list_icon_blue

سخنرانی دهه اول محرم‌الحرام، بحث شرح حدیث شاگرد امام صادق (ع)، جلسه 4

جلسه ۴ از ۱۰
اهل بیت (علیهم‌السلام)
دهه اول محرم
مسجد دانشگاه شیراز
یکشنبه ۰۲ مهر ۱۳۹۶
سخنرانی دهه اول محرم‌الحرام، بحث شرح حدیث شاگرد امام صادق (ع)، جلسه 4
list_icon_blue خلاصه جلسه
در این جلسه و در ادامه شرح حدیث شاگرد امام صادق (علیه‌السلام) و درس‌هایی که در این مسیر از امام فرا گرفته است، حضرت آیت‌الله رضایی تهرانی حدیثی از این امام والامقام در ارتباط با شیطان بیان می‌کنند؛ امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی به شیوه‌های مقابله با شیطان اشاره می‌کنند و پنج راهکار عملی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) نقل می‌فرمایند: ۱. روزه که صورت شیطان را سیاه می‌کند، ۲. صدقه که پشت او را می‌شکند، ۳. محبت در راه خدا که ارتباطات را الهی می‌سازد، ۴. کمک به کارهای نیک که نسل شیطان را نابود می‌کند، ۵. استغفار که رگ حیات شیطان را قطع می‌نماید. در ادامه، با اشاره به داستان جونِ غلام و فداکاری‌اش در کربلا، تأکید می‌شود که وفاداری و عشق به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حتی سیاه‌ترین قلب‌ها را نورانی می‌سازد. همچنین، اهمیت روزه‌های مستحبی مانند صوم الدهر و ایام البیض و نقش آن‌ها در تضعیف شیطان توسط حضرت استاد بیان می‌شود.
مکان مسجد دانشگاه شیراز
زمان یکشنبه ۰۲ مهر ۱۳۹۶
مناسبت دهه اول محرم
شماره جلسه
جلسه ۴ از ۱۰
پسندیدم
voice_icon_blue صوت سخنرانی
دریافت صوت
audio_icon_darkBlue audio_icon_darkBlue
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \begin{document} \begin{center} {\large «أعُوذُ بِاللّٰهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ\\ بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحِیمِ\\ الحَمْدُ للّٰه رَبِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلَی النَیِّرِ الأَعْظَمِ وَ نَتِیجَةِ العَالَمِ، هَادِي السُّبُلِ وَ مُنجِي البَشَرِ سَیِّدِنا وَ مَولَانَا حَبِیبِ إِلهِ العَالَمِینَ أَبِي القَاسِمِ المُصطَفیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ المُکَرَّمِینَ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلیٰ أَعدَائِهِم أَجمَعِینَ مِنَ الآنِ إِلیٰ قِیَامِ یَومِ الدِّینِ؛»} \end{center} \begin{center} {\large «قال ابو عبدالله الحسین علیه‌السلام: وَ لَكُمْ فیّ [بِي] أُسْوَةٌ {\Large{1}}.»} \end{center} شب چهارم محرم‌الحرام، مقارن با دفاع مقدس مردم جان‌نثار ایران، خداوند ان‌شاءالله توفیق سعادت و شهادت را نصیب ما بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)؛\\ روایتی را از امام صادق (علیه‌السلام) خدمت سروران خودم معنا می‌کردم؛ امشب ان‌شاءالله روایت را به پایان ببریم.\\ امام صادق (علیه‌السلام) به یکی از اصحابشان فرمودند در این مدتی که در محضر ما بودید، در دانشگاه ما تحصیل کردید، چه از ما یاد گرفتید؟\\ عرضه داشت: یا ابن رسول‌الله (علیه‌السلام) هشت مطلب؛ هفت مطلب را خدمت عزیزان قرائت کردم.\\ یک تکمله‌ای بر مطلب ششم داشته باشیم و بعد مطلب هشتم را خدمت سروران خودم تقدیم کنم.\\ مطلب ششم این بود که این صحابی امام صادق (علیه‌السلام) عرضه داشت: آقا من دیدم مؤمنین، مردم، مسلمان‌ها، با هم دشمنی‌هایی دارند، کینه‌هایی دارند، گاهی سینه‌ها پر است از کینه‌ها و از دشمن اصلی فراموش کردند، نتوانسته‌اند عداوت‌های خود و دشمنی‌های خود را مدیریت کنند.\\ آن دشمن اصلی که قسم به گمراهی ما خورده است، قسم به دشمنی با بنی‌آدم خورده است، شیطان است؛ {\large «إِنَّ اَلشَّيْطٰانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا {\Large{2}}؛»} خدا فرموده است: شیطان دشمن شما است، شما هم با او دشمنی کنید.\\ به مناسبت این فقره که فقره ششم بود در بین نوشته‌هایم روایتی را از رسول گرامی اسلام یافتم، حیفم آمد که این روایت را خدمت سروران خودم تقدیم نکنم.\\ پیغمبر (سلام‌الله‌علیه) برای اینکه ما برنامه عملی برای دشمن‌ستیزی داشته باشیم، پنج کار را به ما یاد دادند؛\\ فرمودند: در کشتی با شیطان، در ستیز با ابلیس، در جنگ با این دشمن خدا و بشر، اگر خواستید پیروز بشوید، پنج کار که بیشترین اثر را دارد به شما یاد می‌دهم و هر کاری را هم می‌گویم که چه‌کار می‌کند با شیطان، به کجای شیطان ضربه می‌زند! کدام قسمت شیطان را از کار می‌اندازد! تأثیرش مربوط به چه قسمتی از قسمت‌های شیطان است!\\ خیلی روایت، روایت شیرینی است!\\ مستحضر هستند عزیزان! اهل‌سنت بعد از قرآن صحاح ستّه دارند، ما شیعیان بعد از قرآن کتب اربعه داریم و جالب‌توجه این است که یک کتاب از این کتب اربعه ما؛ یعنی الکافی، تعداد روایاتش برابر است؛ بلکه بیشتر است از همه روایات صحاح ستّه با حذف تکراری‌ها!\\ یعنی اگر شما صحیح بخاری، صحیح مسلم و سایر صحاح اهل‌سنت، روایاتش را بشمارید، تکراری‌هایش را کنار بگذارید، بیایید کتاب الکافی ما را که مال مرحوم کلینی است، کلین نیز قریه‌ای نزدیک مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) است؛ یعنی مرحوم کلینی اهل ری، رازی است.\\ فقط در کافیِ مرحوم کلینی تعداد روایاتی که ذکر شده است بیش از روایاتی است که در مجموع صحاح اهل‌سنت است. سرّ مطلب مشخص است؛ زیرا اهل‌سنت روایت از پیغمبر (علیه‌السلام) برایشان حجت است، پیغمبر سال دهم هجری از دنیا رفتند لکن ما شیعیان تا ۲۵۰ سال برایمان روایت صادر می‌شد؛ امام علی (علیه‌السلام)، امام حسن (علیه‌السلام)، امام حسین (علیه‌السلام)، امام سجاد (علیه‌السلام) تا برسیم به امام عسکری (علیه‌السلام)؛ لذا کمّیت روایات ما قابل‌قیاس با کمّیت روایات اهل‌سنت نیست!\\ یکی از کتب اربعه ما کتاب "من لایحضر" است که اسم کامل این کتاب "فقیه من لایحضره الفقیه" است؛ جناب رازی، پزشک ایرانی مشهور، کتابی نوشته بود با این عنوان "طبیب من لا یحضره الطبیب"، اگر کسی پزشک پیش او نیست، دکتر پیش او نیست، این کتاب خودآموز پزشکی است؛ مرحوم شیخ صدوق آمدند از او این عنوان را اخذ کردند و کتابی نوشتند "فقیه من لا یحضره الفقیه"؛ یعنی این کتاب من اگر کسی مجتهد پیش او نبود، مرجع تقلید پیش او نبود، دسترسی به رساله عملیه نداشت، این کتاب من برایش کافی است. خودآموز فقه و معارف شیعه است و لذا اول کتاب هم گفته است من به همه روایات این کتابم عمل می‌کنم؛\\ یعنی پیش مرحوم صدوق، روایات کاملاً قابل‌اطمینان است و عجیب این است که روایات کتاب فقیه من لایحضره الفقیه سند ندارد غالباً! درعین‌حال شده است یکی از کتب اربعه شیعه! آن‌قدر این کتاب معتبر است.\\ این روایتی \{که می‌خواهیم بیان کنیم\} در این کتاب است؛ به روح مرحوم شیخ صدوق هدیه کنید صلوات بر محمد و آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم).\\ چون محیط دانشگاه است عرض می‌کنم بیش از سیصد استاد را خدمت کرده است، برای استفاده از این اساتید هزاران کیلومتر با مرکب‌های آن زمان، قاطر بوده است یا شتر بوده است، از این شهر به آن شهر، برای اینکه احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را جمع کند و جمع کرده است و به‌عنوان برترین محدث شیعه شناخته می‌شود؛ در علم الحدیث و نقل حدیث مثل شیخ صدوق نداریم!\\ اگر گذرتان به تهران خورد و زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) رفتید، نزدیک قبر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) یک قبرستان نورانی و مفصلی است به آن می‌گویند: قبرستان ابن بابویه مرحوم شیخ صدوق (رحمت‌الله‌علیه) آنجا دفن است، دیگران هم دفن هستند، کسانی که اهل‌دل هستند آنجا دفن هستند، مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و دیگران هستند. می‌توانید زیارت کنید. \begin{center} {\large «أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ اَلشَّيْطَانُ مِنْكُمْ كَمَا تَبَاعَدَ اَلْمَشْرِقُ مِنَ اَلْمَغْرِبِ}\{{\large قَالُوا بَلَى قَالَ اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ اَلصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ اَلْحُبُّ فِي اَللَّهِ وَ اَلْمُوَازَرَةُ عَلَى اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ وَ اَلاِسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ وَ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ اَلْأَبْدَانِ اَلصِّيَامُ {\Large{3}}}\}.» \end{center} پیغمبر (علیه‌السلام) فرمود: من به شما خبر دهم کاری را که اگر انجام دهید شیطان از شما دور می‌شود؟!\\ همان‌طور که مغرب از مشرق دور است و مشرق از مغرب دور است؟!\\ فاصله بین شرق و غرب چه مقدار است؟!\\ فاصله بین مشرق و مغرب چه مقدار است؟!\\ فرمود: من به شما یاد بدهم کارهایی را انجام دهید که همین مقدار شیطان از شما دور بشود و نتواند بر شما مسلط بشود؟!\\ این روایت در بحث شیطان‌گریزی و شیطان‌ستیزی است و خیلی شیرینی است.\\ گفتند: بله یا رسول‌الله!\\ دست شما درد نکند، همه ما مبتلا هستیم به شیطان، برای همه ما برنامه و نقشه دارد، هر کس به‌گونه‌ای، من روحانی به‌گونه‌ای، کاسب به‌گونه‌ای، استاد دانشگاه به‌گونه‌ای، پزشک و مهندس به‌گونه‌ای، زن خانه‌دار به‌گونه‌ای، زن کارمند به‌گونه‌ای، رهبران جامعه به‌گونه‌ای، برای هرکس شیطان برنامه دارد، خیلی هم در برنامه‌ریزی متخصص است!\\ پیغمبر (علیه‌السلام) فرمود: کاری را یادتان بدهم شیطان از شما دور بشود؟\\ مثل دوری مشرق و مغرب! آن‌قدر از شما دور بشود؟!\\ گفتند: بله یا رسول‌الله؛\\ پیامبر (صلی‌الله علیه‌و‌آله‌و‌سلم) پنج مطلب را و اثرش را نیز فرمودند.\\ اول فرمودند: {\large «اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ؛»} روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند، صورت شیطان را کبود می‌کند. تا گفته می‌شود روزه! فکر ما می‌رود به روزه ماه رمضان، البته هم درست است، روزه ماه رمضان از ارکان دین اسلام است، از آن پنج رکن اولیه است:\\ «\{{\large بُنِيَ اَلْإِسْلاَمُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى}\}{\large اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّكَاةِ وَ اَلصَّوْمِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْوَلاَيَةِ}\{{\large وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ فَأَخَذَ اَلنَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ يَعْنِي اَلْوَلاَيَةَ {\Large{4}}}\}.»\\ ولی روزه در دین اسلام به‌خصوص در مذهب شیعه دایره خیلی گسترده‌ای دارد.\\ حال امشب کسانی که می‌خواهند اهل عمل باشند این دو روزه را به آنها معرفی کنیم، مخصوصاً جوان‌ترها که جان دارند و می‌توانند روزه بگیرند، بر این دو روزه تأکید شده است؛ یکی بر صوم الدّهر تأکید شده است؛ صوم الدهر بافضیلت‌ترین روزه بعد از روزه ماه رمضان است، روزه‌هایی که هر ماه گرفته می‌شود، البته صوم الدهر یعنی چه روزه‌ای؟!\\ پنجشنبه اول ماه قمری، الان محرم چند شنبه شروع شده است؟\\ جمعه!\\ این پنجشنبه که می‌آید این می‌شود پنجشنبه اول و نیز پنجشنبه آخر هر ماه قمری، این دو روز و اولین چهارشنبه دهه وسط هر ماه؛\\ پس به این ترتیب است: پنجشنبه اول، پنجشنبه آخر، اولین چهارشنبه دهه وسط هر ماه، به این در فقه ما می‌گویند: "صوم الدهر".\\ صوم الدهر یعنی چه؟!\\ یعنی اگر کسی این سه روز را در هر ماه قمری روزه بگیرد روز قیامت نامه عملش را که می‌دهند به دستش می‌بیند در نامه عمل نوشتند این آقا از اول بلوغ تا موقع وفات هر روز روزه بوده است!\\ "صوم الدهر" آن‌قدر پر ثواب است که این آقا از اول بلوغش تا موقع وفاتش روزه بوده است! و لذا در سلسله جلیله مرحوم ملا حسینقلی همدانی (رحمت‌الله‌علیه) در معرفت، این روزه را ترک نمی‌کردند، اساتید به شاگردانشان دستور می‌دادند، آن‌قدر این روزه مهم است که گفتند قضا شد، قضایش را بگیر، حالا مهمان داشتید یا مهمانی رفتید، اگر خوردید قضا کن!\\ اسمش هم رویش است صوم الدهر! دهر یعنی تمام روزگار و زندگی شما است پس این روزه یک روزه است که عزیزان که می‌توانند بگیرند و خوب است.\\ روزه دوم که بعد از این روزه مورد تأکید است، صوم ایام البیض است؛ ایام البیض یعنی سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری، روزهایی که شب‌هایش روشن است؛ چون ماه تقریباً قرص کامل است؛ لذا گفتند ایام البیض؛ یعنی لیالی البیض؛ یعنی سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه.\\ کسی اگر جان داشته باشد و بتواند این شش روز را در هر ماه روزه بگیرد اولاً بدنش سالم می‌ماند؛ پیغمبر فرمود: {\large «زَكَاةُ اَلْأَبْدَانِ اَلصِّيَامُ‌؛ صُومُوا تَصِحُّوا {\Large{5}}؛»} روزه بگیرید سالم بمانید!\\ علاوه بر آن که بسیار این دو روزه پر ثواب است، سه روز صوم الدهر و سه روز صوم ایام البیض که مجموعاً می‌شود شش روز، چرا روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند؟\\ چون روزه از عبادات سلبی است، اخلاص در آن خیلی بالا است؛ یعنی انسان می‌تواند صد روز، روزه بگیرد و احدی هم نفهمد؛ زیرا روزه نخوردن و نیاشامیدن است که از سنخ کارهای سلبی است.\\ روزه غیر نمازی است که شما می‌ایستید و می‌خوانید و همه می‌بینند، لکن انسان می‌تواند به‌گونه‌ای روزه بگیرد که کسی متوجه نشود.\\ در ارتباط با روزه یک تعبیری است که این تعبیر را در مورد هیچ عبادتی نداریم!\\ علما فرمودند: این تعبیر که در مورد صوم آمده در مورد هیچ عبادتی نیامده است!\\ خدای متعال فرمود: {\large «اَلصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي عَلَيْهِ {\Large{6}}»،} و علما اختلاف دارند در اینکه روایت را {\large «أَجْزِي»،} بخوانند یا {\large «أُجْزِي»،} بخوانند! معمولاً {\large «أَجْزِي»،} را ترجیح دادند؛ معنای آن می‌شود: روزه خاص من است و پاداش روزه من هستم! نه حورالعین! نه بهشت!\\ این تعبیر را در موارد دیگر نداریم؛ یعنی در مورد صلوة و حج نیست! ندیدیم!\\ علما نیز فرمودند نشانگر این است، اگر کسی روزه‌های مستحبی با دقت بگیرد که غیبت نکند، تهمت نزند، به‌هرحال روزه‌اش روزه باشد! استمرار بدهد، ان‌شاءالله به مقام لقاء و به مقام فناء نائل می‌شود.\\ چون فضای جوان‌ها است این نکته را هم عرض بکنم: ائمه اطهار و خود رسول خدا (علیهم‌السلام) به ما تأکید کردند و گفتند: اگر در اوج فعالیت غریزه جنسی هستید، اگر غریزه جنسی شما را اذیت می‌کند، راه اول، «\{{\large يَا مَعْشَرَ اَلشَّبَابِ}\}{\large عَلَيْكُمْ بِالْبَاهِ {\Large{7}}؛»} بروید ازدواج کنید!\\ این راه اولش است؛ اگر نتوانستید به هر دلیلی نشد {\large «فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهُ}{\large فَعَلَيْكُمْ بِالصِّيَامِ}\{{\large فَإِنَّهُ وِجَاؤُهُ {\Large{8}}}\}.» بروید سراغ روزه‌های مستحبی! روزه قوای جنسی انسان را مدیریت می‌کند.\\ دوم فرمود: {\large «وَ اَلصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ»،} آن چیزی که پشت شیطان را می‌شکند، صدای این شکستن هم در می‌آید، آن چیزی که ستون فقرات شیطان را می‌شکند، صدقه است.\\ در راه خدا صدقه بدهید!\\ اگر اهل صدقه در راه خدا بودید پشت شیطان شکسته می‌شود، انسان جِبِلَّتاً مال‌دوست است!\\ حتی در حدی مال‌دوست است که وقتی می‌خواهد به کسی کمکی هم بکند دیگ را جایی می‌فرستد که دیگچه برگردد!\\ برای کسی ضمانت می‌کند که او پس‌فردا جبران کند؛ لذا سیدالشهداء (علیه‌السلام) فرمود:\\ {\large «إِنَّ أَجْوَدَ اَلنَّاسِ مَنْ أَعْطَى مَنْ لاَ يَرْجُوهُ {\Large{9}}»،} بخشنده‌ترین انسان کسی است که به کسی بدهد که هیچ امیدی از او بخواهد پس بدهد ندارد؛ یعنی چه؟\\ یعنی آدم مستضعفی است اگر گرفت، رفت و رفت، نمی‌تواند جبران کند. به این شخص اگر دادید خیلی با جود و کرم هستید!\\ به‌هرحال فرمود: صدقه کمر شیطان را می‌شکند؛ صدقه را علنی بدهیم یا مخفی بدهیم؟\\ هر دو خوب است!\\ {\large «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ {\Large{10}}؛»}\\ فرمود اگر علنی دادید، گهگاه علنی بدهید تا دیگران یاد بگیرند، تشویق بشوند، گدایی را دیدید، محتاجی را دیدید، جلوی زن و بچه‌ات بدهید تا بچه‌ات یاد بگیرد، دادن مال را یاد بگیرد، بخشیدن را یاد بگیرد.\\ امام رضا (علیه‌السلام) در طوس نامه نوشت به امام جواد (علیه‌السلام) کودک کوچک خود در مدینه: پسرم من شنیدم اطرافیان شما را از درب پشت خانه بیرون می‌برند که با گدایان روبه‌رو نشوید! نکنید این کار را! از درب جلوی خانه بروید!\\ بگذار آن‌ها بیایند گدایی کنند و شما هم بخشندگی کنید.\\ ما گاهی بخل را به بچه‌هایمان یاد می‌دهیم! بچه جان! حواست باشد! در مدرسه مدادتراشت را کسی خواست به او ندهی! پاک‌کن کسی خواست به او ندهی! مدادت را مواظب باش دست کسی نرود!\\ یعنی داریم بخل را به او تزریق می‌کنیم؛ درحالی‌که باید جود را تزریق کنیم.\\ پس گاهی علنی باید کمک کرد، {\large «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ»،} و در بیشتر موارد و در اکثر موارد {\large «وَإِنْ تُخْفُوهَا»،} آن هم جوری مخفی باشد به تعبیر روایات ما با دست راست دادیم، دست چپ نفهمد! با دست چپ دادید، دست راست نفهمد! یعنی این مقدار!\\ نکته دیگر اینکه اگر صدقه به کسی دادیم خرابش نکنیم. چه جور خراب می‌شود؟\\ خدا در قرآن فرمود:\\ {\large «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ {\Large{13}}»،} مواظب باشید صدقه دادید، ضامن کسی شدید، کمکی به کسی کردید، مبادا بعد منت بگذارید! مبادا بعد اذیت کنید!\\ چرا شاعر فارسی‌زبان ما گفت: \begin{center} تو نیکی می‌کن و در دجله انداز! \end{center} یعنی فراموش کنید!\\ یعنی مبادا به یادت بماند بعد بخواهید اذیت کنید.\\ فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند، صدقه به‌خصوص صدقات مخفی پشت شیطان را می‌شکند.\\ سوم {\large «وَ اَلْحُبُّ فِي اَللَّهِ؛»} اینکه انسان در راه خدا دوستی‌هایش را تنظیم کند، محبت‌هایش الهی باشد؛ یعنی من یک نگاه کنم در رفیق‌هایم ببینم هرکسی دوست دارم، چون خدایی است دوست دارم، چون متدین است دوست دارم، چون با تقوا است دوست دارم، چون دوست خدا است دوست دارم، چون دوست خدا است.\\ تاریخ نوشته است سیدالشهداء (علیه‌السلام) کودکی کوچک بود، روی زانوی رسول گرامی اسلام (علیه‌السلام) نشسته بود، یک سؤال کرد از جد بزرگوارش، {\large «یا جدّاه هل تُحِبُّونِی؟»،} ای جد بزرگوار! من را دوست دارید؟!\\ پیغمبر (علیه‌السلام) فرمود: {\large «بَلَی یَا بُنَیَّ!»}\\ بله دوست دارم. سؤال دوم را به پیغمبر (علیه‌السلام) عرضه داشت:\\ {\large «یا جدّاه هَل تُحِبُّ اللهَ؟»}\\ خدا را هم دوست دارید؟\\ گفت: بله! خدا را هم دوست دارم.\\ امام حسین علیه‌السلام یک کودک است رو کرد به پیغمبر (علیه‌السلام) عرضه داشت: یا رسول‌الله! مگر خدای متعال در قرآن نفرمود:\\ {\large «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ {\Large{14}}»،} خدا در دل هیچ‌کس دو تا قلب نگذاشته است!\\ معنی این آیه این است: \begin{center} ای یک دله صد دل، دل یک دله کن \hspace*{2.5cm} مهر دگران را ز دل خود یله کن \end{center} یک دلدار دارید! یک دلبر! خلاص! این فرهنگ دینی ما است. یک دل پس یک دلبر! اصلاً شرک در محبت جزء بدترین شرک‌ها است.\\ در حقیقت دارد از جد بزرگوارش استفاده علمی می‌کند! من را دوست دارید؟\\ بله!\\ خدا را دوست دارید؟\\ بله!\\ فرمود: مگر خدا نفرمود دوتا دوستی در یک دل، در یک قلب نمی‌گنجد! ما دو قلب که نداریم!\\ پیغمبر (سلام‌الله‌علیه) در جواب حسین خندیدند و تبسم کردند و یک جمله جواب دادند و فرمودند: {\large «یَا حُسَینُ إِنَّمَا أُحِبُّکَ لِحُبِّ اللهِ»،} من تو را دوست دارم؛ چون خدا را دوست دارم! تو را در راستای خدا دوست دارم، تو را به‌خاطر خدا دوست دارم.\\ ما سالیانی است زیر بیرق اباعبدالله (علیه‌السلام) گریه می‌کنیم، ضجه می‌زنیم. فرض کنیم، اگر سیدالشهداء (علیه‌السلام) ارتباطی با خدا نداشت و ارتباطش با خدا بریده بود! ما هم این ارتباط را با حسین (علیه‌السلام) نداشتیم؛ ما حسین (علیه‌السلام) را دوست داریم نه مستقلاً! حسین علیه‌السلام چون ولی‌الله، حجت‌الله، حبیب‌الله است، دوستش داریم.\\ رسول خدا (علیه‌السلام) در این روایت فرمود: حبّ در راه خدا است.\\ در کتاب‌های روایی بابی داریم تحت عنوان {\large «التحابب فی الله و التباغض فی الله {\Large{15}}؛»}\\ یعنی چه؟\\ یعنی محبت‌های دسته‌جمعی در راه خدا، مبغضت‌های دسته‌جمعی در راه خدا که انسان با دیگران معیار ارتباط محبتی‌اش، عشقی‌اش خدا باشد نه غیر خدا! نعوذبالله! لذت جنسی؟ نه! نعوذبالله! فقط کار اقتصادی؟ نعوذبالله! فقط ارتباط فامیلی؟ نه! من فامیلم را دوست دارم با اینکه بی‌دین است! هم‌محلی‌ام را دوست دارم با اینکه اعتقاد ندارد به دین و مکتب!\\ نباید این‌طور باشد.\\ در این مورد سوم حضرت نفرمودند که چه نتیجه‌ای در شیطان دارد!\\ چهارم {\large «وَ اَلْمُوَازَرَةُ عَلَى اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ»،} اینکه من دیگری را در راه کار شایسته و خیر کمک کنم؛ کمک دیگران در انجام کارهای شایسته، اربعین نزدیک است می‌خواهد برود کربلا، پول ندارد، قرضش بدهم؛ جوانی است می‌خواهد ازدواج کند شاخ شیطان را بشکند، مشکل دارد، مشکل اشتغال دارد، من می‌توانم دستش را بگیرم، بنده در خانه نشستم، بدبخت است، ساعت دوازده شب است، طرف زنگ زده است و سؤال شرعی دارد، اخم نکنم! جواب بدهم، پیش هم می‌آید.\\ حاج‌آقای طباطبایی می‌گفتند: من یک و نیم نصف شب به خانه‌ام زنگ زدند، یک خانمی بود، حاج‌آقای طباطبایی عذرخواهی می‌کنم، یک استخاره برای من بگیرید!\\ ایشان گفتند: ما خواب‌آلود وضو گرفتیم، استخاره گرفتیم، بد آمد!\\ گفتم: خانم استخاره بد است.\\ گفت: خواهش می‌کنم یکی دیگر هم بگیرید!\\ چهار تا استخاره گرفت! هر چهار تا هم بد آمد!\\ گفت: حاج‌آقای طباطبایی من چه بدبختی دارم! آخر من چه‌کار کنم؟!\\ من الان دم حمام نشستم و چهار نوع رنگ هم دارم، می‌خواهم بزنم به سرم حالا همه که بد آمد! من چه‌کار کنم؟!\\ از این گرفتاری‌ها ما روحانی‌ها زیاد داریم! شما غصه نخورید!\\ انسان تحمل کند صبوری کند و در حقیقت در راه عمل صالح کسی را موازرت کند، کمک کند.\\ فرمود اگر حب فی الله داشتید در راه خدا و با دیگران محبتت را تنظیم کردید و اگر در عمل خیر، کار صالح و شایسته دیگری را کمک کردید و هل دادید \{شیطان را شکست دادید!\}\\ من نمی‌دانم چرا ما همه کمپین‌هایمان مربوط به چیزهای اجق‌وجق است؟!\\ حالا استقلالی‌ها کمپین راه می‌اندازند!\\ حالا پرسپولیس‌ها کمپین راه می‌اندازند!\\ جوان‌های این شهر بیایند بگویند: آقا ما عادت به بیداری سحر نداریم. جمع بشویم با اینکه الان نیز وسایل ارتباط‌جمعی زیاد است، همه تلفن همراه داریم، یک کمپین سحر بیدار شدن راه بیندازیم!\\ بلند شویم هزار نفر، دو هزار نفر، برویم دسته‌جمعی زیارت احمد بن موسی (علیه‌السلام)، فردایش برویم دسته‌جمعی زیارت سید علاءالدین حسین (علیه‌السلام)، یعنی سحر را برای خودمان کمپین درست کنیم. بگوییم: آقا یک کمپین شرکت دستی جمعی در نمازجمعه راه بیندازیم.\\ ما در مشهد تقریباً بیست سال است یک گروهی تشکیل دادیم که سحر همدیگر را تلفنی بیدار می‌کنند. آخرین آماری که من داشتم بالای سیصد نفر در این گروه فعال هستند؛ یعنی طرف بیدار می‌شود تلفن می‌زند، هرکسی مسئول ده یا پانزده نفر است و چرخشی می‌گردد، برای اینکه خواب نماند و بلند شود تا نماز شبی بخواند که هفتاد خاصیت دارد؛ یک خاصیت این است که روزی گسترده می‌شود؛ دوم این است صورتت نورانی می‌شود؛ سوم این است محبوب می‌شوید در دل‌ها؛ چهارم این است که روز قیامت روی صراط نمی‌لغزید؛ پنجم این است که فشار قبر نمی‌بینید.\\ راه بیندازند جوان‌ها کمپین نماز شب‌خوانی! چه اشکال دارد؟!\\ کمپین توبه ماهیانه!\\ فرمود: {\large «وَ اَلْمُوَازَرَةُ عَلَى اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ»،} اگر کسی در راه خدا محبت کرد به‌صورت محبت‌های دسته‌جمعی در راه خدا و اگر کسی دیگران را بر عمل صالح کمک کرد، ثمرش این است: {\large «يَقْطَعُ دَابِرَهُ؛»} اصلاً نسل شیطان را بر می‌اندازد؛ گویا شیطان نسل ندارد و گویا شیطان ذریه ندارد؛ یعنی نه فقط شیطان را از خودش دور می‌کند؛ بلکه عمله‌واکره و نوچه‌های شیطان هم دیگر دور او نمی‌گردند. قطع دابر می‌کند!\\ اصلاً نسل و ذریه را از بین می‌برد.\\ محبت‌های دسته‌جمعی خدایی، کمک بر عمل صالح و عمل شایسته پشت شیطان را می‌شکند و نسل او را از بین می‌برد.\\ این نکته را عزیزان بدانند آن‌قدر کار خیر داریم که طبق سلیقه‌تان انتخاب کنید؛ چون سلیقه‌ها مختلف است.\\ انسان‌ها سلایقشان گوناگون است، صدها نوع ما عمل شایسته داریم، ببین کدام را می‌پسندی!\\ در حد توانتان کمک کنید، به بهزیستی کمک کنید، به کمیته امداد کمک کنید، در دم‌ودستگاه اباعبدالله (علیه‌السلام) کار کنید، الان دو سه شب است آقای دکتر ربیعی دارند یواش‌یواش التماس می‌کنند که نمی‌رساند خرج و مخارجی که هیئت محبین دارند، از مسئولین دانشگاه می‌گیرند آن‌ها زحمتشان را می‌کشند؛ اما بالاخره بودجه‌هایشان محدود است، من دو سه سال قبل از مسئولین هیئت پرسیدم آقا خرج سالیانه هیئت چقدر است؟\\ گفتند: بین ۳۵۰ میلیون تا ۴۰۰ میلیون، الان حتماً رفته است روی نیم میلیارد! پول کمی نیست! شماها باید کمک کنید.\\ اگر مجلس، مجلسی ا‌ست که مورداستفاده است که هست و اگر بیرق سیدالشهداء (علیه‌السلام) است که هست، شما کمک بفرمایید!\\ آخرین نکته فرمود: {\large «وَ اَلاِسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ»،} به رگ گردن می‌گویند "وَتِین" کلمه قرآنی است؛ خدا در ارتباط با پیغمبر فرمود:\\ {\large «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ {\Large{16}}؛»}\\ اگر رسول خدا (علیه‌السلام) یک کلمه بی‌اجازه ما حرف بزند، یک کلمه از طرف خودش بگوید، یک اعراب را زیاد و کم کند، رسول خدا (علیه‌السلام) یک کلمه بدون اجازه ما مطلبی را بر ما ببندد، ما با قدرتمان او را می‌گیریم، رگ حیاتش را می‌زنیم، شوخی هم نداریم!\\ اینجا یک استفاده اخلاقی بکنم! عزیزان! پیغمبر خدا که وحی بر او نازل می‌شود: {\large «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ {\Large{17}}»،} مقامش آنجا است، جبرئیل بر او نازل می‌شود، شرح صدر دارد، قلبش باز است، یک کلمه از پیش خودش نمی‌تواند راجع به دین خدا حرف بزند! دین یک بسته منسجم است!\\ از طرف خدا آمده است، من الله و الی الله است، آن وقت هرکسی دهانش را وامی‌کند و هر چه می‌تواند می‌گوید! چرا؟\\ استاد ما \{آیت‌الله جوادی آملی\} می‌گفتند: سه جا همه فوق‌تخصص می‌شوند!\\ در حمام! زیرا حمام‌های قدیم همه می‌شدند خواننده! صدا می‌پیچید! هرکسی می‌رفت آنجا می‌زد زیر آواز! من دیده بودم.\\ تا مریض پیدا می‌کنیم همه می‌شویم پزشک! به دین که می‌رسیم همه می‌شویم مرجع تقلید! نباید این‌طور باشیم.\\ اظهارنظر در مورد دین کار هرکسی نیست!\\ طلاب و عزیزان در مجلس هستند. چهارده سال ما باید درس بخوانیم تا برسیم به درس خارج، تازه درس خارج 8 سال باید درس بخوانیم تا اصول را تمام کنیم، حالا اصول فقه تمام شد، آن هشت سال ادامه پیدا می‌کند، 10 یا 12 سال هم درس خارج طول می‌کشید با این حال هنوز جرات نمی‌کنیم بگوییم ما مجتهد هستیم؛ یعنی هنوز خودمان را صاحب نظر نمی‌دانیم، بعد آقا بر می‌دارد در تلگرام می‌نویسد: امسال حج رفتن حرام است! چرا؟\\ چون پولی که می‌خواهیم بدهیم می‌رود یمن خرج می‌شود! به تو چه!\\ حج حکم الهی است، مرجع تقلید داریم، ولی فقیه هم داریم، او باید تصمیم بگیرد!\\ در این شبکه‌های مجازی پر کردند که چه کسی گفته است این همه برای امام حسین (علیه‌السلام) غذا بدهیم؟! این همه خرج بکنیم؟!\\ نه! بروید اینها را خرج کنید برای عروس و دامادها! اتفاقاً اگر به عروس و دامادها کسی کمک می‌کند باز همین مذهبی‌ها و متدینین هستند. همین‌ها هستند که دارند خدمت می‌کنند.\\ فرمود: {\large «وَ اَلاِسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ»،} اگر می‌خواهید رگ گردن شیطان زده بشود، سر شیطان را ببرید، راهش استغفار است، اینکه انسان در پیشگاه الهی اهل طلب مغفرت باشد، البته باید سعی کنیم گناه نکنیم؛ ولی اگر گناه صادر شد نگذاریم گناه در جان ما لانه کند، نگذاریم ماندگار بشود.\\ چرا به من و شما گفتند هر شب قبل از خواب پنج دقیقه یا ده دقیقه با خودتان خلوت کنید؟!\\ خلوت که کردید ببینید صبح تا حالا چه‌کار کردید!\\ اسم این را می‌گذاریم محاسبه و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) فرمودند: اگر روزی یک بار یا دو بار خود را محاسبه نکنید شیعه نیستید! تشیع را بر خودتان نبندید!\\ {\large «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ كُلَّ يَوْمٍ مَرَّتَینِ {\Large{18}}»،} بهترین وقتش نیز قبل از خواب است؛ پنج دقیقه بنشینید و ببینید صبح چه‌کار کردید؟\\ نماز صبح قضا شد یا نه؟!\\ اگر قضا نشد سر وقت خواندید یا نه؟!\\ بین الطلوعین که مسلمان باید بیدار باشد روزی‌ها را آن موقع تقسیم می‌کنند، خواب بودید یا بیدار؟!\\ آمدید سر کار چشمت نجنبید و ناموس مردم را دید نزدید یا زدید؟!\\ حالا آمدید سر کار، مسئولانه کار کردید یا نکردید؟!\\ ظهر شد نمازتان را اول وقت خواندید؟!\\ موقع خوردن مال، حرام بود یا حلال خوردید؟!\\ غذا خوردید، پرخوری کردید یا به‌اندازه خوردید؟!\\ چقدر روایت داریم که بدترین ظرفی که انسان پرش می‌کند شکمش است! اگر شکم پر شد اولین اثرش این است که تندذهنی از بین می‌رود. انسان آن تیزی ذهنش را از دست می‌دهد! اصلاً متفکران ما شکم‌باره نبودند! من تحقیق کردم هیچ‌کدام از متفکران ما شکم‌باره نیستند!\\ چه بعد‌از‌ظهرتان و چه شبتان فرقی نمی‌کند، یک حسابی بکنید! بعد بخوابید.\\ در این محاسبه اگر کارهای بد کرده بودید برای هر کدام لااقل یک بار {\large «أستغفر الله ربّی و أتوب إلیه»،} یک استغفار عام که داشته باشیم هم تکرار کنیم: {\large «أستغفر الله ربّی و أتوب إلیه.»} \begin{center} {\large «صلی الله علیه یا اباعبدالله.»} \end{center} معمولاً یکی دو شب در گذشته، در مجالس حسینی از اصحاب خوانده می‌شود، حق هم همین است.\\ امام حسین (علیه‌السلام) خودشان شهادت دادند که بهتر از اصحاب من نیامده است:\\ «{\large «فَإِنِّي لاَ أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى}\{{\large وَ لاَ خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لاَ أَهْلَ بَيْتٍ}\}{\large أَبَرَّ}\{{\large وَ لاَ أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي {\Large{19}}}\}.»\\ شهادت بلندی است، خیلی شهادت عظیمی و بزرگی است و الگو هم آنها هستند خاندان عصمت و طهارت (علیه‌السلام) الگو هستند؛ ولی به‌هرحال معصوم هستند یا معصوم زاده هستند. ولی حبیب که معصوم‌زاده نیست، جون که معصوم‌زاده نیست، مسلم بن عوسجه که معصوم‌زاده نیست، مثل ما است! این‌ها بهتر می‌توانند برای ما مورد الگوبرداری قرار بگیرند.\\ معمولاً هر سال به اعتبار اینکه خودمان را در همان رتبه‌ها می‌بینیم یک اشارتی می‌کنیم به غلام‌سیاه اباعبدالله کسی که آن‌قدر خودش را پست می‌دید که در ذهن خودش اول تصور نمی‌کرد اجازه میدان رفتن پیدا کند.\\ چه کسانی در مجلس نشستند؟\\ آن‌قدر خودشان را گنهکار می‌بینند که حتی شک دارند حسین (علیه‌السلام) نگاهشان می‌کند یا نه؟!\\ حال اینها باید حال جَون باشد اهل نوبه است، آفریقا هم محل است در حقیقت با مادر امام رضا (علیه‌السلام)؛ زیرا مادر امام رضا (علیه‌السلام) هم نوبی است، جَون هم نوبی است.\\ چند دقیقه تاریخش را عرض بکنم؛\\ اسیری است که برده شده است، حضرت ابوذر این غلام را خرید، شد غلام ابوذر، در راه خدا این غلام را بخشید به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، من به نظرم ابوذر روی حساب کار کرده است! یعنی در این غلام چیزی دیده است که او را وصل کرده است به خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)! خدا کند ما هم وصل بشویم به این خاندان که خاندان نور هستند.\\ جَون آمده است در زندگی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دیگر هم آزاد است و غلام نیست؛ ولی در این آستان ایستاده است، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شهید شده است، آمده است در دم‌ودستگاه امام مجتبی (علیه‌السلام) و شده غلام امام مجتبی (علیه‌السلام)، امام مجتبی (علیه‌السلام) شهید شده است، آمده است در دم‌ودستگاه سیدالشهداء (علیه‌السلام). من به گمانم این اصطلاح پیر غلام اگر در اصحاب کربلا بخواهد برای کسی صدق کند اول باید به جون صدق کند.\\ آمده است در دستگاه اباعبدالله و با امام حسین (علیه‌السلام) آمده است کربلا شمشیر تیز می‌کند، نیزه تیز می‌کند، تخصص در این کار دارد، مقتل را برایتان بخوانم دلمان آماده بشود مثل غلام‌سیاه اباعبدالله (علیه‌السلام)با ما برخورد کند، برخورد آقا با این غلام عجیب است.\\ مقتل می‌گوید: وقتی اصحاب یکی‌یکی رفتند و به شهادت رسیدند؛ جَون آمد جلوی امام حسین (علیه‌السلام) یک جمله گفت: {\large «یا إبن رسول‌الله أتأذن لی فی القتال؟»}\\ آقا اجازه دارم بروم بجنگم و جانم را در راه شما فدا کنم؟\\ خیلی تعبیرات عجیب است!\\ اصلاً برخورد امام حسین (علیه‌السلام) روز عاشورا عجیب است؛ می‌خواهد به همه بگوید این‌هایی که با من ماندند عاشق بودند و فهیم بودند؛ هیچ‌کس به جبر نایستاده است.\\ غلام است، سیاه است، حضرت فرمودند: {\large « أنت في إذن مني فإنما تبعتنا طلبا للعافية فلا تبتل بطريقنا {\Large{20}}»،} گفتند: تو اجازه داری بروی!\\ می‌دانید چون غلام بود دشمن روی او حساس نبود می‌توانست برود.\\ غلام دیگر امام حسین (علیه‌السلام) عقبة بن سمعان جنگ نکرد، شهید هم نشد، آزادش هم کردند، تا فهمیدند غلام است آزاد شد!\\ حضرت فرمودند: برو! تو اجازه داری بروی! چرا؟\\ تو آمدی خانه ما به نان و نوایی برسی!\\ مبادا از طرف ما به تو خسارتی، بلایی نازل بشود. دو تا کار اینجا جناب جون کرد یک کار گفتاری یک کار رفتاری؛ کار گفتاری‌اش این است که شروع کرد با حضرت صحبت‌کردن اجازه را می‌خواهد بگیرد؛ اما کار رفتاری‌اش که امشب اگر ما بتوانیم انجام بدهیم خیلی کار کردیم! این است که خودش را انداخت روی پاهای اباعبدالله (علیه‌السلام) این پاها را گرفته است می‌بوسد؛ یعنی سر روی پای حضرت است و دارد حرف می‌زند؛ همه مقاتل این‌طور نوشتند: خودش را انداخت روی پاهای اباعبدالله!\\ بگو یا اباعبدالله می‌شود موقع مرگ پایتان را بیاورید کنار صورت ما!\\ من جملات جون را از زبان حال شما بخوانم گفت: {\large «يا ابن رسول‌الله أنا في الرخاء ألحس قصاعكم و في الشدة أخذلكم؟!»}\\ آقا! من در وقتی که شما در عافیت بودید کاسه‌لیس شما بودم، ته‌مانده غذای شما را می‌خوردم، حالا که جنگ است و زینب می‌خواهد به اسیری برود، علی‌اکبر (علیه‌السلام) می‌خواهد شهید بشود، من الان شما را رها کنم؟! \\ لا و الله قسم خورد این کار را نمی‌کنم، بعد دید تنها راهی که می‌تواند حسین فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را راضی کند از راه احساسات است. ما هم باید با احساسات، حسین (علیه‌السلام) را برای خودمان بگیریم.\\ گفت: {\large «إن ريحي لمنتن و إن حسبي للئيم و لوني لأسود.»}\\ من می‌دانم من سیاه هستم، بدبو هستم و من مثل شما از قریش نیستم، حسب‌ونسب ندارم صورتم هم سیاه است. دارد خودش را معرفی می‌کند!\\ عرضه داشت: {\large «فتنفس علي بالجنة فتطيب ريحي و يشرف حسبي و يبيض وجهي؛»}\\ آقا! دوست دارم بهشتی بشوم، اجازه بدهید بروم. اگر اجازه بدهید بروم چه می‌شود، دیگر از آن به بعد بوی بدنم خوش می‌شود، منم حسب‌ونسب پیدا می‌کنم، روز قیامت می‌گویم حسینی بودم، صورتم سفید می‌شود. باز دومرتبه قسم داد:\\ {\large «لا و الله لا أفارقكم حتى يختلط هذا الدم الأسود مع دمائكم؛»} نمی‌روم تا این خون سیاه با خون شما مخلوط بشود؛ امام حسین علیه‌السلام اشک‌هایش جاری شد. یکی از جاهایی که اباعبدالله (علیه‌السلام) گریه کردند اینجا بود، نتوانست جلوی احساساتش را بگیرد، اشکان اباعبدالله (علیه‌السلام) جاری شد. اجازه داد، جون آمده و جنگیده است؛ ۲۵ نفر را کشته است {\textbf{21}}.\\ حالا افتاده است روی زمین، شک دارد صدا بکند یا نکند؟! خودش را در آن حال نمی‌بیند! دل را به دریا می‌زند: {\large «السلام علیک یا اباعبدالله.»}\\ امام حسین (علیه‌السلام) آمدند دیدند پر از خون است، دست‌ها را به آسمان بلند کردند:\\ {\large «اَللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ رِيحَهُ وَ اُحْشُرْهُ مَعَ اَلْأَبْرَارِ وَ عَرِّفْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ {\Large{22}}.»}\\ خدایا صورتش را سفید کن و خدایا بویش را خوش کن و خدایا او دوست داشت با ما محشور بشود، با ما محشورش کن و خدایا روز قیامت ما را بشناسد و ما او را بشناسیم.\\ نشست سر این غلام را به دامن گرفت. چشمان بی رمقش باز شد یک جمله گفت:\\ {\large «مَن مِثلِی؟»}\\ چه کسی در عالم مثل من است؟\\ {\large «و إبن رسول‌الله علی رأسی؟! {\Large{23}}»}\\ حسین (علیه‌السلام) امده است بالای سر من! \begin{center} بوسید غلام را چو فرزند \hspace*{2.5cm} این رسم مروت حسین است \end{center} دست‌هایت را بیاور بالا سه مرتبه بگو: یا حسین... \begin{center} {\large «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.»} \end{center} \newpage \begin{center} {\Large{فهرست منابع}} \end{center} {\begin{enumerate} \item مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایت‌‌الله، غفاری، علی‌‌اکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 44، ص 382. \item سوره فاطر، آیه 6. \item غفاری، علی‌‌اکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 4، ص 62. \item غفاری، علی‌‌اکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 2، ص 18. \item ابن‌حیون، نعمان بن محمد، و فیضی، آصف. ۱۳۸۳-۱۹۶۳. دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام عن أهل بیت رسول الله علیه و علیهم افضل السلام. ۲ ج. قاهره - مصر: دار المعارف، ج 1، ص 342. \item غفاری، علی‌‌اکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 4، ص 63. \item فاری، علی‌‌اکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 4، ص 180. \item غفاری، علی‌‌اکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 4، ص 180. \item سبحانی تبریزی، جعفر، رسولی، هاشم، و اربلی، علی بن عیسی. ۱۳۸۱-۱۳۴۰. كشف الغمة في معرفة الأئمة. ۲ ج. تبریز - ایران: بني هاشمي، ج 2، ص 30. \item سوره بقره، آیه 271. \item سوره بقره، آیه 271. \item سوره بقره، آیه 271. \item سوره بقره، آیه 264. \item سوره احزاب، آیه 4. \item برای مطالعه بیشتر ر.ک به محمدی ری‌شهری، محمد، و شیخی، حمیدرضا. ۱۳۸۹. میزان الحکمة (با ترجمه فارسی). ۱۴ ج. قم - ایران: مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر، ج 2، ص 450. \item سوره حاقه، آیه 44-46. \item سوره نجم، آیه 8 و 9. \item ابن‌فهد حلی، احمد بن محمد، و موحدی قمی، احمد. ۱۴۰۷-۱۹۸۷. عدة الداعي و نجاح الساعي: کتاب علمی، دینی، اخلاقی، عبادی. ۱ ج. قم - ایران: دار الکتاب الإسلامي، ص 239. \item مفید، محمد بن محمد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، و کنگره‌ جها‌نی‌ هزاره‌ شیخ‌ مفید (ره‌) (۱۴۱۳ق‌. = ۱۳۷۲: قم‌). ۱۴۱۳-۱۳۷۲. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد. ۲ ج. قم - ایران: المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، ج 2، ص 91. \item مفید، محمد بن محمد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، و کنگره‌ جها‌نی‌ هزاره‌ شیخ‌ مفید (ره‌) (۱۴۱۳ق‌. = ۱۳۷۲: قم‌). ۱۴۱۳-۱۳۷۲. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد. ۲ ج. قم - ایران: المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، ج 45، ص 22. \item مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایت‌‌الله، غفاری، علی‌‌اکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 45، ص 22. \item مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایت‌‌الله، غفاری، علی‌‌اکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 45، ص 23. \item با اندک تغییری؛ به نقل از یکی دیگر اصحاب سیدالشهدا علیه السلام به نام اسلم ترکی؛ ابصارالعین، ص۵۳؛ نفس المهموم، ص۲۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۰. \end{enumerate}} \end{document}