\documentclass[a4paper,12pt]{article}
\begin{document}
\begin{center}
{\large «أعوذُ باللّٰهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم\\
بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم؛»\\
«الحَمْدُ لِلّٰه ربِّ العَالَمِینَ وَ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلَی النَیِّرِ الأَعْظَمِ وَ نَتِیجَةِ العَالَمِ هَادِي السُّبُلِ وَ مُنجِي البَشَرِ سَیِّدِنا وَ مَولَانَا حَبِیبِ إِلهِ العَالَمِینَ أَبِي القَاسِمِ المُصطَفیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ المُکَرَّمِینَ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلیٰ أَعدَائِهِم أَجمَعِینَ مِنَ الآنِ إِلیٰ قِیَامِ یَومِ الدِّینِ؛»\\
«قَالَ الحَکیِمُ فِی مُحکَمِ کِتَابِهِ الکَرِیمِ: يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ {\Large{1}}.»}
\end{center}
مرحوم علامه آیتالله حسینی طهرانی (ره) به تعبیر حوزههای علمیه، جامع المنقول و المعقول و المشهود بودند. یعنی هم در ساحت علوم دراسی و هم در ساحت علوم وراثی، هم در ساحت علم و هم در ساحت عمل، از معدود انسانهای مقدم و
{\large «مُشَارٌ إِلَیهِ بِالبَنَان»}
\{مورد توجه و عنایت\} بودند.\\
مقام معظم رهبری (حفظهالله) در پیام تسلیتی که به مناسبت ارتحال ایشان صادر فرمودند، دوازده صفت در تعریف و تمجید این شخصیت آوردند و من کمتر پیام تسلیتی را در نظر دارم که اینطور جامع و با اینگونه صفات، بیان شده باشد.\\
در آن پیام بر دو مطلب تصریح شده است؛ یک مطلب، اجتهاد مطلق این بزرگوار در فقه؛ دیگری کمال آن بزرگوار در عرفان میباشد؛ یعنی یک انسانی در دو ساحت علم و عمل به قله رسیده باشد، در ساحت علم به درجه اجتهاد و در ساحت عمل به مقام انسان کامل رسیده باشد.\\
پایان پیام نیز این عبارت است:
{\large «هَنِیئاً لَهُ أَعِدَّةُ اللهِ لِأَولِیَائِهِ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ»،}
با تعبیر "اولیا و صالحین" از ایشان تعبیر شده است {\textbf{2}}.\\
تقریباً دو روز بعد از ارتحال مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره)، در تهران، خدمت مقام معظم رهبری (حفظهالله) در آن جلسهی نیمه عمومی که دارند، رسیدیم و به ایشان تسلیت عرض کردیم. خیلی برای بنده جالب بود، بلافاصله اشک در چشمان ایشان حلقه زد و جواب تسلیت ما را گفتند و مشخص بود بسیار متأثر هستند.
بنابراین، آن کار لازمی که باید در معرفی ابعاد چنین شخصیتی صورت پذیرد، انجام نشده است. عوامل این کمکاری چیست و کجاست؟ بحث وسیعی میطلبد که در این مقام نمیگنجد.
مجمع عالی حکمت اسلامی، شعبه مشهد به اعتبار اینکه به معرفی شخصیتهای حِکمی و عرفانی این منطقه، چه در میان گذشتگان و چه در میان افراد کنونی میپردازد، در ارتباط با این بزرگوار نیز که در حوزه خراسان تأثیری داشته که قابلانکار نیست، نشستی را با همراهی و همکاری بیت مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) برگزار نموده است که قابل تقدیر است.
از حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (ره) که عنایت و همکاری نمودند تا خوشبختانه برای اولینبار سخنرانانی از درون بیت مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) {حضور داشته باشند کمال تشکر را دارم}؛\\
{سخنرانان محترم} حضرت حجتالاسلاموالمسلمین آقای حاج سید ابراهیم لواسانی داماد مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) که بسیار به ایشان نزدیک بودند و این نزدیکی را خود ما شاهد بودیم و این بزرگوار در مورد شخصیت ایشان نیز دستبهقلم هستند و نکات فراوانی نوشتند که امیدواریم انشاءالله بهزودی شاهد طبع این نکات باشیم؛\\
حضرت حجتالاسلاموالمسلمین آقای حاج سید محمد سیادت که ایشان هم داماد مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) هستند و مورد عنایت و توجه مرحوم علامه بودند و باز این توجه را ما دیده بودیم. از این بزرگواران که قبول زحمت، بذل عنایت و قدم رنجه کردند برای افاده، تشکر داریم.
این بزرگواران از بیت مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) بودند و به اعتبار سیادت و انتساب بیشتر، مقدم ذکر شدند.
نکاتی در زندگی مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) وجود دارد، مانند نگاه ایشان در کیفیت برگزاری نمازجمعه و برخی از مباحث دیگر که این مطالب، فقط با حضرت آیتالله آقای حاج شیخ محمدرضا عصمتی امامجمعه فعلی شهرستان تربتحیدریه مطرح بوده است که سالیانی در خدمت ایشان شاگردی داشتند و موردتوجه و عنایت ایشان بودند. \\
مرحوم علامه حسینی طهرانی در مباحث علمی به هیچ وجه بسته نبودند، به این معنا که اگر نظری داشتند و این نظر مورد نقد قرار میگرفت و نقد، نقد متینی بود، چون اهل حق بودند بهراحتی میپذیرفتند.\\
در یک روایت، واژه
{\large «"علّة"»}
در کتاب امامشناسی آمده بود، ایشان معتقد بودند این واژه متعلق به عرب عرباء {\textbf{3}} نیست و دخیل است. من خدمت ایشان عرض کردم که آقا این واژه در زبان عرب جاهلی هم آمده است، فرمودند: چه کتابی؟ عرض کردم: لسان العرب. گفتند: لسان العرب از چه کسی نقل نموده است؟ عرض کردم در شعری از عایشه نقل شده است {\textbf{4}}. فرمودند: عایشه فصیح بوده است. اگر اینچنین است، این را بنویسید تا در طبعهای بعد درست شود؛ بلافاصله پذیرفتند.\\
بر روی مبانی ایشان تأکید میشود معنایش این نیست که اگر کسی مرجع تقلید دیگری دارد یا از کس دیگری دارد تبعیت میکند، لزوماً باید از نظر ایشان پیروی کند یا ایشان خودش را فرا نقد بداند؛ خیر! هرگز اینطور نبوده و نیست؛ لذا است که ایشان میرفتند در دل نقدها؛ مانند وقتی که دکتر سید یحیی یثربی مطالب ایشان را راجع به فنا نقد کردند، ایشان در کتاب اللهشناسی، با تجلیل از آقای یثربی، به این مسئله پرداختند که: نظر ما در مورد فناء ذاتی بوده است و آنچه که ایشان تبیین میکند فناء صفاتی و اسمائی است.
\newpage
\begin{center}
\Large{فهرست منابع}
\end{center}
\begin{enumerate}
\item
سوره بقره، آیه 269.
\item
برای مطالعه متن پیام مقام معظم رهبری (حفظهالله) به پیوند
https://khl.ink/f/33693
مراجعه بفرمایید.
\item
عرب عاربه (ع َ رَ ب ِ رِ ب) (اِخ) نسبشناسان همه اقوام عرب را بدو شجره بزرگ تقسیم کردهاند: عربهای جنوبی (از یمن) و عربهای شمالی. عربهای یمن یا قحطانی که از یک شاخه اصلی یا یک شجرهاند اعم از حمیریها و سبائیها و معینیها و قتبانیها و حضرموتیها بهاضافه بنوکهلان که عرب بائده نامیده شدهاند و اکنون تنها نامی از آنها در زبانها هست عرب عاربه و همچنین طوائف و اقوام عاد ثمود، طسم، جدیس و عملاق و عربهای شمالی یا عدنانی عرب مستعربهاند یعنی اصلاً از نژاد عرب نبودند و در عرب مستهلک شدند. عرب شمالی را اسماعیلی، عدنانی، معدی نیز مینامند؛ لغتنامه دهخدا، کلمه عرب عاربه.
\item
ابن منظور، محمد بن مکرم. بدون تاریخ. لسان العرب. ۱۵ ج. بیروت - لبنان: دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ج 11، ص 471.
\end{enumerate}
\end{document}