list_icon_blue

رسانه واقعه، جلسه 7

جلسه ۷ از ۷
اخلاق اسلامی
-
مرکز سیمای استان اصفهان
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
رسانه واقعه، جلسه 7
list_icon_blue خلاصه جلسه
در این جلسه که به همت سازمان آرامستان‌های استان اصفهان برگزار شده است، حضرت استاد رضایی تهرانی بیان می‌دارند که مسئله مرگ و آماده‌سازی برای آن نیازمند رعایت سنت‌های وحیانی و دوری از بدعت‌هاست. مرگ و مراحل پس از آن شامل ایستگاه‌های مرگ، قبر، برزخ و قیامت است که هر کدام با خطرات خاصی مواجهند. یکی از مهم‌ترین خطرات، سختی در لحظه جان دادن است که با اعمالی مانند صله رحم، نیکی به والدین، اهدای لباس به نیازمندان، خواندن قرآن و دعا می‌توان از آن جلوگیری کرد. همچنین، برای بی‌ایمان از دنیا نرفتن، رعایت اصول‌دین، خواندن دعای عدیله، و مواظبت بر اوقات نمازها مهم است. خواندن دعاهای مخصوص و بهره‌گیری از اسماء الهی نیز از راه‌های آسان جان دادن است.
دسته بندی اخلاق اسلامی
مکان مرکز سیمای استان اصفهان
زمان پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
مناسبت -
شماره جلسه
جلسه ۷ از ۷
video_icon_blue ویدیو سخنرانی
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \begin{document} \begin{center} {\large «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرِّحَیمِ»} \end{center} {\large{\textbf{سنت‌های غلط پیرامون مسئله مرگ}}} در برخی از امور، دستِ عقل و خرد باز است، اما در بعضی از مسائل، ما به‌شدت وام‌دار وحی و شرع هستیم. یکی از اموری که ما به‌شدت وام‌دار شرع و وحی هستیم، بحثِ قبر، مرگ، برزخ و قیامت است. سرّ مطلب هم آن است که این مسائل، از سنخ اموری است که فقط انبیا و اوصیای الهی هستند که می‌توانند این‌گونه ارتباطات را کشف کنند و برای ما آموزه‌هایی داشته باشند. در این‌گونه امور، انسانِ مؤمن باید به‌شدت نص‌گرا {\textbf{1}} و وحیانی بیندیشد و از امور از خودساخته پرهیز کند.\\ \\ {\large{\textbf{غفلت از عبرت}}} متأسفانه، در جای‌جای زندگی‌های ما، سنت‌ها و آداب‌ورسوم غلط، نفوذ پیدا کرده است. ما در بحث مرگ و توابع مرگ، متأسفانه برخی از سنن و آداب اجتماعی را می‌بینیم که نه‌تنها مورد تأیید شریعت نیست، بلکه مورد تقبیح شریعت است. درحالی‌که بحث مرگ و توابع مرگ، قرار است برای زندگان درس عبرت باشد.\\ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وقتی در بستر شهادت افتاده ‌بودند، قبل از شهادت به اطرافیان فرمودند: «چند ساعت دیگر من برای شما عبرت روشنی خواهم بود.» {\large «لِيَعِظْكُم هُدُوِّي و خُفوتُ إطراقي و سُكونُ أطرافي {\Large{2}}»،} حضرت می‌گویند این علی‌ ابن ابی‌طالب که قالع {\textbf{3}} باب خیبر و کشنده عمرو بن عبدودّ {\textbf{4}} است، با این سوابق، این‌طور بدنش افتاد و روحش رفت، پس شما درس بگیرید. اما هر چیزی که توجه انسان را از این عبرت‌آمیز بودن و درس‌آموز بودن، برگرداند به سمت دنیا، مورد تأیید شرع نیست.\\ \\ {\large{\textbf{خودنمایی‌ها و گل‌آرائی‌ها، سنت‌هایی غیردینی}}} امروزه برای تعظیم مردگان، از گُل استفاده می‌کنند. چه گل‌های طبیعی و چه گل‌های مصنوعی. به چه دلیل؟ کجای سنت پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) چنین وارد شده است و چنین گفته شده است؟ این گل برای مرده چه ارمغانی دارد؟ یا مثلاً در بحث تشییع، آداب رعایت نمی‌شود؛ افراد جلوی جنازه راه می‌روند یا خانم‌ها در تشییع شرکت می‌کنند. این‌ها خلاف سنتِ رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) است.\\ در بحث بزرگداشت، ما فراوان روایت داریم که {\large «لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يُحِدَّ أَكْثَرَ مِنْ ثَلاَثٍ {\Large{5}}»،} تهنیت {\textbf{6}} سه روز است و تعزیت {\textbf{7}} هم سه روز. پس بیشتر از سه روز عزاگرفتن، با سنت نبوی سازگار نیست. سنت نبوی این است که سه روز تهنیت و سه روز تعزیت. کسی که از حج می‌آید، تا سه روز به دیدنش برویم. کسی که عزیزی را از دست داده است، تا سه روز به او تسلیت بگوییم. اما این که هفته و چهلم و سال بگیریم، این‌ها اموری است که ما از خودمان اضافه می‌کنیم. این‌ها در متنِ دین وجود ندارد.\\ امروزه در مجالس ختم، آدابی رسم شده است که بعضاً آدابِ دینی نیست. بارهاوبارها از کسانی که آمده‌اند تشکر می‌شود، بارهاوبارها از طرف کسانی که آمده‌اند به صاحبانِ عزا تسلیت گفته می‌شود و بعد به‌گونه‌ای برخورد می‌شود که انگار طرف می‌خواهد حضور خودش را به رخ بکشد که صنفِ فلان هم شرکت کرده‌اند و با پارچه‌نوشته هم این اطلاعیه را اعلام می‌کنند. این موارد در بحثِ قبر و برزخ و قیامت، موردنظر دین نیست.\\ \\ {\large{\textbf{آداب قبر و تدفین}}} در قبرستان‌ها هم آداب و سنن متناسب با آن باید موردتوجه قرار بگیرد. حتی گفته شده ‌است که اگر انسان بخواهد بیش از حد از میت تعریف کند، مورد قبول نیست؛ چه این‌که کم‌گذاشتن نسبت به شخصیتِ میت هم مورد قبول نیست. بلکه باید برای او زیاد دعا کرد؛ مثلاً ما تأکید داریم بر نمازِ وحشت و نمازِ شب اول قبر. این تأکید خوبی است، اما در روایاتِ ما، نمازِ شبِ اول قبر بعد از صدقه است. دستور اول صدقه است. گفته‌اند برای این که مرده در گور آرام باشد، صدقه بدهید و این صدقه هرچه گسترده‌تر باشد و هرچه به بیش‌تر به کسی که استحقاق صدقه را داشته داده شود، مرده خوشحال‌تر می‌شود. اگر هم نداری و نمی‌توانی صدقه بدهی، حالا دو رکعت نمازِ وحشت بخوان. البته جمعِ بین این دو هم مشکلی ندارد.\\ خدا مرحوم آیت‌الله بهجت را رحمت کند. ایشان معتقد بودند یکی از کارهایی که برای ما زنده‌ها، خیلی برکت دارد و خودِ ایشان این کار را هر شب انجام می‌دادند این است که انسان هر شب دو رکعت نماز وحشت بخواند به نیت تمامِ مؤمنین و مؤمناتی که در آن شبانه‌روز از دنیا رفته‌اند. خود آقای بهجت این کار را می‌کردند. این خودش یکی از یاد‌آوری‌های عملیِ مرگ است. موارد دیگری هم دارد، مانند این که من کفن بگیرم و خودم روی کفنم قرآن بنویسم، یا این که اگر جای مشخصی برای قبرم دارم، خودم قبر خودم را حفر کنم و با این قبر انس بگیرم.\\ به‌هرحال ما تا حد ممکن باید از بدعت‌ها دور بشویم و به سنت‌ها نزدیک بشویم، آن هم در خصوص بحث قبر و قیامت. زیرا بحث قبر و قیامت بحثِ فلسفی و عقلی نیست. بحثی است که باید از وحی استمداد کنیم و عقل آدمی چندان نمی‌تواند در این زمینه جولان {\textbf{8}} بدهد. مثلاً گفته‌اند دو تا چوبِ سبزتر که هنوز خشک نشده را بگذار داخل قبرِ مرده؛ چرا؟ عقلِ ما نمی‌فهمد. می‌گویند تا این خشک نشده ‌است برای میت فرجی وجود دارد. انسان ممکن است علتش را هم به‌خوبی متوجه نشود ولی می‌گوید چشم. می‌گویند مرده را آرام‌آرام به قبر نزدیک کن، انسان می‌گوید چشم. می‌گویند انسان‌هایی که غریبه هستند، با پشتِ دست به درون قبر خاک بریزند و انسان‌هایی که فامیل هستند با کفِ دست خاک در قبر میت بریزند، علتش را هم ممکن است ما ندانیم، ولی باید به این آداب عمل کنیم. هرچه از سنن باطل که بعضی از این سنن هم از مغرب‌زمین به ارث رسیده است، دور بشویم، یقیناً به اسلام و آداب اسلامی نزدیک‌تر می‌شویم.\\ \\ {\large{\textbf{منازل و مراحل مرگ}}} وقتی مرحله مرگ در زندگی‌مان شروع می‌شود، طبیعتاً مراحل و منزل‌های مختلفی را درک می‌کنیم. در این زمینه، چهار منزلِ اساسی یا چهار ایستگاه اساسی داریم. منازل جزئی بیشتر است؛ ولی کلیت ماجرا، همان چهار ایستگاه است. ایستگاه اول، خودِ مرگ است؛ پدیده‌ای که برای بسیاری از افراد تلخ است و برای بعضی‌ها شیرین است. ایستگاهِ دوم، ایستگاه قبر است. ایستگاه سوم، ایستگاه برزخ است و ایستگاه چهارم، ایستگاه قیامت است.\\ در قیامت هم کار یکسره می‌شود. یعنی بعد از منازلِ پنجاه‌گانه قیامت، انسان یا دوزخی است یا بهشتی. برخی از دوزخی‌ها بعد از مدتی عذاب، شفاعت می‌شوند و به بهشت می‌آیند، اما اگر کسی وارد بهشت شد، دیگر از بهشت خارج نمی‌شود.\\ این منازلِ چهارگانه، یا ایستگاه‌های چهارگانه، با دوازده خطر کلّی روبه‌رو هستند، هر منزلی با چند خطر روبه‌رو است که این خطر‌ها اسباب و عللی دارد.\\ ثقلین، قرآن و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)، آمده‌اند منت بر سر ما گذاشته‌اند و ایستگاه‌ها را مشخص کرده‌اند، خطرات را گفته‌اند، اسباب را تبیین کرده‌اند، راهِ نجات را هم برای ما فرموده‌اند. شاید قریب به صد و بیست راه نجات برای این خطرات در روایاتِ ما آمده است. \\ \\ {\large{\textbf{ایستگاه اول، مرگ و خطرات آن}}} اولین ایستگاهی که ما با آن روبه‌رو هستیم مرگ است. ما در این ایستگاه چند خطر داریم که راه‌حل‌های این خطر‌ها را هم داریم.\\ \\ {\large{\textbf{خطر اول، سخت جان‌دادن}}} انسان خدای‌نکرده ممکن است در هنگام مرگ آسان جان ندهد، بلکه به‌سختی جان دهد. اهل‌بیت (علیهم‌السلام) فرموده‌اند سببِ سخت جان‌دادن عمدتاً سه امر است: \begin{enumerate} \item ستم کردنِ کسی که حاکم و مدیر امور است؛ نه لزوماً به معنای پادشاه، بلکه حاکم ممکن است رئیس اداره باشد؛ \item خوردن مالِ یتیم به ستم؛ \item شهادتِ دروغ. \end{enumerate} اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) گفته‌اند راه نجات از این خطر، چند عمل است. می‌خواهی سخت، جان ندهی؟ این امور را انجام بده. \begin{enumerate} \item صله‌ی رحم؛ \item نیکی به پدر و مادر؛ \item اهدای لباسِ زمستانی و تابستانی به نیازمندان\\ در دو فصلِ سرما و گرما من باید مواظب باشم همان‌طور که حواسم به پوشاکِ خانواده خودم هست، یکی ‌دو خانواده دیگر را هم در نظر بگیرم و برای این‌ها لباس هدیه کنم؛ \item اطعامِ شیرینی به مؤمنان؛ شیرین ساختنِ کامِ اهل ایمان. معروف است که {\large «المُؤمنون حَلَویون»،} {\large «المُؤمنون رُطَبیون»،} مؤمنین شیرینی و رطب دوست دارند؛ \item خواندن سوره‌ی یس بالای سر محتضر؛ \item خواندن سوره‌ی صافات بالای سر محتضر\\ این‌ها را قدیمی‌ها رعایت می‌کردند، اما متأسفانه الان خیلی از بیمار‌های ما در آی‌سی‌یو جان می‌دهند. آی‌سی‌یو به یک معنا، قتلگاه است. بعضاً آن کسی که در آنجا کار می‌کند نسبت به بیمارِ تو حس ندارد، چون با او نسبتی ندارد. تو که نسبت به او حس داری به آنجا راه پیدا نمی‌کنی. به همین خاطر در بعضی از موارد، اطراف آی‌سی‌یو شیشه است و بیمار با بستگانش ارتباط می‌گیرد. یک شخص اهل‌فن، می‌گفت خیلی‌ها در آی‌سی‌یو از غربت می‌میرند. یعنی از شدت غربت، خودش دلش می‌خواهد بمیرد؛ \item خواندن کلمات فرج بالای سر محتضر.\\ کلمات فرج این دو جمله است: {\large «لا اِلهَ اِلاَّ‌الله الْحَلِيمُ الْكَريم، لااِلهَ اِلاَّ‌الله رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيم»،} مستحب است انسان بالای سر محتضر اینها را بخواند؛ \item روزه گرفتنِ روز آخرِ ماه رجب. \item روزه گرفتنِ بیست‌وچهار روز از ماهِ رجب.\\ یک سال را انسان می‌تواند همتی کند و بیست و چهار روز از ماه رجب را روزه بگیرد. فرقی هم نمی‌کند چه روزی باشد. اینها نَص دارد. عقلِ بوعلی سینا و فارابی و ملاصدرا و انیشتین را روی هم بگذاریم، این که روزه‌گرفتن آخرِ ماه رجب ارتباط تکوینی {\textbf{9}} با آسان جان‌دادن دارد را متوجه نمی‌شوند. این را باید از صادقِ مصدَق {\textbf{10}}، از پیغمبر و امام بگیریم؛ \item زیاد خواندن سوره‌ی «زلزال» در نماز‌های مستحبی. این سوره کوتاه است. سعی کنیم در شبانه روز، یکی دوبار به‌جای این که عادت کرد‌ه‌ایم فقط سوره توحید بخوانیم، سوره‌ی زلزال را بخوانیم؛ \item اهل‌بیت (علیهم‌السلام) فرموده‌اند برای سهل جان دادن این دعا مؤثر است: {\large «أَعْدَدْتُ لِكُلِّ هَوْلٍ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ»،} من برای هر امر هولناکی {\large «لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ»} آماده کرده‌ام. {\large «وَ لِكُلِّ هَمٍّ وَغَمٍّ مَا شاءَ اللّهُ»،} هر هم و غمی برایم پیش بیاید، برایش {\large «مَا شاءَ اللّهُ»} آماده کرده‌ام. {\large «وَ لِكُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلّهِ»،} برای هر نعمتی که به من می‌رسد، آماده کرده‌ام که بگویم خدایا شکرت. {\large «وَ لِكُلِّ رَخآءٍ اَلشُّكْرُ لِلَّهِ.»} اگر گرفتار بودم و خدای متعال وسعتی داد، بگویم {\large «اَلشُّكْرُ لِلَّهِ.»} {\large «وَ لِكُلِّ اُعْجُوبَةٍ سُبْحانَ‌الله»،} هرچه از مخلوقات خدا که من را شگفت‌زده کرد، بگویم {\large «سُبْحانَ‌الله.»}\\ {\large «وَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ»،} هر گناهی که از من صادر شد، از قبل آماده کرده‌ام که استغفار کنم. {\large «وَ لِكُلِّ مُصيبَةٍ اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ»،} در هر مصیبت و سختی، بگویم من از خدایم و به او بازمی‌گردم. {\large «وَ لِكُلِّ ضيقٍ حَسْبِىَ‌الله»،} هرگاه من احساس تنگی و فشار کردم، بگویم: {\large «حَسْبِىَ‌الله.»} {\large «وَ لِكُلِّ قَضآءٍ وَ قَدَرٍ تَوَكَّلْتُ عَلَى‌الله»،} هر قضا و قدری برای من پیش آمد، بگویم من کار را به خدا سپرده‌ام. {\large «وَ لِكُلِّ عَدُوٍّ اِعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ»،} هر دشمنی به من روی می‌کند، بگویم من به خدا پناه برده‌ام. {\large «وَ لِكُلِّ طاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ.»}\\ این از دعاهای شیرین است که سراسر توحید است و در روایت آمده اگر انسان هر روز ده ‌بار این دعا را بخواند، هرگز سختیِ جان‌کندن نصیب او نمی‌شود. ما این‌همه در طول شبانه‌روز حرف می‌زنیم، ده‌ بار این دعا را خواندن، به نظرم پنج دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد، عوضش سخت، جان نمی‌دهیم.\\ دعای دیگری هم آمده که اگر انسان هفتاد مرتبه در طول عمرش بخواند، سختیِ جان‌کندن را نمی‌بیند. {\large «یا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، یا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ‏، یا أَسْمَعَ السَّامِعِین، یا أَکرَمَ الْأَکرَمِینَ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ یا أَحْکمَ الْحَاکمِینَ {\Large{11}}»،} چهار مورد از اسماء خداست.\\ مرحوم قاضی فرمودند بعد از علم توحید، ما علمی به شرافت اسماء الهی نداریم. مؤمن باید با اسماء الهی زندگی کند. چرا خدای متعال اسم‌های متعدد دارد؟ {\large «وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها {\Large{12}}»،} زیرا ما باید با اسماء الهی زندگی کنیم؛ مریض شدم، {\large «یا شافی {\Large{13}}»،} {\large «یا معافی {\Large{14}}»،} گرفتاری در کار برایم پیش ‌آمد {\large «یا فتاح {\Large{15}}»،} متناسب با هر کاری، اسمی از خدا را داریم تا او را به آن اسم بخوانیم. آیا می‌خواهیم سخت، جان ندهیم؟ هفتاد بار در طول عمرمان، زیاد هم نیست، {\large «یا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، یا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ‏‏، یا أَسْمَعَ‏ السَّامِعِین، یا أَکرَمَ‏ الْأَکرَمِینَ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ یا أَحْکمَ الْحَاکمِینَ.»} \end{enumerate} {\large{\textbf{خطر دوم، بی‌ایمان از دنیا رفتن}}} بعضی از انسان‌ها گاوِ نُه ‌مَن شیر هستند، لگدی به ظرف می‌زند و همه شیر را می‌ریزد. چطور این اتفاق می‌افتد؟ با وسوسه‌های شیطان. شیطان همان لحظه مرگ، در حال احتضار می‌آید تمام توانش را می‌گذارد که من بی‌دین از دنیا بروم.\\ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) فرموده‌اند اگر می‌خواهی از این خطر جان سالم به ‌در ‌ببری، این کار‌ها را انجام بده: \begin{enumerate} \item حاضر داشتن اصول‌دین با ادله قوی.\\ یک بار توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت را بفهم. یاد بگیر و این‌ اصول را به امانت به خدا بسپار و به خدا بگو خدایا، موقع مرگ این‌ها را به من برگردان. کتاب‌های فراوانی به فارسی داریم که اصول‌دین را به‌صورت استدلالی و روان نوشته است. دعایی هم دارد: {\large «اللَّهُمَّ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، إِنِّي أَوْدَعْتُكَ يَقِينِي هَذَا، وَ ثَبَاتَ دِينِي، وَ أَنْتَ خَيْرُ مُسْتَوْدَعٍ، وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ الْوَدَائِعِ، فَرُدَّهُ عَلَيَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِي، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ {\Large{16}}»} خدایا این اصولی که من اکنون فهمیدم، اصول‌دین من است. من به‌عنوان ودیعه به تو سپرده‌ام. تو خود گفته‌ای رَد {\textbf{17}} امانت واجب است، این را موقعی که من می‌خواهم از دنیا بروم به من بازگردان. \item مداومت بر خواندن دعای عدیله.\\ دسته‌ای از دعا‌ها، دعای عام و دسته‌ای دیگر، دعاهای خاص است. یکی از دعاهای خاص، بلکه دعای فوق‌تخصصی برای حفظ‌شدن انسان در موقع مرگ، «دعای عدیله» است؛ بنابراین من باید در طول عمرم بر این دعا مداومت کنم و موقع مرگ هم دیگران این دعا را بالای سر من بخوانند. این باعث می‌شود من بی‌ایمان از دنیا نروم. \item مواظبت بر رعایت اوقات نماز‌ها.\\ رضوانِ خدا بر ابوذر! از او می‌پرسیدند اسلام با شما چه کرده؟ می‌گفت: {\large «كُنَّا مَرَّةً رُعَاةَ اَلْإِبِلِ فَصِرْنَا اَلْيَوْمَ رُعَاةَ اَلشَّمْسِ {\Large{18}}»،} ما دیروز شترچران بودیم، امروز وقت را رصد می‌کنیم که الان طلوع فجر است، نماز صبح؛ زوال آفتاب {\textbf{19}} است، نماز ظهر؛ غروب شرعی است، نماز مغرب. ما آسمان‌چران شد‌ه‌ایم، به‌جای شترچران، داریم با مافوق ارتباط می‌گیریم.\\ اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) فرموده‌اند: «می‌خواهید شیعیانِ ما را محک بزنید؟ ببینید این‌ها به نماز اول وقت مقید هستند یا نیستند.» مرحوم آقای بهجت نقل می‌کنند که آقای قاضی در اواخر عمرشان می‌فرمودند: «اگر کسی ملتزم به نماز اول وقت با شرایطش بوده ‌باشد و به هر مقام معنوی که می‌خواسته، نرسیده، من را لعنت کند.» \item نعمت‌های الهی را در راه گناه مصرف‌نکردن.\\ خدا به تو زیبایی داده است؟ ای جوان، خواهر و برادر من، چرا جوان دیگر را آلوده می‌کنی؟ صدای خوش به تو داده است؟ چرا ترانه مُلهی {\textbf{20}} می‌خوانی؟ فکر تیز به تو داده است؟ چرا هکر می‌شوی که به جمهوری اسلامی ضرر بزنی و تأسیسات هسته‌ای ما را هک کنی؟ اگر انسان نعمت خدا را در راه گناه صرف کرد، سخت، جان می‌دهد. \item به حلم {\textbf{21}} خدا مغرور نشدن. \item گرامی‌داشتن هرکسی که ادعای دوستی اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) را دارد.\\ در روایت داریم هرکسی ادعای محبت اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) دارد، به صدق این ادعا هم کاری نداشته باشید، به احترام اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)، تو او را گرامی بدار. \item خواندن دعای یازدهم صحیفه سجادیه.\\ {\large «يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ»،} این دعا را اگر انسان بخواند، برای این که بی‌ایمان از دنیا نرود تأثیرگذار است. \item مداومت بر تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها).\\ به آن ذکر کبیر نیز می‌گویند و فضیلت بسیار زیادی هم دارد. اگر قرار باشد فضائل تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) با آثاری که از آن دیده شده، نوشته شود، یک جلد کتاب قطور می‌شود. گاهی وقت‌ها این ذکر را سریع و ناشمرده می‌گوییم، چنان‌که خودمان هم نمی‌فهمیم چه گفتیم! پس باید شمرده بگوییم.\\ خدا آقای شیخ اسماعیل نمازی را رحمت کند. می‌گفت: شاهِ طاغوت آمده بود مشهد و همه رفته بودند او را ببینند. من برای نماز وارد مسجد شدم. دیدم هیچ‌کسی نیامده است. به خادم گفتم ببین کسی می‌آید که ما نماز جماعت برقرار کنیم؟ هیچ‌کسی نیامد و من هم چون به نیت جماعت آمده بودم، نشستم. ناگهان دیدم یک سید خوش‌صورتی وارد شد، سلام کرد و گفت که آقای شیخ اسماعیل! همه رفتند به دیدن طاغوت، بیا با هم نماز بخوانیم. ایستاد جلو، نماز خواند، چه نمازی! بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) گفت. شمرده‌شمرده، الله‌اکبر، الله‌اکبر گفت. بعد هم برگشت با من کمی‌ صحبت کرد و رفت. وقتی که رفت، من به فکر افتادم که این آقا که بود؟ به خادم گفتم این سیدی که وارد شد که بود؟ گفت سیدی وارد نشد! گفتم الان بیرون رفت. گفت کسی بیرون نرفت! گفتم من پشت سرش نماز خواندم، اسم من را از کجا می‌دانست؟ این چه نمازی بود خواند؟ من پشت سر هرکسی اقتدا نمی‌کنم، چطور من بی‌اختیار پشت سرش اقتدا کردم؟!\\ ظاهراً حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) بوده‌اند و این‌طور با تأمل تسبیحات می‌گفتند. مرحوم آقای شیخ اسماعیل چند مورد تشرف داشته‌اند. تشرفی در مکه دارند که بر اساسِ آن فیلم هم ساخته شده است؛ \item دادن همه زکاتِ خود.\\ در روایت داریم که اگر کسی قیراطی از زکاتش را ندهد، مسلمان نمی‌میرد؛ \item بلافاصله بعد از استطاعت، حج را به‌جاآوردن.\\ روایت داریم که کسی که مستطیع می‌شود؛ ولی حج نمی‌رود، {\large «فَلیمُت یهودیاً او نصرانیاً {\Large{23}}»،} یهودی یا نصرانی می‌میرد؛ \item مداومت بر ذکر شریف {\large «رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ {\Large{24}}.»}\\ من اگر در نمازم سوره زلزال را بخوانم و در قنوتم این دعا را بخوانم، باعث می‌شود سختی جان‌کندن را نبینم؛ \item انگشتر عقیق به‌دست‌کردن.\\ بسیار مورد تأکید است؛ مخصوصاً اگر روی انگشتر عقیق، دو جمله {\large «مُحَمدٌ نَبی‌الله»} و {\large «عَلیٌ ولی‌الله»} نوشته شده باشد، مؤثر است که انسان بی‌ایمان از دنیا نرود و سخت، جان ندهد. \item نماز توبه‌ خواندن.\\ مرحوم شیخ عباس قمی آورده‌ است که در اولین یکشنبه، بلکه هر یکشنبه ماه ذی‌القعده خوانده شود. چهار رکعت نماز است که دستورش در مفاتیح‌الجنان آمده است {\textbf{25}}. گفته‌اند اگر کسی بر این نماز در ماه ذی‌القعده مداومت کند، بی‌ایمان از دنیا نمی‌رود. \end{enumerate} پس ما برای ایستگاه اول که مرگ بود، دو خطر داشتیم؛ سخت جان‌دادن و بی‌ایمان جان‌دادن. برای هر یک از این خطرات هم راه‌حل‌هایی از دیدگاه قرآن و سنت ارائه کردیم. \newpage \begin{center} \Large{فهرست منابع} \end{center} \begin{enumerate} \item گرایش به بررسی متون و سخنان آشکار و صریح. \item نهج‌البلاغه، خطبه 149: « لِيَعِظْكُم هُدُوِّي، و خُفوتُ إطراقي، و سُكونُ أطرافي؛ فإنّهُ أوعَظُ لِلمُعتَبِرينَ مِن المَنطِقِ البَليغِ و القَولِ المَسموعِ.» بى حركت افتادن من و برهم بودن چشمانم و آرام گرفتن اندام هايم، بايد شما را پند دهد؛ زيرا كه اينها براى عبرت آموزان از هر گفتار بليغ و از هر سخن پذيرفتنى، پند آموزترند. \item بَرکننده، از ریشه درآورنده. \item از برترین جنگجویان قریش که در جنگ خندق به دست امام علی (علیه‌السلام) کشته شد. \item «هیچ‌کس نباید بیش از سه روز حد نگه دارد.» وسائل‌الشیعه، جلد ۳، صفحه ۲۷۱. \item شادباش. \item سوگواری. \item تاختن، دورزدن. \item ارتباط وجودی و حقیقی. \item تأیید و تصدیق شده. \item ای بیناترین شاهدان، ای سریع‌ترین حسابرسان، اى شنواترین شنوندگان، ای بهترين بخشندگان، اى مهربان‌ترین مهربانان، و ای بهترين حاکمان. \item سوره اعراف، آیه 180؛ و نام‌هاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آن‌ها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نام‌هاى او به كژى می‌گرايند رها كنيد، زودا كه به آنچه انجام مى‏‌دادند كيفر خواهند يافت. \item شفابخش. \item عافیت‌بخش. \item بسیار گشاینده. \item فراز پایانی دعای عدیله، مفاتیح‌الجنان، نشر بلاغت، صفحه 142. \item بازگرداندن. \item مستدرک‌الوسائل و مستنبط المسائل، جلد ۳، صفحه ۱۴۸. \item متمایل‌شدن آفتاب از وسط آسمان به‌سوی مغرب. \item در بازی‌آورنده، غافل‌کننده. \item صبر. \item واحدی برای وزن، معادل با 2/0 گرم تقریباً. \item وسائل‌الشیعه، جلد 8، صفحه 20. \item سوره آل‌عمران، آیه 8؛ «پروردگارا پس از آنكه ما را هدايت كردى دل‌هايمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشايشگرى.» \item مفاتیح‌الجنان، اعمال ماه ذی‌القعده، صفحه ۳۴۴. \end{enumerate} \end{document}