list_icon_blue

همایش وحدت حوزه و دانشگاه بحث انسان خودنویس است مومن خوشنویس است

نظام سازی
روز وحدت حوزه و دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی گناباد
سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
همایش وحدت حوزه و دانشگاه بحث انسان خودنویس است مومن خوشنویس است
list_icon_blue خلاصه جلسه
در این نشست استاد رضایی تهرانی انسان را محور خلقت و خودشناسی را پایه شناخت خدا و جهان دانستند و بیان کردند: علوم غربی در شناخت انسان ناکام‌اند، زیرا روح الهی را نادیده می‌گیرند، درحالی‌که قرآن انسان را «احسن المخلوقین» می‌خواند. انسان موجودی «خودنویس» است؛ هویت او با علم و عملش شکل می‌گیرد و علم حقیقی به‌جای عارض شدن بر نفس، جان او را متحول می‌کند. اعمال انسان در دنیا و آخرت تجسم می‌یابند، همان‌گونه که قرآن و روایات نشان می‌دهند خوردن مال یتیم، خوردن آتش است. مؤمن نه‌تنها خودنویس، که «خوش‌نویس» است؛ مانند فاطمه زهرا (س) که عبادت و اخلاقش تجسم زیبایی‌های الهی بود. ایشان در ادامه بیان داشتند: حوزه و دانشگاه باید برای تربیت اندیشمندان اسلامی متحد شوند، چرا که امروز جذب استعدادها به حوزه‌ها ضرورت دارد زیرا تقلید از الگوهای معصومین (ع) و پرهیز از علم بی‌نفع، کلید ساخت هویت انسانیِ الهی است.
دسته بندی نظام سازی
مکان دانشگاه علوم پزشکی گناباد
زمان سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه
پسندیدم
video_icon_blue ویدیو سخنرانی
voice_icon_blue صوت سخنرانی
دریافت صوت
audio_icon_darkBlue audio_icon_darkBlue
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \begin{document} \begin{center} {\large «أعوذُ باللّٰهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم\\ \vspace*{5mm} بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم.»} \end{center} \begin{center} {\large «الحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلَی النَّیِّرِ الأَعْظَمِ وَ نَتِیجَةِ العَالَمِ هَادِي السُّبُلِ وَ مُنجِي البَشَرِ سَیِّدِنا وَ مَولَانَا حَبِیبِ إِلهِ العَالَمِینَ أَبِي القَاسِمِ المُصطَفیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ المُکَرَّمِینَ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلیٰ أَعدَائِهِم أَجمَعِینَ مِنَ الآنِ إِلیٰ قِیَامِ یَومِ الدِّینِ؛»} \end{center} \begin{center} {\large «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لو كان الحسن شخصاً لكان فاطمة، بل هي أعظم،}\{{\large إنّ فاطمة ابنتي خير أهل الأرض عنصرا، و شرفا، و كرما {\Large{1}}}\}؛»\\ {\large «قال الله تعالی فی کتابه: فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ {\Large{2}}.»} \end{center} {\large{\textbf{آغازین سخن}}}\\ \\ باعث افتخار است که در این جمع محترم و در خدمت اساتید بزرگوار حوزه و دانشگاه از شهر مشهدالرضا (علیه‌السلام) حضور یافته‌ام. ضمن خیرمقدم به تمامی عزیزانی که با زحمت قدم در این محفل گذاشته‌اند، آرزو دارم که سخنانم به یاری خداوند حق و صواب بوده و برای حاضران علم نافع به همراه داشته باشد.\\ \\ {\large{\textbf{انسان به‌عنوان محور بحث}}}\\ \\ از همان لحظه‌ای که در این جلسه نشستم و گزارش‌ها را شنیدم، متوجه شدم که تمامی موضوعات به انسان بازمی‌گردد. اگر بناست که حوزه و دانشگاه اتحادی داشته باشند، هدف این اتحاد چیزی جز خدمت به انسان و رفع نیازهای او نیست؛ بنابراین، بحث اصلی من در این نشست درباره‌ی حقیقت انسان خواهد بود. ابتدا مقدماتی را مطرح می‌کنم و سپس وارد اصل موضوع می‌شوم. ان‌شاءالله سعی خواهم کرد از طولانی‌شدن بحث جلوگیری کرده و مباحث فنی را تا جایی که ممکن است ساده‌سازی کنم تا به بهترین نحو مورد درک قرار گیرد.\\ \\ {\large{\textbf{مقدمه اول: خودشناسی به‌عنوان مقدمه‌ی شناخت دیگران}}}\\ \\ حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: {\large «كَيْفَ يَعْرِفُ غَيْرَهُ مَنْ يَجْهَلُ نَفْسَهُ {\Large{3}}»،} براین‌اساس، کسی که خویشتن را نشناسد، توانایی شناخت هیچ چیز دیگری را نیز نخواهد داشت. خودشناسی مقدمه‌ای برای دیگرشناسی است و علت آن روشن است؛ اگر فردی در شناخت خود که نزدیک‌ترین وجود به اوست ناکام بماند، در شناخت موجودات دیگر نیز که از او دورتر هستند ناتوان‌تر خواهد بود.\\ به بیانی دیگر، اگر فردی از خصوصیات ادراکی خود آگاهی نداشته باشد، شناخت او نسبت به جهان بیرونی همراه با خطا خواهد بود. مرحوم استاد شهید مطهری در کتاب ارزشمند «اصول فلسفه و روش رئالیسم» بارها تأکید کرده‌اند که شناخت ذهن انسانی بنیان فلسفه است و بدون آن فلسفه‌ای نخواهیم داشت؛ در نتیجه، فلسفه‌های مضاف و دانش بشری نیز شکل نخواهند گرفت.\\ \\ {\large{\textbf{مقدمه دوم: اهمیت خودشناسی در شناخت خداوند}}}\\ \\ حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) همچنین فرموده‌اند: {\large «عَجِبْتُ لِمَنْ يَجْهَلُ نَفْسَهُ كَيْفَ يَعْرِفُ رَبَّهُ {\Large{4}}»،} و یا {\large «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ {\Large{5}}.»} این فرمایش نشان می‌دهد که برای شناخت خداوند، ابتدا باید خود را شناخت. بر اساس منطق قرآن کریم، خداوند از خود انسان به او نزدیک‌تر است: «\{{\large يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا}\}{\large أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ}\{{\large وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ {\Large{6}}}\}.» ازاین‌رو، شناخت خداوند به شناخت نفس انسان وابسته است و اهمیت خودشناسی را بیش‌ازپیش آشکار می‌کند.\\ \\ {\large{\textbf{نگاهی نقادانه به علوم‌انسانی غربی}}}\\ \\ متأسفانه، در علوم‌انسانی غربی باوجودآنکه موضوع انسان است، نگاه به انسان بریده از دین بوده و جامع و کامل نیست. حتی در روان‌شناسی که علمی به‌ظاهر کاملاً انسانی به نظر می‌رسد، موضوع روح به معنای مورد نظر در فرهنگ قرآنی، یعنی «نفخه الهی» که در آیه‌ی {\large «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ {\Large{7}}»} ذکر شده، جایگاهی ندارد. روح به‌عنوان موجودی مجرد که بیش از صد دلیل بر تجرد آن موجود است، علمای بزرگی چون مرحوم علامه حسن‌زاده آملی کتاب مفصلی به نام «عیون مسائل النفس» دراین‌خصوص نگاشته‌اند. اما این نگاه در روان‌شناسی امروز جایگاهی ندارد و فاصله‌ای عمیق و معنادار میان آن‌ها وجود دارد.\\ \\ {\large{\textbf{اهمیت تعریف گونه‌ها و انسان}}}\\ \\ در گستره‌ی عظیم خلقت، خدای متعال گونه‌های بی‌شماری آفریده است. اگرچه آمار دقیقی در دست نیست، ولی جهان مملو از انواع گونه‌های گیاهی و حیوانی است. بااین‌حال، شناخت حقیقت این‌گونه‌ها بسیار دشوار است. در علم منطق و فلسفه، تقریباً مسلم است که تعریف حقیقی اشیاء امری سخت و پیچیده است.\\ به‌عنوان نمونه، ابن‌سینا، نابغه‌ی برجسته‌ی ایرانی، در رساله‌ی معروف خود «رسالة الحدود» با چالشی عظیم روبرو می‌شود: تعریف گونه‌ها. او در این رساله حدود صد گونه را تعریف می‌کند، اما اذعان دارد که این کار، امری دشوار و پیچیده است. وقتی به انسان می‌رسیم، این پیچیدگی چندبرابر می‌شود، زیرا انسان از دیدگاه دینی ما، پیچیده‌ترین مخلوق الهی است.\\ \\ {\large{\textbf{عظمت انسان از دیدگاه الهی}}}\\ \\ خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: {\large «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا {\Large{8}}.»} \begin{center} آسمان بار امانت نتوانست کشید \hspace*{2.5cm} قرعه کار به نام من دیوانه زدند \end{center} این آیه نشان‌دهنده‌ی آن است که انسان بار امانتی را پذیرفت که آسمان‌ها و زمین از تحمل آن عاجز بودند. همچنین، خداوند در قرآن از زیبایی انسان یاد کرده و هنگام خلقت او فرموده است: {\large «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ {\Large{10}}»،} اگر خداوند احسن الخالقین است پس انسان احسن المخلوقین است.\\ براین‌اساس، انسان به‌عنوان زیباترین و پرظرفیت‌ترین مخلوق الهی معرفی شده است.\\ \\ {\large{\textbf{تعریف انسان از دیدگاه فیلسوفان و اندیشمندان}}}\\ \\ از دوران افلاطون تاکنون، تلاش‌های بسیاری برای تعریف صحیح انسان صورت گرفته است. در ابتدای طلبگی، به طلاب گفته می‌شود که تعریف انسان {\large «الانسان حیوان ناطق»} است. این تعریف اجمالی بوده و تعریف تفصیلی‌تر آن چنین است: {\large «جوهر جسم نامی حساس متحرک بالاراده ناطق.»}\\ اما این تعریف‌ها نیز مورد نقد قرار گرفته‌اند. علامه طباطبایی و شهید مطهری (رحمت‌الله‌علیهما) ایراداتی بر این تعاریف وارد کرده‌اند. شهید مطهری تعریف انسان را تغییر داده و او را «حیوان فیلسوف» می‌داند؛ یعنی موجودی که توانایی درک معقول ثانی مانند علیت، حدوث و قدم را دارد.\\ آیت‌الله جوادی آملی نیز تعریف دیگری ارائه کرده و انسان را {\large «حیٌّ متألّهٌ»} دانسته است؛ موجودی زنده که به‌دنبال الوهیت است. این تعاریف نو به دلیل پیچیدگی ذات انسان، همچنان در حال تکامل و تغییر هستند.\\ \\ {\large{\textbf{چالش‌های هوش مصنوعی و جایگاه انسان}}}\\ \\ در دنیای امروز، یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های تحقیقاتی، هوش مصنوعی است. بشر همچنان در مواجهه با آینده‌ی این تکنولوژی (فناوری) دچار ابهام است. اگر هوش مصنوعی با تسلیحات ترکیب شود، نتایج آن غیرقابل‌پیش‌بینی خواهد بود. از سوی دیگر، سؤال اینجاست که آیا بشر باید به این مصنوع به‌عنوان معلم و مربی نگاه کند یا همچنان برتری خود را حفظ نماید، زیرا علت همیشه قوی‌تر از معلول است.\\ \\ {\large{\textbf{هدف از تعریف انسان}}}\\ \\ هدف این است که تعریفی از انسان ارائه شود که قابل‌بهره‌برداری در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد.\\ به همین مناسبت و در ایام میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، روح مطهر ایشان را یاد کرده و صلواتی بر محمد و آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) تقدیم کنید.\\ \\ {\large{\textbf{انسان: موجود خودنویس و پویا}}}\\ \\ من معتقدم که انسان، موجودی «خودنویس» است؛ یعنی خودش، خود را می‌نگارد. در حقیقت، موجودات به دو دسته تقسیم می‌شوند: ایستاتیک و داینامیک؛ ایستا و پویا. انسان، موجودی متحول و پویاست که در این پویایی، تنها عامل تحول خود اوست. این ویژگی منحصربه‌فرد، سبب می‌شود که انسان سرنوشت و هویت خود را بنویسد؛ حال، مسئله این است که چگونه این نگارش را انجام دهد؟\\ این مسئله، هم در ساحت علم و هم در ساحت عمل قابل بررسی است. چه دانشگاه و چه حوزه‌های علمیه، هر دو دربردارنده‌ی علم و عمل هستند. از نگاه فلسفه، عرفان، قرآن کریم و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)، دانش با ذات انسان عجین می‌شود و این امر، مسجل و مسلم است.\\ \\ {\large{\textbf{ارتباط جان انسان با دانش}}}\\ \\ در طول تاریخ، دو نگاه متفاوت نسبت به ارتباط جان انسان با دانش وجود داشته است. نگاه نخست، نگاه پیشینیان است که معتقد بودند دانش، به‌صورت عرضی بر جان انسان می‌نشیند؛ یعنی انسان بدون تغییر در ذات خود، صرفاً به آموختن اطلاعات پرداخته و این دانش بر روی نفس عارض می‌شود. این نگاه، مورد پذیرش حکمت، صدرالمتألهین، عرفان، قرآن کریم و دین نیست.\\ نگاه دوم، «اتحاد علم، عالم و معلوم» است. بر اساس این دیدگاه، وقتی انسان دانش می‌آموزد، وجود او گسترش پیدا می‌کند. دانش، هویت انسان را تغییر داده و او را متحول می‌سازد. همان‌طور که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: {\large «كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلاَّ وِعَاءَ اَلْعِلْمِ}\{{\large فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ {\Large{11}}}\}.»\\ هر ظرفی با پر شدن محدود می‌شود، مگر ظرف علم که ظرفیت نامحدودی دارد.\\ \\ {\large{\textbf{نقش علم در هویت و گستره وجودی انسان}}}\\ \\ دانش، نه‌تنها عوارضی بر نفس انسان نیست، بلکه هویت انسان را شکل داده و او را گسترش وجودی می‌دهد. برخلاف دیدگاه‌های دیگر که علم را اطلاعاتی بیگانه از جان انسان تلقی می‌کنند، دانش حقیقی، جان انسان را پرورش داده و او را به تعالی می‌رساند. همان‌طور که در شعر معروف آمده است: \begin{center} ای برادر تو همان اندیشه‌ای \hspace*{2.5cm} مابقی خود استخوان و ریشه‌ای {\textbf{12}} \end{center} با این نگاه، داده‌هایی که تخریب‌کننده شخصیت انسان هستند و نفعی ندارند، هرگز به‌عنوان علم تلقی نمی‌شوند.\\ \\ {\large{\textbf{اهمیت منبع دانش و پرهیز از علم بی‌نفع}}}\\ \\ از منظر دین، داده‌هایی که انسان را تخریب می‌کنند، علم محسوب نمی‌شوند. همان‌طور که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرموده‌اند: {\large «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ}\{{\large وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ {\Large{13}}}\}.» بسیاری از عالمان به‌خاطر جهالتشان نابود شده‌اند. همچنین، در دعای پس از نماز واجب، می‌گوییم: {\large «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لاَ يَنْفَعُ {\Large{14}}»،} این نشان‌دهنده‌ی اهمیت دانش مفید است.\\ علاوه بر این، قرآن کریم تأکید دارد که انسان باید منبع دانش خود را بشناسد: {\large «فِي قَوْلِ اَللَّهِ فَلْيَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ‌ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ اَلَّذِي يَأْخُذُهُ مِمَّنْ يَأْخُذُهُ {\Large{15}}»،} امام باقر (علیه‌السلام) نیز فرموده‌اند: یعنی علم را باید از چه کسی اخذ کرد.\\ \\ {\large{\textbf{نتیجه‌گیری}}}\\ \\ دانش حقیقی، نه‌تنها با جان انسان گره می‌خورد، بلکه هویت او را می‌سازد و ظرفیت وجودی او را گسترش می‌دهد. ازاین‌رو، توجه به منابع دانش و پرهیز از داده‌های بی‌نفع، کلیدی‌ترین عامل در پرورش شخصیت انسان است.\\ \\ {\large{\textbf{اهمیت تفکر در معقولات}}}\\ \\ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در جمله‌ای مشهور می‌فرمایند: {\large «عَجَبٌ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فِي مَأْكُولِهِ كَيْفَ لاَ يَتَفَكَّرُ فِي مَعْقُولِهِ فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا يُؤْذِيهِ وَ يُودِعُ صَدْرَهُ مَا يُرْدِيهِ {\Large{16}}.»}\\ این بیان، تعجب آنان از افرادی است که در مورد غذاهای مصرفی خود دقت زیادی می‌کنند، اما نسبت به تفکر و دقت در معقولات خود بی‌توجه هستند. برای مثال، وقتی فردی گرسنه است و می‌خواهد غذایی بخورد، حتی در انتخاب محل غذاخوری دقت زیادی می‌کند که غذا سالم و غیرآلوده نباشد. اما همین دقت و وسواس را در انتخاب و پذیرش معقولات خود به کار نمی‌برد.\\ \\ {\large{\textbf{محدودیت ذهن انسان}}}\\ \\ استاد بزرگوار، حضرت آیت‌الله جوادی آملی، در بیانی حکیمانه مطرح کرده‌اند که ظرفیت ذهن انسان، مانند توانایی جسمی او محدود است. همان‌طور که بدن قادر به تحمل هر نوع فشار و بار نیست، ذهن نیز ظرفیت مشخصی دارد. این محدودیت ذهنی انسان نشان‌دهنده‌ی اهمیت مدیریت و گزینش اطلاعات و تفکراتی است که به ذهن راه پیدا می‌کنند؛ بنابراین، هر انسانی باید بررسی کند که چه چیزی را حفظ می‌کند و در مورد چه موضوعاتی تفکر می‌نماید، زیرا عمر و زمان محدود است.\\ \\ {\large{\textbf{علم: کاشت در جان انسان}}}\\ \\ نکته‌ی اول این است که انسان «خودنویس» است؛ یعنی هر فرد، خود را می‌نگارد و زندگی خود را می‌سازد. از منظر دانش، رابطه‌ی علم با انسان، رابطه‌ای عمیق و بنیادین است، نه سطحی و عرضی. علم، به‌عنوان بذری در جان انسان کاشته می‌شود و موجب رشد و تحول در ذات او می‌گردد، نه صرفاً افزوده‌ای بیگانه بر نفس انسان.\\ \\ {\large{\textbf{تأثیر جهان‌بینی بر رفتار}}}\\ \\ همان‌طور که علم بر ذات انسان تأثیرگذار است، عمل نیز از این قاعده تبعیت می‌کند. رفتار انسان، معمولاً ریشه در ایدئولوژی و اعتقادات او دارد، و این اعتقادات نیز بر اساس جهان‌بینی او شکل گرفته‌اند. طبیعی است که رفتار یک کمونیست با رفتار یک مؤمن عارف کاملاً متفاوت باشد؛ زیرا جهان‌بینی این دو نفر، اساساً متفاوت است و این تفاوت به ایدئولوژی و سپس به رفتار آن‌ها منتقل می‌شود.\\ \\ {\large{\textbf{نتیجه‌گیری}}}\\ \\ درک اهمیت علم و عمل به‌عنوان عناصر سازنده‌ی هویت انسان، ضروری است. علم باید با جان انسان گره بخورد و رفتار باید بازتاب اعتقادات و جهان‌بینی فرد باشد. در این مسیر، هر فرد مسئول است که به‌دقت انتخاب کند چه می‌آموزد، چه می‌پذیرد و چه رفتاری از خود نشان می‌دهد.\\ \\ {\large{\textbf{تأثیر علم، ادراک و اعتقاد بر نفس انسان}}}\\ \\ بر اساس آموزه‌های اخلاقی، تکرار رفتار سبب ایجاد ملکه در نفس انسان می‌شود. همان‌گونه که علامه طباطبایی فرموده‌اند، ملکات انسان، منشأ عذاب یا ثواب هستند. قرآن کریم نیز، به‌طور شفاف بیان می‌کند که عذاب و ثواب صرفاً مفاهیمی جدا از ذات انسان نیستند، بلکه به تکوین و سرشت او مرتبط هستند. دین، حقوق و دستورالعمل‌های زندگی، همگی بر اساس تکوین قرار دارند و انسان باید سرشت خود را اصلاح کند.\\ \\ {\large{\textbf{تجسم اعمال و اثر رفتار}}}\\ \\ قرآن کریم به‌وضوح تأکید دارد که اعمال انسان، جزئی جدایی‌ناپذیر از ذات او هستند. به‌عنوان نمونه، آیه‌ی شریفه می‌فرماید: {\large «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا؛ {\Large{17}}.»}\\ این آیه نشان می‌دهد که خوردن مال یتیم، همان خوردن آتش است و همین آتش در روز قیامت، درون جان انسان را می‌سوزاند. قرآن با مفهوم «تجسم اعمال» بیان می‌کند که اعمال انسان به شکل موجوداتی زنده مجسم می‌شوند و در روز قیامت، انسان‌ها را می‌سوزانند.\\ \\ {\large{\textbf{تجسم وحوش در قیامت}}}\\ \\ یکی از آیات شگفت‌انگیز قرآن کریم می‌فرماید:\\ {\large «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ؛ {\Large{18}}»،}\\ علما در فهم این آیه تأمل کرده‌اند، چرا که وحوش در قیامت نمایان می‌شوند. این حیوانات، در واقع تجسم انسان‌هایی هستند که در زندگی به صفات وحشی مانند پلنگ، گرگ و شیر تبدیل شده‌اند. این تجسم‌ها نمادی از اعمال انسان‌ها در دنیا هستند و نشان‌دهنده‌ی تأثیر مستقیم رفتار بر ذات آنان است.\\ \\ {\large{\textbf{تجسم اعمال در دنیا}}}\\ \begin{center} \{{\large قَالَ أَبُو بَصِيرٍ لِلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا أَكْثَرَ اَلْحَجِيجَ وَ أَعْظَمَ اَلضَّجِيجِ فَقَالَ بَلْ مَا أَكْثَرَ اَلضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ اَلْحَجِيجَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَعْلَمَ صِدْقَ مَا أَقُولُهُ وَ تَرَاهُ عِيَاناً فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيْهِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ بَصِيراً فَقَالَ اُنْظُرْ يَا أَبَا بَصِيرٍ إِلَى اَلْحَجِيجِ قَالَ فَنَظَرْتُ فَإِذَا أَكْثَرُ اَلنَّاسِ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ وَ اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ كَالْكَوْكَبِ اَللاَّمِعِ فِي اَلظَّلْمَاءِ فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ صَدَقْتَ يَا مَوْلاَيَ مَا أَقَلَّ اَلْحَجِيجَ وَ أَكْثَرَ اَلضَّجِيجِ ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ ضَرِيراً فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ فِي ذَلِكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا بَخِلْنَا عَلَيْكَ يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ إِنْ كَانَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا ظَلَمَكَ وَ إِنَّمَا خَارَ لَكَ وَ خَشِينَا فِتْنَةَ اَلنَّاسِ بِنَا وَ أَنْ يَجْهَلُوا فَضْلَ اَللَّهِ عَلَيْنَا وَ يَجْعَلُونَّا أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اَللَّهِ وَ نَحْنُ لَهُ عَبِيدٌ لاَ نَسْتَكْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لاَ نَسْأَمُ مِنْ طَاعَتِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ {\Large{19}}؛}\} \end{center} داستانی از امام باقر یا امام صادق (علیهما‌السلام) نشان‌دهنده‌ی همین مفهوم است. حضرت در حج، با ابوبصیر مواجه شدند او گفت: {\large «مَا أَكْثَرَ اَلْحَجِيجَ وَ أَعْظَمَ اَلضَّجِيجِ.»} اما امام فرمودند: {\large «مَا أَكْثَرَ اَلضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ اَلْحَجِيجَ»،} و با دست‌کشیدن بر چشم ابوبصیر، او را قادر به دیدن حقیقت کردند؛ و او مشاهده کرد که اکثر جمعیت به‌صورت حیوانات بودند. این بیان، روشن می‌کند که اعمال انسان‌ها در همین دنیا نیز، هویت آنان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.\\ \\ {\large{\textbf{نقش علم و عمل در سازندگی انسان}}}\\ \\ آنچه در نهایت هویت انسان را شکل می‌دهد، نیات، ملکات، علم و اعمال او هستند. علم و عمل، هر دو با جان انسان گره خورده و می‌توانند او را به تعالی برسانند یا او را تخریب کنند. به همین دلیل، توجه به کیفیت علم و منبع آن، و همچنین اصلاح اعمال و نیات، برای ساخت هویت انسان ضروری است.\\ \\ {\large{\textbf{آیت‌الله بهاءالدینی و معنویت در سیروسلوک}}}\\ \\ خداوند آیت‌الله بهاءالدینی را رحمت کند، شخصیتی برجسته از قم که به معنویت و سیروسلوک شهرت داشت. ایشان در دوران جوانی، از خداوند متعال تقاضایی کرد و نتیجه‌ی آن، باز شدن چشم برزخی ایشان بود که موجب می‌شد برزخ افراد را مشاهده کند. این ویژگی چنان بارز بود که طلابی که پشت سر ایشان نماز می‌خواندند، پیش از ورود به حسینیه، مکرراً ذکر «یا ستار» می‌گفتند. بااین‌حال، ایشان می‌فرمودند: «فایده ندارد، بیا داخل!» و آنچه باید می‌دیدند، می‌دیدند.\\ \\ {\large{\textbf{پرده‌برداری از حقیقت در حرم امام رضا (علیه‌السلام)}}}\\ \\ یکی از زائران حرم امام رضا (علیه‌السلام) که حال خوشی داشت، ناگهان پرده از جلوی چشمانش برداشته شد و متوجه شد بسیاری از اطرافیانش انسان نیستند. او با اضطراب نزد فردی که گوشه صحن سلمانی می‌کرد و انسان بودنش را می‌دید، آمد و علت این وضعیت را پرسید. آینه‌ای به او داد و مشاهده کرد که خودش نیز به شکل حیوان است. این داستان نشان می‌دهد که علم و عمل انسان، به ذات او گره خورده‌اند و هرگونه تفکر خلاف این حقیقت، اشتباه است.\\ \\ {\large{\textbf{آیات قرآن در تبیین خودسازی}}}\\ \\ قرآن کریم انسان را به خودسازی و تمرکز بر ذات خود دعوت می‌کند:\\ {\large «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ {\Large{20}}.»}\\ این آیه تأکید دارد که هر انسانی باید به خویشتن خویش بپردازد و از گمراهی دیگران متأثر نشود. علامه طباطبایی (رحمت‌الله‌علیه) در تفسیر المیزان نیز، به این موضوع پرداخته و تأکید کرده‌اند که انسان در ذات خود، همچون تار تنیدن، عمل می‌کند.\\ {\large «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا {\Large{21}}.»}\\ این بیان نشان می‌دهد که اعمال انسان، به ذات او بازمی‌گردد. همان‌طور که مشهور است: \begin{center} هرچه کنی به خود کنی \hspace*{2.5cm} گر همه نیک و بد کنی \end{center} {\large{\textbf{انسان خودنویس و مؤمن خوش‌نویس}}}\\ \\ انسان، موجودی خودنویس است که خود را نگاشته و هویتش را شکل می‌دهد. اما مؤمن، نه‌تنها خودنویس است، بلکه خوش‌نویس نیز هست؛ زیرا کردار و گفتار او بر اساس اصول اخلاقی و ایمانی استوار است. پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) در مورد حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: {\large «لو کان الحسن شخصاً (أو هیئة) لکان فاطمة بل هی أعظم {\Large{22}}.»}\\ این توصیف، جایگاه والای اخلاق ایمانی و توحیدی حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را نشان می‌دهد، تا جایی که غضب او، غضب خداوند و رضایت او، رضایت خداوند است.\\ \\ {\large{\textbf{عبادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)}}}\\ \\ امام صادق (علیه‌السلام) درباره حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرموده‌اند: {\large «قامت أمّنا فاطمة فی مصلیها حتی تورّمت قدماها {\Large{23}}.»}\\ این روایت نشان‌دهنده‌ی عبادت خالصانه و بی‌نظیر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است، به‌طوری‌که پاهای ایشان به علت طولانی‌بودن ایستادن برای عبادت، متورم شدند. عبادت، علم، عمل، شوهرداری و فرزندداری ایشان، به‌هیچ‌وجه قابل‌مقایسه با دیگران نیست. در واپسین لحظات زندگی، ایشان به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گفتند: {\large «و ما خالفتک فی شیء.»}\\ این بیان، حکایت از آن دارد که در هیچ امری با امیرالمؤمنین مخالفت نکردند، درحالی‌که ایشان تجسم غیرت بودند.\\ \\ {\large{\textbf{تجسم صفات اخلاقی ائمه معصومین}}}\\ \\ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به‌عنوان تجسم صفات عالی اخلاقی شناخته شده‌اند. به‌عنوان نمونه: \begin{enumerate} \item اگر حلم \{یا فضل\} مجسم می‌شد، امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بود:\\ {\large «لو کان الحلم }\{{\large أو الفضل}\}{\large شخصاً لکان الحسن}\{{\large أو علیّاً {\Large{24}}}\}؛» \item اگر حیا مجسم می‌شد، امام حسین (علیه‌السلام) بود:\\ {\large «لو کان الحیاء صورةً لکان الحسین {\Large{25}}»؛} \item اگر کار پسندیده مجسم می‌شد، انسانی زیبا بود: امام حسین (علیه‌السلام) در مسیر مکه به کربلا فرمودند:\\ {\large «فَلَوْ رَأَيْتُمُ اَلْمَعْرُوفَ رَجُلاً رَأَيْتُمُوهُ حَسَناً}\{{\large جَمِيلاً يَسُرُّ اَلنَّاظِرِينَ وَ لَوْ رَأَيْتُمُ اَللُّؤْمَ رَأَيْتُمُوهُ سَمِجاً مُشَوَّهاً تَنْفِرُ مِنْهُ اَلْقُلُوبُ وَ تُغَضُّ دُونَهُ اَلْأَبْصَارُ {\Large{26}}}\}.» \end{enumerate} این صفات بیانگر عظمت اخلاق و عمل آنان است، و قرآن کریم نیز تأکید می‌کند که هدف از خلقت انسان، سنجش زیباترین اعمال اوست: {\large «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ {\Large{27}}.»}\\ \\ {\large{\textbf{خودنویسی انسان و نقش ایمان}}}\\ \\ انسان موجودی است که لحظه‌به‌لحظه خود را نگاشته و هویتش را شکل می‌دهد. اما مؤمن، خود را زیبا می‌نویسد؛ این امر وجه تمایز مؤمن از سایر انسان‌هاست. تمام تلاش جامعه‌ی الحاد در این جهت است که انسان را از هویت خود خالی کند. همان‌طور که دکتر الکسی کارل {\textbf{28}} در کتاب «انسان موجود ناشناخته» اشاره کرده است، انسان در شناخت خود لنگ می‌زند و همین نقص، سبب عدم شناخت درست سایر موجودات می‌شود.\\ پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) نیز این مهم را با دعای مشهور خود مطرح کرده‌اند: {\large «أَللَّهُمَّ أَرِنَا الأَشیَاءَ}\{{\large اَلْحَقَائِقَ}\}{\large كَمَا هِيَ {\Large{29}}}.»\\ خدایا اشیاء را همان‌گونه که هستند برای من نمایان کن. بفهمیم آنچه غیر از خداست توی مشت خداست و عین ارتباط با خداست و ما باید بتوانیم خود را زیبا بنویسیم\\ \\ {\large{\textbf{وحدت حوزه و دانشگاه و آینده علمی کشور}}}\\ \\ خاطره‌ای از دکتر سید جعفر شهیدی بیانگر چالش‌های وحدت حوزه و دانشگاه است. ایشان با طنز در پاسخ گلایه‌ای که از ایشان کردم اشاره کرده‌اند که بی‌نظمی حوزه به دانشگاه انتقال یافته و مدرک‌گرایی دانشگاه وارد حوزه شده است. این مسئله ضرورت بازنگری در تعامل این دو نهاد علمی را نشان می‌دهد.\\ ان‌شاءالله حوزه و دانشگاه در هم تنیده عمل کند زیرا حوزه و دانشگاه، دو بال علمی و عملی کشور هستند. اما حوزه‌ها در جذب نوجوانان خوش‌ذهن با مشکل مواجه‌اند. اگر بخواهیم شخصیت‌هایی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و علامه طباطبایی (رحمت‌الله‌علیهم) تربیت کنیم، باید افراد با استعداد بالا وارد حوزه‌های علمیه شوند. بااین‌حال، جذب چنین افرادی به حوزه دشوار است، و نیازمند همکاری دانشگاهیان برای تشویق دانشجویان مستعد و مذهبی به ورود به حوزه‌های علمیه هستیم.\\ \\ {\large{\textbf{درخواست از دانشگاهیان}}}\\ \\ دو تن از مراجع تقلید، آیت‌الله بهجت و آیت‌الله شبیری زنجانی، فتوا داده‌اند که بر نوجوانان شیعه‌ی خوش‌ذهن، ورود به حوزه‌های علمیه واجب است. حوزه‌های علمیه با کمبود روحانیان فاضل، اسلام‌شناس و اندیشمند مواجه‌اند. از دانشگاهیان تقاضا می‌شود که دانشجویان مستعد باانگیزه را برای ورود به حوزه راهنمایی کنند. حوزه‌های علمیه نیز آمادگی دارند که از آنان استقبال کرده و در این مسیر همراهی کنند.\\ منصور باشید موفق باشید اگر اطاله کلام کردم عذرخواهی می‌کنم برای سلامتی خودتان صلواتی عنایت بفرمایید. \begin{center} {\large «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.»} \end{center} \newpage \begin{center} \Large{فهرست منابع} \end{center} \begin{enumerate} \item بحرانی، عبد الله بن نور الله و موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر، «عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال»، مدرسه الامام المهدی علیه السلام، ج 11، ص 127 و 128. \item سوره عبس، آیه 24. \item علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، آمدی، عبدالواحد بن محمد، و رجایی، مهدی. ۱۴۱۰-۱۹۹۰. غرر الحکم (تصحیح رجایی). ۱ ج. قم - ایران: دار الکتاب الإسلامي، ص 518. \item علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، آمدی، عبدالواحد بن محمد، و رجایی، مهدی. ۱۴۱۰-۱۹۹۰. غرر الحکم (تصحیح رجایی). ۱ ج. قم - ایران: دار الکتاب الإسلامي، ص 461. \item علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، آمدی، عبدالواحد بن محمد، و رجایی، مهدی. ۱۴۱۰-۱۹۹۰. غرر الحکم (تصحیح رجایی). ۱ ج. قم - ایران: دار الکتاب الإسلامي، ص 588. \item سوره انفال، آیه 24. \item سوره ص، آیه 72. \item سوره احزاب، آیه 72. \item دیوان حافظ، غزل شماره 184. \item سوره مؤمنون، آیه 14. \item صالح، صبحی، شریف رضی، محمد بن حسین، و علی بن ابی طالب (ع)، امام اول. ۱۴۱۴. نهج البلاغة (صبحی الصالح). ۱ ج. قم - ایران: مؤسسة دار الهجرة، ص 505. \item مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش 9. \item صالح، صبحی، شریف رضی، محمد بن حسین، و علی بن ابی طالب (ع)، امام اول. ۱۴۱۴. نهج البلاغة (صبحی الصالح). ۱ ج. قم - ایران: مؤسسة دار الهجرة، ص 487. \item کراجکی، محمد بن علی و نعمه، عبد الله، «کنز الفوائد»، کنز الفوائد. ج ۱، صفحه ۳۸۵. \item محدث، جلال‌الدین، و برقی، احمد بن محمد. بدون تاریخ. المحاسن. ۲ ج. قم - ایران: دار الکتب الإسلامیة،، ج ۱ ص ۲۲۰. \item مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایت‌‌الله، غفاری، علی‌‌اکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحار الأنوار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 1، ص 218. \item سوره نساء، آیه 10. \item سوره تکویر، آیه 5. \item رسولی، هاشم، ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، و آشتیانی، محمدحسین. بدون تاریخ. المناقب (ابن شهر آشوب). ۴ ج. قم - ایران: علامه، ج 4، ص 184. \item سوره مائده، آیه 105. \item سوره اسراء آیه 7. \item بحرانی، عبد الله بن نور الله و موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر، «عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال»، مدرسه الامام المهدی علیه السلام، ج 11، ص 127 و 128. \item نزدیک به این مضمون از حسن بصری نقل شده است؛ رسولی، هاشم، ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، و آشتیانی، محمدحسین. بدون تاریخ. المناقب (ابن شهر آشوب). ۴ ج. قم - ایران: علامه، ج 3، ص 341. \item با اندکی تغییر؛ ابن شاذان، محمد بن احمد، «مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين علي بن ابی طالب و الأئمة من ولده عليهم السلام من طریق العامة»، مدرسه الامام المهدی علیه السلام، ص 135 و 136. \item با اندکی تغییر؛ ابن شاذان، محمد بن احمد، «مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين علي بن ابی طالب و الأئمة من ولده عليهم السلام من طریق العامة»، مدرسه الامام المهدی علیه السلام، ص 135 و 136. \item برای مطالعه بیشتر ر.ک به سبحانی تبریزی، جعفر، رسولی، هاشم، و اربلی، علی بن عیسی. ۱۳۸۱. كشف الغمة في معرفة الأئمة. ۲ ج. تبریز - ایران: بني هاشمي، ج 2، ص 30. \item سوره ملک، آیه 2. \item Alexis Carrel. \item ابن‌ابی‌جمهور، محمد بن زین‌الدین، مرعشی، شهاب‌الدین، و عراقی، مجتبی. ۱۴۰۳-۱۹۸۳. عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية. ۴ ج. قم ‐ ایران: مؤسسه سيد الشهداء (ع)، ج 4، ص 132. \end{enumerate} \end{document}