\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\begin{center}
{\large «أعوذُ باللّٰهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم\\
\vspace*{5mm}
بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم.»}
\end{center}
\begin{center}
{\large «الحَمْدُلِلّٰهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَليٰ رَسُولِ اللهِ وَ آلِه آلِ اللهِ وَ اللَّعْنُ عَليٰ أَعْدَائِهِمْ أَعْدَاءِ اللهِ إِليٰ یَوْمِ لِقَاءِ اللهِ؛»}
\end{center}
\begin{center}
{\large «قال الله تعالی فی محکم کتابه الکریم: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ {\Large{1}}؛»}
\end{center}
\begin{center}
{\large «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ فَوْقَ كُلِّ بِرٍّ بِرّاً حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلُ شَهِيداً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ}\{{\large وَ فَوْقَ كُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى يَقْتُلَ اَلرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَيْهِ {\Large{2}}}\}.»
\end{center}
سالروز شهادت باب الحوائج إلی الله امام همام موسی بن جعفر (سلاماللهعلیه) را خدمت همه عزیزان تسلیت عرض میکنم انشاءالله در مثل چنین روزی زائر قبر منورش بوده باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم).\\
فرصت من بسیار کوتاه است و سخنگفتن از شخصیت شهید شیخ محمد تولایی نیاز به زمان بیشتری دارد.\\
برخی از نکاتی که از نزدیکان و خانواده ایشان شنیدهام یا خود ناظر و حاضر بودهام خدمت عزیزان تقدیم میکنم و چون برنامه تکریم از خانواده نیز هست زمان کوتاهی میتوانم سخن بگویم.\\
ویژگیهای شهید تولایی را در مستندی که پخش شد مشاهده نمودید.
بخشی از این ویژگیها نیاز به تکمیل و تبیین و بخشی از آنها بیان نشد که خدمت سروران خودم عرض میکنم؛
\begin{enumerate}
\item
اول، ویژگی اول اخلاص شهید محمد تولایی بود و سعی داشت برای خدا کار کند؛ معمولاً علمای علم اخلاق فرمودهاند: یک پایه اخلاص کتمان است و ایشان بخشی از کارهای خیرش پس از شهادتش تازه فهمیده شد! و این نشانگر اخلاص است.\\
در زندگی اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) نیز اینچنین بوده است که وقتی از دنیا میرفتند بسیاری از خانوادهها میفهمیدند که آن کسی که شبانگاهان به آنها رسیدگی میکند؛ مثلاً امام سجاد یا امام صادق یا امام رضا (علیهمالسلام) است و این نشانگر اخلاص است.
\item
دوم، بذول، جواد و دست و دلباز بودن است؛ او میبخشید و دست میگرفت.\\
شاید این نکته در زندگی این شهید برجسته باشد که ایشان روزه استیجاری میگرفت و با روزه استیجاری به دیگران کمک میکرد با اینکه گرفتن روزه واجب برای ما سخت است چه رسد به روزه استیجاری!\\
من روزه استیجاری بگیرم و به دیگری بهصورت قرضالحسنه یا بلاعوض بدهم نشانگر نهایت ایثار و بذول بودن است.
\item
سوم، مرحوم تولایی بسیار بشّاش و دائم التبسم بود؛ ولی از محور حق خارج نمیشد و این دستوری است که در دین نیز تأکید شده است؛
\item
چهارم، بسیار به راهی که انتخاب کرده بود اعتقاد داشت؛ مسیر طلبگی را با تمام زحمات و احیاناً توهینهایی که دارد از بن دندان پذیرفته بود.
\item
پنجم، اهل گذشت، عفو و بخشش بود؛ هم اکنون در مستند ایشان مشاهده نمودید که برادر ایشان نقل کردند از ایشان که اگر من از بیمارستان بیرون بیایم خودم ضارب خودم را میبخشم.\\
انسان یاد جمله امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میافتد که حضرت فرمودند:
{\large «إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي}\{{\large وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ وَ لَكُمْ حَسَنَةٌ {\Large{3}}}\}.»
اگر باقی ماندم میبخشم و اگر باقی نماندم شما میتوانید فقط
{\large «ضربة بضربة»}
\{قصاص کنید\}.
\item
ششم، فراوان به تبلیغ دین اهمیت میداد؛ از نزدیکان ایشان شنیدم که مکانی برای تبلیغ دین رفته بودند هیچ پاکت و پولی به ایشان داده نشده بود و دو سال پیاپی دیگر به همان مکان رفته بودند.\\
این مقدار اهمیت به تبلیغ داشتند که عمده در آن این است که حرف دین به مردم برسد و زمانی که رسید مهم نیست که در قبال آن چیزی باشد یا نباشد.
\item
هفتم، در تبلیغ هدفگذاری بر کودکونوجوان داشت؛
«\{{\large عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: بَادِرُوا أَوْلاَدَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ اَلْمُرْجِئَةُ {\Large{4}}}\}.»\\
اهلبیت (علیهمالسلام) فرمودند دشمن در صدد آن است که کودکونوجوان شیعه را نابود کند پس بجنبید و الا فرقههای منحرف فرزندان شما را میربایند. این شهید برای کار تربیتی بر کودکونوجوان تقریباً کار تخصصی کرده بود؛ بلکه در برههای احساس کرد که ناشنوایان یعنی محتاجان به زبان اشاره مبلغ دینی ندارند رفت و زبان اشاره را یاد گرفت و برای ایشان شروع به کار کرد و مرتب غصه میخورد که چرا اینگونه افراد این مقدار از نظر دینی عقب هستند.
\item
هشتم، شهید محمد تولایی اهل سیروسلوک، مناجات و خلوت بود؛ در گوشه حیاط منزل خود اتاقکی برای خود درست کرده بود و خلوت خود را آنجا میگذراند.
\item
نهم، اهل تهجد و نماز شب بود؛ خانواده ایشان گفتند یک شب اگر برای نماز شب خواب میماند در آن روز ناراحت و اذیت بود که چرا دیشب خواب مانده است.
\item
دهم، بسیار حسینی بود؛ هفت بار به کربلا مشرف شده بود.
\item
یازدهم، به دنبال خدمت به زائر اباعبدالله (علیهالسلام) بود؛ در سفری که با خانواده رفته بودند محل استقرارشان مناسب نبود و هوا خیلی گرم بود گفته بودند که تهیه یخ با من! و برای این کار گاهی چند روز باید مسافتی طولانی را طی میکرد تا یخ تهیه کند و زائران اباعبدالله علیهالسلام تشنگی نشکنید یا آب گرم ننوشند.
\item
دوازدهم، بسیار عاشق شهادت بود؛ یکی از دعاهای همیشگی او این بود که در راه خدا شهید شود که همان جمله پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است:
{\large « إِنَّ فَوْقَ كُلِّ بِرٍّ بِرّاً حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلُ شَهِيداً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ {\Large{5}}»،}
بالای هر خوبی، خوبی است تا برسد به شهادت.
\item
سیزدهم، بسیار شیفته شهیدان بود؛ پنج بار مسیر راهیان نور را رفته بود؛ کتابهای مورد مطالعه خود و خانوادهاش کتابهای شهدا بود.
\item
چهاردهم، سادهزیست بود؛ دنبال تکاثر، تجمل و رفاه نبود. ماشین سواری او که در همان شهید شد مشخص است و زندگی او نیز که بنده خبر دارم بسیار سعی بر سادهزیستی داشت.
\item
پانزدهم، با مرام بود و در مقام رفاقت کم نمیگذاشت؛ دوستان او در شهادتش سوختند؛ چون با همه ساخته بود و برای رفاه آنها زحمت کشیده بود.
\item
شانزدهم، کیس و زرنگ بود؛ به همین دلیل طلبگی، مدرسه ممتاز، رفقا و اساتید خوب انتخاب کرد؛ زیرا
{\large «اَلْمُؤْمِنُ كَيِّسٌ}\{{\large عَاقِلٌ {\Large{6}}}\}.»
\item
هفدهم، در امربهمعروف و نهیازمنکر جدی بود؛ دوستان و خانوادهاش گفتند اگر با اتوبوس بینشهری به سفر میرفت و راننده موسیقی پخش میکرد تذکر میداد و جدی بود و اگر راننده گوش نمیداد پیاده میشد و باقی مسیر را با ماشین دیگری میرفت. این اهتمام به امربهمعروف و نهیازمنکر است.
\item
هجدهم، اهل نصح بود؛ برادرخانم ایشان میگفتند: ایشان ما را نصیحت میکرد که درس بخوانید و قدر لباس روحانیت را بدانید.
\item
نوزدهم، بسیار در مسائل لازم صریح بود؛ جلوی خودت حرف میزد و پشت سر چیزی نمیگفت.
\item
بیستم، شجاع بود و در راه خدا از چیزی هراس نداشت؛
\item
بیستویکم، مهماننواز بود؛ معمولاً سفره او بر پا بود؛ اگر خانواده به بیرون شهر میخواستند بروند به بنده گفتند که غذا را درست میکرد و میرفت دیگران را نیز سوار ماشین خود میکرد و برای مهمانی میبرد.
\item
با این صفات در روایات باید زندگی کنیم.\\
بیستودوم، به پدران سهگانه خود احترام میگذاشت؛
{\large «أب ولّدک، أب زوّجک و أب علّمک»؛}
با پدر، پدرخانم و استاد با احترام رفتار میکرد.\\
هم اکنون مدیر مدرسه علمیهای که ایشان در آن درس میخواندند کنار بنده نشسته بودند پرسیدم آیا از وضعیت طلبگی ایشان در درس، بحث و تعامل در مدرسه از او راضی بودید؟ فرمودند: بله، راضی بودیم.
\item
بیستوسوم، اهل طنز بود؛
\item
بیستوچهارم، به لباس روحانیت احترام میگذاشت؛ عمامه را میبوسید سپس بر سر میگذاشت.
\end{enumerate}
مادرخانم ایشان در بیمارستان امدادی به عیادت ایشان رفتند و گفتند پرستارها شکایت کردند که ایشان نمیگذارد که مسکن به ایشان تزریق کنیم!\\
پرسیدم چرا نمیگذارید؟!\\
پاسخ دادند که من گناه زیاد کردم میخواهم کمی درد بکشم؛ بلکه گناهانم کمی کاسته شود! سپس خوانده بود:
\begin{center}
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
\hspace*{2.5cm}
\{روبهصفتان زشتخو را نکشند\}\\
\{گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
\hspace*{2.5cm}
مردار بود هر آنکه او را نکشند{\textbf{7}}\}
\end{center}
به ایشان گفته بودند که بزرگان در برابر پزشک تسلیم بودند پس بگذارید که ایشان کارشان را بکنند و ایشان پذیرفته بود که از آن به بعد نسبت به داروها عکسالعمل نداشته باشد.
بعد برای ایشان خوانده بودند:
\begin{center}
شهیدان زندهاند اللهاکبر!
\end{center}
گفته بود شعار میدهید یا شعر میخوانید!\\
در همان لحظات نیز حالت طنز خود را حفظ میکرد.\\
یک نکته را باید تذکر بدهم این است که در پرونده شهادت شهید شیخ محمد تولایی شخص مقام معظم رهبری ورود کردند و به دوستان اطلاعاتی و امنیتی تذکری دادند که مسئله جدی گرفته شود و بهخصوص پس از این تذکار دوستان واقعاً تلاش کردند و از معدود پروندههایی که در پشتصحنه کار عظیمی برای کشف آن انجام شد؛ پرونده شهادت شهید محمد تولایی بود که نوزده سناریو نوشته شد و بر تکتک آنها بحث شد و چندین هزار پیامک، ایمیل، عکس و فیلم، بخش به بخش تحلیل شد و کسانی که درگیر این پرونده بودند ماهها نخوابیدند.\\
ما نیز تشکر میکنیم از مقام معظم رهبری و نیز از تمام کسانی که در این پرونده زحمت کشیدند.\\
شیخ محمد تولایی را شهید میدانیم و انشاءالله قاتل او دستگیر خواهد شد با اینکه او از نظر شخصی بخشیده است؛ ولی بخش جرم اجتماعی او وجود دارد و پرونده مفتوح است و پلیس بینالملل بسیار به فکر است البته پروندههایی داریم که بیست سال طول کشیده است تا کشف قاتل شده است.\\
امیدواریم روح آن بزرگ در آن دنیا دستگیر ما باشد و ما نیز در راه او که راه اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است ثابتقدم باشیم.\\
به روح مطهر آن شهید هدیه کنید
{\large «رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات؛»}
\begin{center}
{\large «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.»}
\end{center}
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
سوره آل عمران، آیه 169.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحار الأنوار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 71، ص 83.
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 1، ص 299.
\item
غفاری، علیاکبر، کلینی، محمد بن یعقوب، و آخوندی، محمد. ۱۳۶۳. الکافي. ۸ ج. تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة، ج 6، ص 47.
\item
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایتالله، غفاری، علیاکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحار الأنوار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحياء التراث العربي، ج 71، ص 83.
\item
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، آمدی، عبدالواحد بن محمد، و رجایی، مهدی. ۱۴۱۰-۱۹۹۰. غرر الحکم و درر الکلم : مجموعة من کلمات و حکم الإمام علی علیه السلام. ۱ ج. قم - ایران: دار الکتاب الإسلامي، ص 44.
\item
دیوان اشعار خاقانی، رباعیات، رباعی شماره 108.
\end{enumerate}
\end{document}