\
من بخواهم عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟\\
شیعه میگوید: چون امام واسطه فیض الهی است؛ لذا معصوم است و از گناه کبیره، گناه صغیره، از خلاف مروت، از خطا، از نسیان، از سهو و حتی از ترک اولی بریئ است.\\
حالا ولو مثل امامزمان (علیهالسلام) ۱۲۰۰ سال عمر کند. فرق نمیکند!\\
حجت خداست و واسطه فیض است.\\
عصمت را برای خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) اول قرآن تثبیت کرد. با من بخوانید:\\
{\large «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً {\Large{17}}.»}\\
و این عصمت موهبت است. البته تلاش انبیاء و اوصیاء نیز هست؛ ولی برای اینکه در الگو بودن الگوها خدشهای وارد نشود خدای متعال انبیاء، اوصیاء و ائمه (علیهمالسلام) را معصوم قرار داده است.\\
عرض کردم تلاش آنها نیز هست و این عصمت فقط شامل گناهنکردن نیست؛ چون ظاهراً در غیر انبیاء و اوصیاء هم داریم؛ مانند برخی علمای شیعه مثل مقدس اردبیلی که ادعا داشتند ما گناه نکردهایم!\\
بعضاً گفتند ما تصور گناه هم نکردهایم!\\
درست هم میگویند!\\
داشتیم کسانی را که اهل گناه نبودند نه صغیره و نه کبیره. اما عصمت از خطا، نه عصمت از سهو!\\
نه عصمت از نسیان و فراموشی!\\
خدا آمد الگوها را، قلهها را؛ یعنی انبیاء، اوصیاء و ائمه (علیهمالسلام) را معصوم قرار داد و این موهبت الهی است. برای اینکه در جان من، در نفس من، مشکل ایجاد نشود!\\
الان یکی از مشکلاتی که ما در توده مردم داریم و من حق میدهم به مردم، بهصراحت عرض بکنم در این کشور هیچکاره هم نیستم!\\
ولی اینجا به مردم حق میدهم، میگویند: آقا فلان کار خلاف را نکن!\\
میگوید آقا مسئولین هم دارند میکنند!\\
میگویند: آقا رانت نخور!\\
میگوید گندهتر از ما دارد میخورد!\\
میگوید: آقا خط و خط بازی نکن! شایستهسالاری کن!\\
میگوید: آقا در رأس نظام نمیکنند؟!\\
شهردار است، خیلی هم خوب کار کرده است عالی! همه از او راضی هستند، چپی میرود، راستی میآید! راستی میرود چپی میآید! شهردار را بر میدارند! آقا برای چه؟ استاندار است و خوب کار کرده است، اعتقاداتش خوب است، عملکردش خوب است، همه چیز آن خوب است، کار اداری را بلد است، امر مافوق را هم میفهمد، استاندار است، فرماندار است؛ چه معنا دارد تا دولتها عوض میشود، قطار میآید یک قطار خالی میشود؟! دومرتبه پر میشود!\\
هیچ این نگاه، نگاه دینی و اسلامی نیست.\\
به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گفتند: آقا! این چه جور زندگی است؟!\\
آخر این چه جور زندگیکردن است؟!\\
واقعاً برای ما قابلتصور نیست!\\
خودش در نهجالبلاغه فرمود:\\
{\large «وَ إِنَّكُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ}\{{\large وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اِجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ {\Large{18}}}\}.»\\
شما نمیتوانید! نان آنقدر خشک بشود شما با سر زانویت بشکنی! در روغن هم نزنی! خشک بگذاری دهانت با مقداری نمک! سر سفرهای که دو خورشت است خورشت هم یعنی مثلاً شیر یا سرکه یا نمک ننشینی! سفره یک خورشت باید داشته باشد! نان هست و نمک! نان هست و شیر! نان هست و سرکه!\\
گفتند: آقا! این چه زندگی است؟\\
دو تا لباس هم که بیشتر نداری!\\
آن را درمیآوری این را میپوشی!\\
این را درمیآوری آن را میپوشی!\\
خودش در نهجالبلاغه فرمود:\\
{\large «أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اِكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ؛»}
امام شما دو تا طمر دارد.\\
حضرت یک نکته فرمودند که درس برای مسئولین کشوری ما است. فرمودند:\\
{\large «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ كَيْلاَ يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ {\large{19}}.»}\\
خدا بر والیان عادل واجب و فرض کرده است که خودشان را در سطح فقیران قشر آسیبپذیر و مستضعفان نگه دارند، تا آنها تحمل کنند، تا آنها کشش داشته باشند.\\
من قبلاً هم گفتم روی این منبر تکرار میکنم، بعضی از نزدیکان مقام معظم رهبری (حفظهالله) نقل کردند که ایشان فرمودند: من بخواهم نقلوانتقال خانه داشته باشم، کل زندگیام در یک وانت جا میشود!\\
فرشهای ایشان بعضاً مال زمانی است که ایشان ازدواج کردند و همه چیز آن از بین رفته است. به همین دلیل است که دلداده دارد، این است که مرید دارد، از سر محبت به او نگاه میکنند.\\
چقدر زیبا است که امام معصوم با اینکه عصمتش موهبتی است؛ ولی برای اینکه بتواند الگو باشد چنین عمل میکند.\\
اگر امام و پیغمبر اشتباه کند، خطا کند، نسیان کند، این تسری پیدا میکند به سایر مطالبش!\\
چرا پیغمبر (علیهالسلام) روز پنجشنبه وقتی فرمود: یک قلم و کاغذ بیاورید من برایتان وصیتی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید!\\
آن آقا درآمد گفت:\\
«\{{\large إِنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ}\}{\large قَدْ غَلَبَهُ اَلْوَجَعُ}\{{\large وَ عِنْدَكُمُ اَلْقُرْآنُ، حَسْبُكُمْ كِتَابُ رَبِّكُمْ. وَ فِي رِوَايَةِ اِبْنِ عُمَرَ (مِنْ غَيْرِ كِتَابِ اَلْحُمَيْدِيِّ)، قَالَ عُمَرُ:}\}{\large إِنَّ اَلرَّجُلَ لَيَهْجُرُ! {\Large{20}}.»}\\
پیغمبر (علیهالسلام) هذیان میگوید!\\
مریضی به او فشار آورده است!\\
نعوذبالله!\\
در صحیح بخاری هفت جا این داستان تکرار شده است، شش جای آن ذکر نشده است آن آقا که بود!\\ اما یک جایش اسم برده شده است. جاهای دیگر گفتهاند فقال فلان، یک جا اسم برده است {\textbf{21}}.\\
پیغمبر (علیهالسلام) نیز اصرار نکردند؛ چرا اصرار نکردند؟\\
رسول خدا (علیهالسلام) حکیم است، پیغمبر خداست. اگر اصرار میکردند و این نامه نوشته میشد فردا میگفتند که ما همان جا گفتیم: این مریضی به او فشار آورده است هذیان میگوید و اعتبار ندارد پس این معتبر نیست.\\
کاش به همین میزان اکتفا میکردند؛ میگفتند: ۷0 روز قبل هم که در جریان غدیر خم آن حرفها را زد آن موقع هم تب داشت!\\
آقا حالش خوب نبود!\\
یواش یواش می آمدند به سوره های قرآن نسبت میدادند که بعضی از سورهها را نیز ما یادمان است بیماری داشت! دل درد داشت! تب داشت! حالش خوب نبود!\\
پیغمبر (علیهالسلام) دید یک مسیری گشوده میشود که دیگر نمیشود جمعش کرد؛ لذا اصرار نکردند و فقط کاری که کردند ناراحتیشان را ابراز کردند. فرمودند:\\
{\large «قُومُوا عَنِّي فَلاَ يَنْبَغِي عِنْدِيَ اَلتَّنَازُعُ {\Large{22}}.»}\\
بلند شوید بروید بیرون! نزد پیغمبران تنازع خوب نیست!\\
بیرونشان کردند؛ ولی نامه را ننوشتند؛ چون وقتی انگ خورد این تسری پیدا میکرد. اگر پیغمبر (علیهالسلام) یک نسیان، یک خطا، یک سهو، یک اشتباه، داشته باشد، از باب حکم الامثال فی ما یجوز و فی ما لا یجوز واحد که یک قانون فلسفی است؛ یعنی اموری که مثل هم است اگر ممکن است، همه آن ممکن است، اگر ممکن نیست، هیچچیز آن ممکن نیست؛ یک مورد اگر پیدا میشد تمام بود؛ لذا شما در طول زندگی انبیاء و اوصیاء میبینید، حداکثر چیزی که برای آنها تثبیت کردند ترک اولی است که ما او را هم در ارتباط با چهاردهمعصوم قبول نداریم.\\
هنوز در مقدمات بحث امامت به سر میبریم. نثار روح چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) صلوات محمدی ختم کنید.
\begin{center}
{\large «صلّی الله علیک یا أباعبدالله صلی الله علی روحک و جسدک؛ صبرتَ و أنت الصادق المصدّق؛ قتل الله من قتلک بالأیدی و الألسن.»}
\end{center}
شب هشتم شب علیاکبر (سلاماللهعلیه) است. آنقدر سیدالشهداء (علیهالسلام) به پدرش علاقه دارد که اسم چند تا از پسرانشان را علی گذاشت.\\
مستحضر هستید امام حسین (علیهالسلام) نام علیاکبر یا علی اوسط یا علیاصغر (علیهمالسلام) نگذاشته است. همگی علی گذاشته شدند. بعدها مردم برای اینکه اشتباه نکنند پسوند اکبر و اصغر و اوسط را اضافه کردند وگرنه امام حسین (علیهالسلام) نام را علی گذاشت.\\
عبیدالله هم پرسید از امام سجاد (علیهالسلام) که اسمت چیست؟\\
حضرت فرمودند: علی!\\
گفت در گزارشهای کربلا به من نوشته بودند: علی پسر حسین کشته شد!\\
حضرت فرمودند: او برادر من بود. \\
پرسید: یعنی تو علی هستی و او نیز علی است!\\ حضرت فرمودند: پدرم پدرش را دوست داشت. اسم چند تا از فرزندانش را علی گذاشت.\\
چه اینکه نام چند تن از دخترانش را فاطمه گذاشته است. امام حسین (علیهالسلام) هم فاطمه کبری دارد، هم فاطمه صغری دارد، فاطمه کبری همسر حسن بن الحسن، حسن مثنی است.\\
فضا چه بوده است!\\
آنقدر با این خاندان دشمنی بوده است که نامه نوشت معاویه به همه استانداران، ببینید اگر کسی نام او علی است نامش را از فهرست دیوان حذف کنید؛ یعنی چیزی از بیتالمال به او داده نشود؛ مردم شروع کردند آنهایی را که اسمشان علی بود عوض کردند.\\
مبارزه منفی این است که سیدالشهداء (علیهالسلام)، امام المسلمین، سه تن از بچههایش را علی مینامد و دو تن از دخترانش را فاطمه مینامند.\\
خیلی سیدالشهداء (علیهالسلام) به این فرزندش علاقهمند است.\\
اساتید ما میفرمودند: ما در بین امامزادهها خیلی خیلی خیلی اندک امامزادههایی داریم که به امامت نرسیدهاند؛ ولی نور امامت را داشتند؛ مثل علیاکبر (سلاماللهعلیه).\\
در زیارتنامهاش هم ما مطالبی داریم که این مطلب از آن استفاده میشود که مقام عرفانی و مقام معنوی علیاکبر (سلاماللهعلیه) خیلی بالا است.\\
در روز عاشورا طبق نقل مرحوم شیخ جعفر شوشتری امام حسین (علیهالسلام) شهادت دادند به حال فنائی این فرزند. به زنها فرمودند:
{\large «دعوه فانه ممسوس فی ذات الله.»}\\
اولین کسی است که از اهلبیت به میدان آمده است. اصحاب کموبیش شهید شده بودند.\\
آمد خدمت پدر ایستاد. بابا میخواهم بروم به میدان!\\
همه کسانی که مقتل را نوشتند اینجا را اینطوری نوشتند:
{\large «فلم یتریث و لم یتلبث؛»}
امام (علیهالسلام) درنگ نکرد؛ تا عرضه داشت: میخواهم بروم به میدان! فرمود: برو!
\begin{center}
اول ز جوان خود گذشتن
\hspace*{2.5cm}
این رسم مروت حسین است
\end{center}
خیلی علیاکبر (علیهالسلام) خوشحال شد که میخواهد برود به میدان!\\
ظاهراً مادر علی هم در کربلا نیست و تمام توجه به پدر است.\\
طبق نقلی که بعضی مقاتل دارند امام حسین (علیهالسلام) به این پسر فرمودند: پسرم میخواهی بروی به میدان برو؛ اما دو کار را انجام بده، با خانمهای حرم خداحافظی کن!\\
بالاخره بزرگ این خاندان تو هستی، مؤذن حرم هستی؛ زیرا شب عاشورا تلاش کردند آب بیاورند؛ دوم اینکه فرمود: از خانمها که خداحافظی کردی بیا یک مقدار جلوی من راه برو!\\
دیروز و امروز مردم ایران برای شهید حججی چه کردند!\\
خدا شاهد است من از سیما میدیدم منقلب میشدم و میگفتم: یا اباعبدالله! کاش بخشی از این جمعیت کربلا بودند.\\
با خانمها خداحافظی کرد، نمیگذاشتند بیاید امام حسین (علیهالسلام) نهیب زد:
{\large «دعوه!»}\\
رهایش کنید! حالش را نمیبینید؟\\
{\large «فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِي ذَاتِ اَللَّهِ.»}\\
ما این تعبیر را از پیغمبر (علیهالسلام) راجع به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داریم {\textbf{23}}.\\
نمیبینید خدازده است! مس در خدا و فانی در خدا است؟!\\
او را رها کردند.\\
آمد خدمت اباعبدالله! همه مقاتل اینجا را اینطوری نوشتند: علی وقتی شروع کرد آرامآرام راهرفتن؛
{\large «نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ {\Large{24}}!»}\\
بابا یک نگاه ناامیدانهای به او کرد.\\
من دقت کردم در مقاتل امام حسین (علیهالسلام) چند بار در کربلا نفرین کردند و خود این نفرین یک شاخصه است؛ یعنی جاهایی که امام حسین (علیهالسلام) خیلی به ایشان فشار وارد شده است آن جا زبان به نفرین گشودند.\\
از جاهایی که نفرین کردند اینجا بود؛ رو کردند به عمر بن سعد (لعنةاللهعلیه) فرمودند: نسل من را قطع کردی! خدا نسل تو را قطع کند!\\
دوباره من در مقاتل نگاه کردم تنها مقتلی که سیدالشهداء (علیهالسلام) سه مرتبه گریه کرده است، دو مرتبه را آهسته گریه کرده است که دشمن نفهمد؛ اما بار سوم نتوانست خودش را نگه دارد. مانند اینکه چطور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در تغسیل فاطمه (سلاماللهعلیها) آرام گریه میکرد وقتی دستش به آن پهلوی شکسته رسید، شروع کرد دادزدن!\\
سلمان آمد جلوی امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، خودتان گفتید آرام گریه کنید! فرمودند: الان دستم رسید به آن بازوی ورم کرده!\\
سیدالشهداء (علیهالسلام) هم وقتی نشست سر جنازه علیاکبر (علیهالسلام) تمام مقاتل نوشتند:
{\large «فبکی بکاء عالیاً {\Large{25}}؛»}
شروع کرد فریادزدن.\\
تازه یک مقدار خطر رفع شده است؛ یعنی چه؟\\
یعنی بعضی گفتند: حتی قبل از اباعبدالله (علیهالسلام) زینب کبری (علیهاالسلام) از خیمه آمده است بیرون، دو جمله بیشتر نمیگوید!\\
مدام فریاد میزند:
{\large «وا أخیّاه و إبن أخیّاه!»}\\
نگفت: برادرم!\\
گفت: وای برادر کوچک شدهام! وای برادر تحقیر شدهام!\\
آمد نشست زینب کبری (علیهاالسلام) سر جنازه علیاکبر (علیهالسلام)، امام حسین (علیهالسلام) خواهر را بلند کرد و فرستاد بهطرف خیمه و خودش نشست بالای جنازه علیاکبر (علیهالسلام) این اشکها روان است. بلندبلند دارد گریه میکند. دلش آرام نگرفت صورتش را گذاشت روی صورت علی (علیهالسلام).\\
شدیدترین جمله را امام حسین (علیهالسلام) اینجا فرموده است: بعد از تو ماندن در دنیا فایده ندارد!\\
{\large «علی الدنیا بعدک العفا {\Large{26}}؛»}
خاک بر سر دنیا بعد از تو!\\
تمام شده است میخواهد علی را به خیمه ببرد چه جور ببرد!\\
یک جنازهای که
{\large «فقطّعوه بسيوفهم إربا إربا {\Large{27}}!»}\\
دستها را جدا کردند!\\
نوشتند عبای خودش را پهن کرد و این جسد تکهتکه را در عبایش گذاشت. حالا آمده است بلند کند؛ ولی قوت ندارد؛ فریاد زد: یا فتیان بنیهاشم!\\
دستهایت را بیاور بالا، سه مرتبه بگو: یا حسین (علیهالسلام)...
\begin{center}
{\large «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.»}
\end{center}
\newpage
\begin{center}
{\Large{فهرست منابع}}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 2، ص 18.
\item
به همین مضمون؛ مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 8، ص 23.
\item
ابنحمزه، محمد بن علی، و علوان، نبیل رضا. ۱۴۱۲-۱۳۷۰. الثاقب في المناقب. ۱ ج. قم - ایران: انصاريان، ص 495.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 28، ص 358.
\item
ابنبابویه، محمد بن علی، و غفاری، علیاکبر. ۱۳۹۵-۱۳۵۴. كمال الدين و تمام النعمة. ۲ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 1، ص 263.
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 4، ص 566.
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 1، ص 420.
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 1، ص 294.
\item
سوره مائده، آیه 67.
\item
سوره معارج، آیه 1.
\item
سوره حدید، آیه 3.
\item
. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، و اعلمی، علاء الدین. ۱۴۲۳-۲۰۰۳. زاد المعاد. ۱ ج. بیروت - لبنان: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص 423.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، و اعلمی، علاء الدین. ۱۴۲۳-۲۰۰۳. زاد المعاد. ۱ ج. بیروت - لبنان: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص 423.
\item
سوره نور، آیه 63.
\item
رسولی، هاشم، ابنشهرآشوب، محمد بن علی، و آشتیانی، محمدحسین. بدون تاریخ. المناقب. ۴ ج. قم - ایران: علامه، ج 3، ص 178.
\item
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، علامه، ضیاءالدین، و فقیه ایمانی، کمال. ۱۴۰۶-۱۳۶۵. الوافي. ۲۶ ج. اصفهان - ایران: مکتبة الإمام أميرالمؤمنين علي (عليه السلام) العامة، ج 1، ص 52.
\item
سوره احزاب، آیه 33.
\item
صالح، صبحی، شریف رضی، محمد بن حسین، و علی بن ابی طالب (ع)، امام اول. ۱۳۶۶-۱۴۰۷. نهج البلاغة: و هو مجموع ما اختاره الشریف ابوالحسن محمدالرضی بن الحسن الموسوی من کلام ابیالحسن علیبن ابیطالب علیهالسلام. ۱ ج. قم - ایران: مؤسسة دار الهجرة، ص 417.
\item
صالح، صبحی، شریف رضی، محمد بن حسین، و علی بن ابی طالب (ع)، امام اول. ۱۳۶۶-۱۴۰۷. نهج البلاغة: و هو مجموع ما اختاره الشریف ابوالحسن محمدالرضی بن الحسن الموسوی من کلام ابیالحسن علیبن ابیطالب علیهالسلام. ۱ ج. قم - ایران: مؤسسة دار الهجرة ص 325.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي ج 30، ص 535.
\item
برای مطالعه بیشتر ر.ک به:\\
صحيح بخارى، کتاب المغازى، باب ۸۴، ح ۵؛\\
صحيح مسلم، کتاب الوصية، باب ۶، ح ۸؛\\
صحیح بخاری، کتاب المرضى، باب ۱۷، ح ۱؛\\
صحیح بخاری، کتاب العلم، باب کتابة العلم، ح ۴؛\\
صحیح بخاری، کتاب الجهاد و السير، باب ۱۷۵، ح ۱؛\\
صحیح بخاری، کتاب المغازى، باب۸۴، ح۴؛ صحيح مسلم، کتاب الوصية، باب ۶، ح ۶.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي ج 30، ص 5365.
\item
برای مطالعه بیشتر ر.ک به رسولی، هاشم، ابنشهرآشوب، محمد بن علی، و آشتیانی، محمدحسین. بدون تاریخ. المناقب. ۴ ج. قم - ایران: علامه، ج 3، ص 221.
\item
فهری زنجانی، احمد، و ابنطاووس، علی بن موسی. بدون تاریخ. اللهوف علی قتلی الطفوف، یا، آهی سوزان بر مزار شهیدان. ۱ ج. تهران - ایران: جهان، ص 113.
\item
حائری، محمد بن ابی طالب، و کریم، فارس حسون. ۱۴۱۸. تسلیة المجالس و زینة المجالس الموسم بـ«مقتل الحسین علیه السلام.» ۲ ج. قم - ایران: مؤسسة المعارف الإسلامیة، ج 2، ص 312 و 313؛ فهری زنجانی، احمد، و ابنطاووس، علی بن موسی. بدون تاریخ. اللهوف علی قتلی الطفوف. ۱ ج. تهران - ایران: جهان، ص 112 - 114.
\item
حائری، محمد بن ابی طالب، و کریم، فارس حسون. ۱۴۱۸-۱۳۷۶. تسلیة المجالس و زینة المجالس الموسوم بـ«مقتل الحسین علیه السلام.» ۲ ج. قم - ایران: بنیاد معارف اسلامی، ج 2، ص 313.
\item
حائری، محمد بن ابی طالب، و کریم، فارس حسون. ۱۴۱۸-۱۳۷۶. تسلیة المجالس و زینة المجالس الموسوم بـ«مقتل الحسین علیه السلام.» ۲ ج. قم - ایران: بنیاد معارف اسلامی، ج 2، ص 312.
\end{enumerate}
\end{document}