list_icon_blue

اسماء و صفات الهی 5 (صفات جلالیه الهی 5)

جلسه ۵ از ۳۲
اخلاق اسلامی
برنامه هفتگی
برنامه تا آسمان شبکه خراسان رضوی
یکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱
اسماء و صفات الهی 5 (صفات جلالیه الهی 5)
list_icon_blue خلاصه جلسه
در این جلسه نیز حضرت استاد به بیان صفات حضرت سبحان که تجلی‌بخش جلال الهی هستند، می‌پردازند. در مورد صفت منتقم که از اسماء جلالیه الهی است صحبت می‌شود. همچنین استاد به بیان مغضوبین و کسانی که نعمت به آن‌ها داده شده است با توجه به سوره حمد می‌پردازند. باید توجه داشت کسانی به ظاهر مسلمان بوده ولی با مرگ یهود و نصاری از دنیا می‌روند.
دسته بندی اخلاق اسلامی
مکان برنامه تا آسمان شبکه خراسان رضوی
زمان یکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱
مناسبت برنامه هفتگی
شماره جلسه
جلسه ۵ از ۳۲
tag_icon_blue برچسب ها :
پسندیدم
video_icon_blue ویدیو سخنرانی
voice_icon_blue صوت سخنرانی
دریافت صوت
audio_icon_darkBlue audio_icon_darkBlue
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
pencil_icon_blue متن سخنرانی
دریافت PDF
\documentclass[a4paper,12pt]{article} \usepackage{xepersian} \begin{document} (مجری)\\ امیدوارم هر کجا هستید خوب و خوش و سلامت باشید، امروز هم فرصت همراهی با برنامه تا آسمان را داشته‌باشید و با هم پای صحبت‌های حجت الاسلام و المسلمین جناب شیخ علی آقای رضایی تهرانی بنشینیم در روز یک‌شنبه، 22 آبان‌ماه و هجدهمین ‌روز از ماه ربیع‌الثانی.\\ حاج‌آقا خدمت شما سلام عرض می‌کنم، عرض خوش‌آمد و تشکر از حضور شما.\\ \\ (استاد)\\ \large{بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم}\\ \normalsize من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت حضرت‌عالی و بینندگان ثابت‌قدم و با‌وفای این برنامه.\\ \\ (مجری)\\ سلامت باشید، خیلی خوش‌آمدید، ممنونم از حضورتان، خدمت جناب حاج‌آقای رضایی تهرانی بحث اسماء و صفات الهی را چند ماه است که صحبت می‌کنیم. چند جلسه‌ای درباره صفات جلالیه حضرت سبحان حاج‌آقا برایمان صحبت می‌کنند و امروز می‌خواهیم درباره یکی دیگر از صفات جلالیه، صفت منتقم و انتقام‌گیرنده صحبت کنیم. بحث ما یک‌مقداری چالشی خواهد‌بود، سوالات شما هم که به دست ما خواهد‌رسید در این زمینه این‌طور خواهد‌بود، در مورد صفات جلال حضرت سبحان همیشه همین‌طور بوده (است). تعدادی سوال هم از جلسه گذشته باقی مانده که ان شاء الله فرصت کنم خدمت حاج‌آقا مطرح می‌کنم اما در مورد صفت مُنْتَقِم، ما در سوره حمد هر روز أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم می‌خوانیم، آن‌هایی که خداوند به آن‌ها انعام داده (است)، منعم خدا هستند و مورد تکریم در واقع هستند اما در مقابل این‌ها چه کسانی هستند.\\ پس باید در مورد صفت منتقم اول بشنویم و بعد ان شاء الله ادامه بحث (را داشته‌باشیم).\\ \\ (استاد)\\ ان شاء الله بله، یکی از صفات جلالیه الهی که در جلالی بودنش هیچ شک و شبهه‌ای نیست، صفت منتقم است و خدای متعال به صفت انتقام اتصاف دارد. علل انتقام را خدای متعال در قرآن کریم به وضوح ذکر کرده‌است.\\ هشت علت را خدای متعال در آیات کریمه قرآنیه به عنوان عوامل انتقام الهی برمی‌شمارد که از این هشت عامل یا هشت علت، سه عاملش مربوط به آیات الهی است.\\ در سوره مبارکه آل‌عمران، آیه 4، خدای متعال فرمود: \large{«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ».}\\ \normalsize اگر کسی به آیات الهی کفر بورزد، پس عامل اول، کفر ورزیدن به آیات الهی می‌شود.\\ در سوره مبارکه اعراف، آیه 136، تعبیر فرمود: \large{«فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا».}\\ \normalsize مربوط به فرعونیان که در دریا غرق شدند، فرمود: «ما از این‌ها انتقام گرفتیم چون این‌ها آیات الهی را تکذیب می‌کردند». پس مورد اول کفر‌ورزیدن به آیات و نشانه‌های الهی است، مورد دوم تکذیب آیات الهی است.\\ مورد دیگر که در سوره مبارکه سجده، آیه 22 آمده (است)، اعراض از آیات الهی است.\\ \large{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ، إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ.}\\ \normalsize کسی که آیات الهی به او یاد‌آوری بشود و او از آیات الهی روی گرداند و اعراض کند، خدای متعال فرمود: « این‌ها را ما از آن‌ها انتقام می‌گیریم چون مجرم هستند».\\ پس شد انکار آیات الهی، تکذیب آیات الهی و اعراض از آیات الهی، منشاء در حقیقت اعراض همان انکار و تکذیب است چون من آیات الهی را انکار می‌کنم و تکذیب می‌کنم و لذا است که اعراض می‌کنم. خب یک توضیحی این‌جا لازم است که یعنی چه؟، اصلاً آیت الهی یعنی چه؟\\ ببینید، جهانی که ما در او زندگی می‌کنیم به یک معنا همه آیات‌الله هستند.\\ \begin{center} برگ درحتان سبز در نظر هوشیار \hspace*{0.5cm} هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار \end{center} \\ و لذا دنیا پر از عبرت‌ها است، پر از آیات و نشانه‌ها است. انسان‌ها هم دو‌گونه هستند، یا دنیا را عبرت قرار می‌دهند و به وسیله او خدابین و خدا‌محور می‌شوند، این‌ها مومنانند، اهل تقوایند، مسلمانانند یا نه، به دنیا دل می‌بندند، دنیا را، آیات الهی را از رب‌الآیات می‌برند، به موجودات نگاه استقلالی می‌کنند و دچار به تکذیب آیات الهی می‌شوند، انکار آیات الهی و اعراض از آیات الهی (دچار می‌شوند).\\ خدای متعال فرمود: «دیگ صفت انتقام من وقتی کسی آیات را تکذیب کند، انکار کند، اعراض کند، می‌جوشد و من انتقام می‌گیرم».\\ ببینید شما مثلاً فرض می‌کنیم یک مریضی خدای‌نکرده بسیار پیشرفته‌ای گرفتید، یک دکتری بیاید شش‌ماه روی شما وقت بگذارد و شما را به روز اولتان برگرداند و روزی ده‌ساعت، هفت‌ساعت، پنج‌ساعت برای سلامتی شما تلاش کند. شما بعد از این مدت شش‌ماه بگویید من خودم خوب شدم، کسی برای من کاری نکرد. خب، اگر این دکتر یک سیلی محکم در گوش شما بزند، حق شما است، تازه، اگر بیشتر هم بزند حق شما است.\\ خدایی که من را آفریده (است)، همه عالم را آفریده (است)، همه عالم و خود من را نشانه خود قرار داده (است)، به گونه‌ای که هر کوری باید این نشانه را ببیند.\\ حالا من از سر عناد نبینم، اعراض کنم، روی برگردانم و تکذیب کنم. در مورد بنی‌اسرائیل داریم که خدای متعال در یک بازه زمانی نه چندان زیاد 9 نشانه برای این‌ها فرستاد. \large{فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَ الدَّمَ،} \normalsize یعنی بلند می‌شدند، می‌دیدند که خون دارد می‌بارد، بلند می‌شدند، می‌دیدند آبشان دیگر مشروب نیست و می‌فهمند این‌ها کار دست قدر و قدرتمند الهی است، باز هم روی برمی‌گرداندند، باز هم اعراض می‌کردند.\\ چرا ما باید نماز آیات بخوانیم؟\\ اخیراً ما کسوف داشتیم و نماز آیات واجب بود. وقتی آیتی از آیات الهی خود را می‌نمایاند به من می‌گوید نماز بخوان که ارتباط بگیری و بفهمی این آیت الهی است. مدام می‌نویسد خشم طبیعت، زلزله خشم طبیعت نیست، سیل خشم طبیعت نیست، این اراده خدای طبیعت است، اگر من اعراض کردم، خدای متعال انتقام می‌گیرد.\\ مورد چهارم، فرمود که اگر کسی به هر دلیل خدا را به غضب بکشد که ما در سوره حمد همان‌طور که فرمودید، هر روز تکرار می‌کنیم، \large{غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم} \normalsize که می‌رسیم به این بحث که مَغْضوبٌ عَلَیْهِم چه کسانی هستند. فرمود: \large{«فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ».}\\ \normalsize که این هم راجع بنی‌اسرائیل است، وقتی ما را به خشم آوردند، به غضب آوردند، ما انتقام گرفتیم. جناب عبد‌المطلب پیش ابرهه رفت، گفت: «چه کار داری؟».\\ (عبدالمطلب) گفت: «آمدم شتر‌هایم را پس بگیرم، جنگ ناکرده غنیمت ندارد».\\ (ابرهه) گفت: «تو بزرگ مکه هستی، به جای این که به من بگویی به مکه حمله نکن، آمدی شتر‌هایت را پس بگیری، چه مردم احمقی که تو را به عنوان بزرگشان انتخاب کردند».\\ یک جمله گفت، دیگ انتقام الهی به جوش آمد، فرمود: \large{«أَنَا رَبُّ اَلْإِبِلِ وَ لِلْبَیْتِ رَبٌّ يَمْنَعُهُ».}\\ \normalsize من خدایگان شترانم، بیت برای خودش خدایی دارد.\\ فرمود: \large{«فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ».}\\ \normalsize یک بار، دو بار، سه بار، ده بار، صد بار، هزار بار،خطا می‌کنی، خدا می‌پوشاند، می‌آمرزد اما یک مرتبه هم گوش می‌گیرد. باید انسان تلاش کند خدای متعال را به غضب نکشاند. چرا گفتند هر گاه گناهی کردید، بلافاصله استغفار کنید.\\ مورد پنجم، جرم و گناه است، \large{وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا،} \normalsize اگر کسی اهل جرم باشد، اهل گناه باشد و بینات را نادیده بگیرد، امور روشن را نادیده بگیرد، فرمود ما از آن‌ها انتقام می‌گیریم، رم، آیه 47.\\ از گناهانی که خیلی زود خدای متعال انتقام می‌گیرد و به عنوان یک مورد مستقل انتقام الهی در قرآن کریم ذکر شده (است)، ستم است، ظلم است، \large{وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ، فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ.}\\ \normalsize اصحاب ایکه همان قوم حضرت شعیب (علیه‌السلام) هستند، این‌ها فرمود ظلم می‌کردند، ستم می‌کردند، این جمله، جمله مشهوری است که \large{المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ.}\\ \normalsize قدرت، سلطنت، ابر‌قدرتی، اخیراً مقام معظم رهبری فرمودند: «همه کسانی که باید بفهمند، می‌دانند که علل و عوامل افول آمریکا به شدت دارد کار می‌کند و آمریکا به یقین دیگر ابر‌قدرتی‌اش باقی نخواهد‌ماند». چرا؟\\ ستم، ظلم، شما وارد افغانستان می‌شوی، یک افغانستان خراب‌شده می‌گذارید، می‌روید. در عراق بیش از یک میلیون نفر را می‌کشید و چند میلیون نفر را در عراق و سوریه آواره می‌کنید، خب دست الهی کار می‌کند، فرمود که ظلم و ستم را خدا برنمی‌تابد و گوش می‌پیچاند.\\ مورد دیگر فرمود که بازگشت به کفر و گناه است.\\ اگر کسی مدام توبه کند، مدام (به گناه) برگردد، مدام توبه کند، مدام برگردد، روایت می‌گوید که اگر این خیلی تکرار بشود به گونه‌ای استهزاء به خدای متعال است. تعبیر روایت این است، \large{أَلْمُصرُّ عَلی أَلْذَنب، أَلتارکِ لَه، كَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبَّهُ.}\\ \normalsize کسی که گناه را ترک می‌کند، برمی‌گردد، ترک می‌کند، برمی‌گردد، یک بار، دو بار، پنج بار، ده بار، صد بار، دیگر هیچ‌گاه، هیچ‌کدام از این توبه‌هایش توبه نصوح نیست، این مثل این است که دارد با خدا بازی می‌کند. تعبیر خدای متعال در سوره مائده، آیه 95، این است که \large{وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ، وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ.}\\ \normalsize چرا مرتد جرم به این سنگینی دارد؟\\ از سوالاتی است که جوان‌ها خیلی می‌پرسند، می‌گویند آقا من آزادی دارم، اختیار دارم، تا امروز مسلمان بودم، فردا می‌خواهم مسیحی بشوم. تا امروز دین داشتم، فردا می‌خواهم بی‌دین بشوم.\\ خب، جواب روشن است، جواب این است که دین اسلام وقتی شما می‌خواهید انتخابش کنید، اول می‌گوید برو تحقیق کن، هر چه قدر هم طول کشید، کشید. تحقیق که کردی، در تحقیقت به تو می‌گویند که این دینی است که تلاعب با او، بازی با او ممکن نیست، وارد شدی، حق خروج نداری، انتخاب کن.\\ قرآن کریم می‌گویدکه خدا به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود که اگر یکی از مشرکین آمد، خواست راجع به دین تحقیق کند، پناهش بده، مهمانی‌اش بده، بعد هم خواست برگردد، اسکورتش کن که کسی به او ضربه و آسیب نزند تا برود به نتیجه برسد، بعد مسلمان بشود یا نشود.\\ \large{وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ.}\\ \normalsize این‌قدر دین آزاد است، چرا حالا ارتداد این‌قدر جرمش سنگین است؟\\ خدا نمی‌گذارد کسی با دین او تلاعب کند، بازی کند.\\ چرا گناه مخفی جرمی ندارد در قضاء اسلامی، تو چهل‌سال روزه خوردی، کسی کارت ندارد اما همین گناه وقتی علنی شد، می‌خواهی در جامعه روسری برداری بچرخانی، این (را) دین با آن برخورد می‌کند.\\ می‌گوید من اجازه بازی با احکام دینی را نمی‌دهم. دین خدا محترم است، دین خدا بر اساس و یک بنیان عقلانی، وجدانی و معرفتی استوار است، من اجازه (تلاعب با او را نمی‌دهم).\\ فرمود: \large{«وَ مَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ».}\\ \normalsize اگر کسی بخواهد مدام مومن بشود، کفر بورزد، مدام مومن بشود، کفر بورزد، خدای متعال انتقام می‌گیرد، \large{وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ.}\\ \normalsize (مجری)\\ خیلی متشکرم، سوالات شما به دستم می‌رسد، ان شاء الله مطرح خواهم‌کرد. یک بخشی را با هم ببینیم، فراز‌هایی از خطبه‌های مولا علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه.\\ \\ (تیزر)\\ خطبه 144\\ کجایند عقل‌های روشنی‌خواه از چراغ هدایت و کجایند چشم‌های دوخته‌شده بر نشانه‌های پرهیزکاری، کجایند دل‌های به خدا پیشکش‌شده و در اطاعت خدا پیمان بسته.\\ افسوس که دنیا‌پرستان در متاع پست دنیا هجوم آوردند و برای به دست آوردن حرام یورش آورده، یکدیگر را پس زدند. نشانه بهشت و جهنم برای آنان افراشته اما از بهشت روی‌گردان و با کردار زشت خود به طرف آتش روی آوردند.\\ پروردگارشان آنان را فراخواند اما پشت کرده، فرار کردند و شیطان آنان را دعوت کرد، پذیرفته، به سوی او شتابان حرکت کردند.\\ (پایان تیزر)\\ \\ (مجری)\\ تا این که به استقبال اذان ظهر به افق مشهد مقدس برویم، پنج‌دقیقه فرصت دارم، می‌خواهم یک سوالی را مطرح کنم اما پاسخش شاید تکمیل نشود، ان شاء الله بعد از اذان ادامه صحبت‌ها را خواهیم‌شنید.\\ حاج‌آقا در مورد مُنعُمُ عَلَیهِم و مَغضوبُ عَلَیهِم که در سوره حمد هم ما هر روز در نماز می‌خوانیم، این‌ها چه کسانی هستند؟\\ \\ (استاد)\\ درست است، خیلی مطلب مهمی بوده که خدای متعال به ما فرمودند که در عرض شصت‌هفتاد سال هر روز باید چند بار بگویی \large{اِهدِنَا الصَّراطَ المُسْتَقِیمَ، صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَ لَا الضّالّينَ.}\\ \normalsize خدایا من را به راه مُنعَمُ عَلَیهِم هدایت کن و از راه مَغضوبُ عَلَیهِم و از راه گمراهان دور کن.\\ خب، ما می‌دانیم \large{إِنَّ أَلْقُرآن یُفَسِّرُ بَعْضُهُ بَعْضاً،} \normalsize قرآن، بخشی از آن، بخش دیگر را تفسیر می‌کند.\\ در آیات 69 و 70 سوره نساء مُنْعَمُ عَلَیهِم معرفی شده (است)، فرمود: \large{«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ». }\\ \normalsize هرکس خدا را اطاعت کند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را هم اطاعت کند.\\ \large{فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ،} \normalsize این انسانی که مطیع خدا است و مطیع پیغمبر خدا است با کسانی خواهد بود که خدا به آن‌ها نعمت داده‌است. گفتیم \large{صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم.}\\ \normalsize خب، کسانی که خدا به آن‌ها نعمت داده (است) و من مطیع خدا و پیغمبر خدا به آن‌ها می‌رسم و معیت با آن‌ها دارم، چه کسانی هستند؟\\ فرمود که \large{مِنَ النَّبِيِّينَ،} \normalsize اول انبیاء، 124 هزار پیغمبر، یکی از یکی گل‌تر تا به خاتم‌الانبیاء (صلی الله علیه و آله) که گل سرسبد عالم هستی است. \large{وَالصِّدِّيقِينَ،} \normalsize نه وَ أَلصّادِقین، کسانی که صدیق هستند، یعنی راست‌گویی، راست‌کرداری در ذات آن‌ها کَأَنَّ نهادینه است، عین صدق و صداقت هستند.\\ \large{ وَالشُّهَدَاءِ،} \normalsize کسانی که شهید هستند، چه شهدا به معنی شهید معرکه قتال با کفر و نفاق چه شهید به معنی گواهان در عالم. \large{وَالصَّالِحِينَ،} \normalsize انسان صالح و شایسته، کسانی که ذاتشان و فعلشان و کارشان و کردارشان شایسته است.\\ پس شد پیغمبران، صدیقین (یا) راست‌گویان و راست‌کرداران، شهدا و صالحین، بعد خدا می‌فرماید: \large{«وَ حَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا».}\\ \normalsize رفیق به این می‌گویند، رفیق بامرام می‌گوییم، رفیق آدم چه خوب است ادریس باشد، شیث باشد، موسیٰ باشد، عیسیٰ باشد، ابراهیم باشد، محمد (صلی الله علیه و آله) باشد، رفیق خوب است صدیقین باشند، شهید سلیمانی باشد، شهدا باشند. رفیق خوب است صالحان باشند و انسان با این‌ها خواهد‌بود، بعد بلافاصله خدا می‌فرماید: \large{«ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّه وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا».}\\ \normalsize اگر کسی به مقام رفاقت با این چهار گروه که خدا به این چهار گروه نعمت داده (است)، برسد، این فضل الهی است، هر کسی همنشین انبیاء نیست، همنشین شهدا نیست. الان یک رسم خوبی در کشور ما و ملت ما به خصوص در نوجوانان پیدا شده (است)، در مدارس، در مراکز تربیتی، به نوجوان می‌گویند این لیست شهدا، ببین کدام بیشتر به دلت می‌نشیند، تو رفیق این شهید بشوی، با این شهید در ذهن خودت زندگی کنی.\\ حالا شهید برونسی است، شهید همت است، شهید سلیمانی است، فرق نمی‌کند، کار بسیار خوبی است، من باید با این‌ها رفاقت کنم.\\ فرمود: \large{«ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّه وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا».}\\ \normalsize این در ارتباط با مُنعَمُ عَلَیهِم، نعمت پس مال و منال و قوم و قبیله و این‌ها نشد، نعمت رفیق خوب شد. یعنی اگر انسان بتواند با کسانی باشد که آن‌ها برترین‌های عالم در خداشناسی و خدا‌پرستی و کردار صالح هستند.\\ ببینید، شهدا، می‌گوید تو باید هدفت شهادت و رسیدن به آن مقام باشد، صالحین می‌گوید تو باید عملکردت شایسته باشد، صدیقین می‌گوید برای عملکرد شایسته باید با خودت و عالم و آدم روراست باشی، صادق باشی. همه این‌ها اگر انجام بشود، تو همنشین ابراهیم و موسیٰ و عیسیٰ هستی، یعنی پیغمبر نیستی اما کمی هم از درجه نبوت نداری و این به یک معنا همان است که خدای متعال تأکید کرد که اگر کسی نیکو و خوب باشد، در حقیقت به بزرگان جهان هستی مانند انبیاء ملحق می‌شود.\\ \\ (مجری)\\ درست است، خیلی متشکرم.\\ در مورد صفت منتقم و انتقام‌گیرنده صحبت می‌کنند، قبل از این که به استقبال اذان برویم، سوالی را مطرح کردم که مُنعَمُ عَلَیهِم چه کسانی هستند و مَغضوبُ عَلَیهِم (چه کسانی هستند).\\ مُنعَمُ عَلَیهِم را بر اساس آیات 69 و 70 سوره نساء برایمان فرمودند که کسانی که به خدا و پیامبر او ایمان می‌آورند، انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین و رفقای این‌ها، این‌ها کسانی هستند که خدا به آن‌ها نعمت داده (است) و این‌طور جمع‌بندی کردند حاج‌آقا که نعمت یعنی رفیق خوب، این خودش بزرگترین نعمت خدا است و اما کسانی که مَغضوبُ عَلَیهِم هستند، چه کسانی هستند؟\\ خدمت شما هستم.\\ \\ (استاد)\\ بله، در روایاتی که ذیل سوره مبارکه حمد وارد شده (است)، مراد از مَغضوبُ عَلَیهِم و ضالّین، یهودیان و نصاریٰ و مجوسیان دانسته شده‌است. یعنی کسانی که به دین حق و نحله حق منتحل نیستند. خب، یک سوال این‌جا مطرح می‌شود و آن این که مگر یک انسان مسلمان امکان دارد تغییر دین بدهد و مسیحی بشود یا یهودی بشود یا مجوسی بشود که ما هر روز در قرآن کریم در سوره حمد این آیات را بر زبان می‌رانیم که \large{غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَ لَا الضّالّينَ.}\\ \normalsize جواب این سوال این است که در روایات ما آمده (است) که بعضی از مردم به ظاهر مسلمانند ولی وقتی می‌خواهند از دنیا بروند به آن‌ها گفته می‌شود: \large{«مُتْ یَهودیاً أَوْ نَصْرانیاً».}\\ \normalsize \begin{enumerate} \item سه گروه در این زمینه در روایت مورد تأکید قرار گرفتند.\\ گروه اول کسانی هستند که تارک حج هستند. خدا روزی کند ان شاء الله انسان مکرر در مکرر به حج خانه خدا مشرف بشود.\\ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: \large{«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ اَلْإِسْلاَمِ لَمْ يَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِكَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لاَ يُطِيقُ فِيهِ اَلْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ يَمْنَعُهُ فَلْيَمُتْ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً».}\\ \normalsize اگر کسی از دنیا برود و حجة‌الاسلام خود را به جا نیاورده‌باشد، سه تا عذری را هم که مانع حج است، نداشته‌باشد. عذر اول این که گرفتاری‌ای دارد که نمی‌تواند حج برود، عذر دوم این است که مریضی‌ای دارد که نمی‌تواند حج برود، عذر سوم این است که راه را دشمن بر من بسته‌است، صَد عَن سَبیلِ الله کرده (است) و نمی‌تواند حج برود. نه، این سه نیست، مستطیع هم هست، می‌تواند هم حج را انجام بدهد اما می‌گوید (چه کسی) پول می‌دهد به این عرب‌ها بخورند، من آنتالیا را ول کنم، من آمریکا را ول کنم، حج بروم. این‌چنین کسی وقتی می‌میرد، ملائکه به او می‌گویند: «تو به دین اسلام نمردی».\\ \large{فَلْیَمُت یَهودیاً أَوْ نَصرانیاً.}\\ \normalsize پس وقتی \large{غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم} \normalsize می‌گوییم، می‌گوییم خدایا من از آن کسانی که تارک حج هستند نبوده‌باشم.\\ \item دوم، کسی که ترک زکات می‌کند، یعنی حقوق مالی‌اش را ادا نمی‌کند.\\ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: \large{«مَنْ مَنَعَ قِيرَاطاً مِنَ اَلزَّكَاةِ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً».}\\ \normalsize اصول کافی، جلد3، صفحه 505\\ کسی که کمی از زکات را، قیراطی از زکات را ندهد، نه همه زکات را ندهد، حتیٰ بخشی از زکات را، خمس را نپردازد، این وقتی می‌خواهد بمیرد، به ملت اسلام نمی‌میرد، \large{فَلْیَمُت يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً،} \normalsize این اسلامش، اسلام شناسنامه‌ای است، التزام عملی نداشت.\\ \item سوم، کسی که تارک نماز است، باز روایت می‌گوید: \large{« مَنْ تَرَكَ صَلاَةً لاَ يَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لاَ يَخَافُ عِقَابَهَا فَلاَ أُبَالِي أَن يَمُوتُ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً أَوْ مَجُوسِيّاً».}\\ \normalsize روایت، حدیث، حدیث قدسی است، اگر کسی نماز را ترک کند، امید به پاداش نماز نداشته‌باشد، ترس از عقاب ترک نماز نداشته‌باشد، وقتی می‌خواهد بمیرد، خدای متعال می‌فرماید: «من باکی ندارم که او به ملت یهود به حساب بیاید یا به ملت نصاریٰ یا به نحله مجوس و مسلمان از دنیا نرود».\\ \end{enumerate} \\ در مورد ترک نماز یک روایتی از فاطمه‌ زهرا (سلام الله علیها) داریم، خیلی شیرین است. روایت را من متمم این بخش قرار دهم.\\ فاطمه (سلام الله علیها) می‌گوید که من پرسیدم از پیغمبر که اگر کسی \large{تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ و النِّساءِ،} \normalsize اگر کسی نماز را سبک بشمارد، نه نماز نخواند، نه تارک صلاة باشد، نه. نماز را سبک بشمارد، اول وقت نخواند، با توجه نخواند، وضویش را سرسری بگیرد، احکام نماز را بلد نباشد، این چه مشکلی ممکن است به هم بزند؟\\ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود که پانزده مشکل پیدا می‌کند، شش‌تایش برای در دنیا است، سه‌تایش برای موقع مرگ است، سه‌تایش برای در قبر و برزخ است، سه‌تایش برای روز قیامت است. آن شش‌تایی که برای دنیا است. \begin{enumerate} \item فرمود که یک خدا برکت را از عمر او برمی‌دارد، عمرش کوتاه می‌شود، عمرش پرفایده نیست، عمرش نافع نیست، هیچ تأثیری، هیچ کاری (نمی‌کند).\\ ببینید یک عمر داریم مانند عمر شهید سلیمانی که یکی از حسناتش نابود‌کردن داعش و دولت داعش است، یک عمر هم طرف اصلاً معلوم نیست چه کار کرد، چه کار خیری کرد، چه ثمری، عمر بی‌برکت می‌شود. \item دوم، فرمود برکت از رزق و روزی او برداشته می‌شود، نه پولش به فقیر می‌رسد، نه پولش به نفع کسی کاری می‌کند، نه پولش برکت پیدا می‌کند.\\ \item سوم، فرمود خدا سیمای صالحان را از او می‌گیرد، دیگر سیمای او سیمای صالحان نیست. ببینید، بعضی‌ها نفس قیافه نشان می‌دهد این اهل عبودیت است.\\ قرآن کریم فرمود: \large{«سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ».}\\ \normalsize اصلاً چهره نشان می‌دهد این اهل تهجد، اهل نماز (است)، خب این را خدای متعال از او می‌گیرد، چهره دیگر چهره دلنشین نیست.\\ \item چهارم، اعمال خوبش هیچ اجری ندارد، کسی که به نماز اعتنا نکند یا کم‌اعتنا باشد، سایر اعمالش هم بی‌اثر می‌شود، اعمال خوبش (بی‌اثر می‌شود). روایت هم داریم، \large{إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا.}\\ \normalsize \item پنجم، فرمود دعای او به آسمان نمی‌رود، اصلاً این دعا بالا نمی‌رود که بخواهد پذیرفته شود، مدام می‌گوید حاج‌آقا هر چه دعا می‌کنم، قبول نمی‌شود، بعد در زندگی‌اش می‌روی، می‌بینی مدت‌ها است تارک صلاة است یا مستخف بالصلاة است.\\ \item ششم، فرمود اگر خوبان هم برای او دعا کنند، برای او فایده ندارد. یعنی نه تنها دعای خودش مستجاب نمی‌شود، دعای دیگران هم در حق او مستجاب نمی‌شود.\\ \end{enumerate} \\ این شش اثر بد برای ترک صلاة، برای دنیا بود، سه اثر برای وقت مرگ است.\\ \begin{enumerate} \item فرمود موقع مردن ذلیلانه و با خواری می‌میرد، عزیز نمی‌میرد. \item دوم فرمود گرسنه می‌میرد. \item سوم فرمود تشنه می‌میرد. \end{enumerate} \\ یعنی چه؟ یعنی با احساس گرسنگی و تشنگی، لازم نیست که این گرسنگی و تشنگی را دیگران ببینند، با احساس گرسنگی و تشنگی جسمی و روحی و روانی از دنیا می‌رود، سیر و سیراب از دنیا نمی‌رود اما در برزخ، \begin{enumerate} \item فرمود در برزخ ملکی موکل می‌شود، دائماً او را در قبر اذیت و آزار می‌کند.\\ \item دوم، فرمود قبر بر او سخت و ناگوار می‌شود و به فشار قبر دچار می‌شود، \large{ضَغْطَةُ الْقَبْر.}\\ \normalsize \item سوم فرمود دچار ظلمت در قبر می‌شود. در قبر، در برزخ تاریک است، نور ندارد. در قرآن کریم داریم که بدان در روز قیامت به خوبان می‌گویند که یک‌ذره نور به ما قرض بدهید، \large{ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا.}\\ \normalsize (مجری)\\ البته مشخص است این نور ظاهری نیست که کسی بگوید در قبر دیگر نور از کجا می‌خواهد باشد.\\ \\ (استاد)\\ یقیناً، مراد از قبر اصلاً یعنی برزخ و برزخ یک عالم است، از این عالم هم بسیار بزرگ‌تر است، کسی که اهل نماز نیست، در تاریکی به سر می‌برد، حد وسط ندارد، حتیٰ جهنمی‌ها، خب آتش به ظاهر نور دارد اما خدا می‌گوید این‌ها در تاریکی هستند. به اهل بهشت می‌گویند: «نور به ما بدهید».\\ آن‌ها می‌گویند: \large{«قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا».}\\ \normalsize نور را از دنیا باید می‌آوردید، دست مهربانی به سر یتیم می‌کشیدید، دست کسی را می‌گرفتید، نماز، روزه، خمس، زکات، اعمال عبادی (را انجام می‌دادید).\\ \end{enumerate} \begin{enumerate} \item اما آن سه ویژگی که مربوط به صحرای قیامت است، فرمود که در صحرای قیامت، خیلی عجیب است، وقتی از قبر بیرون می‌آید، می‌خواهد به طرف صحرای قیامت برود، فرشته‌ای او را به سرعت روی زمین می‌کشد و مردم او را نگاه می‌کنند.\\ \item این یک، دو، پیغمبر فرمود: «به سختی از او حساب می‌کشند».\\ خدا با فضل خود با او رفتار نمی‌کند، با عدل خود با او رفتار می‌کند. \item و آخر این که خدا نظر لطف و مرحمت خود را از او دریغ می‌کند و در نتیجه دچار عذاب الهی می‌شود.\\ \end{enumerate} \\ یک نماز نخواندن یا به نماز اهمیت ندادن پانزده تا (آثار بد دارد).\\ \\ (مجری)\\ این‌ها در مورد (چه کسانی است).\\ \\ (استاد)\\ استخفاف است، تحاون است که یک موردش را امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: \large{«لاَ یَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ».}\\ \normalsize کسی که نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما نمی‌رسد.\\ ببینید آقای قاسمی‌نیا، ما اهل عمل درست و حسابی که نیستیم، همه امیدمان به این شفاعتی است که اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) از ما داشته‌باشد.\\ چرا یک کار که در مجموع شبانه‌روز این کار بیست‌دقیقه وقت نمی‌گیرد، من بخواهم نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء را بخوانم، هفده رکعت است، بیست‌دقیقه می‌خواهد از من وقت بگیرد، 25 دقیقه بگو نیم‌ساعت.\\ این را بخواهم از دست بدهم یعنی یک‌چهل‌و‌هشتم 24 ساعت را بخواهم از دست بدهم، بعد این همه ضرر کنم، خب این مطلوب نیست، آخر هم موقع مرگ به من می‌گویند: \large{«فَلْیَمُت یَهودیاً أَو نَصرانیاً».}\\ \normalsize اصلاً تو به ملت اسلام نمردی.\\ \\ (مجری)\\ درست است، یک بخشی را ببینیم، چند تا از آیات کلام وحی را مرور کنیم، برگردیم و ادامه صحبت‌ها را بشنویم.\\ \\ (تیزر)\\ \large{وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ، وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ، إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ، وَ مَنْ تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفْسِهِ، وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ.}\\ \normalsize هیچ‌کس بار گناه دیگری را به دوش نخواهد‌کشید و اگر مجرمی گران‌بار کسی را برای حمل گناهانش به یاری طلبد، او را یاری نخواهد‌کرد، اگرچه از خویشاوندانش باشد.\\ تو فقط کسانی را هشدار می‌دهی که در نهان نسبت به پروردگارشان هراسان هستند، همان کسانی که نماز به پای می‌دارند، بدانید هر کس خود را از آلودگی‌ها پاکیزه گرداند، به نفع خویش کار کرده‌است و سرانجام همه به سوی خدا است.\\ (پایان تیزر)\\ \\ (مجری)\\ من ده‌دقیقه حداکثر فرصت دارم، کلی سوال و مطلب، ببینیم تا کجا می‌رسیم.\\ حاج‌آقا پرسیدند انتقام‌گرفتن خدا برای تشفی دل خدا و یا مومنان است یا هدف دیگری دارد یا این‌گونه اهداف با مقام خدا سازگار است؟\\ \\ (استاد)\\ ببینید، ما گفتیم که انتقام از صفات فعل الهی است، صفات فعل عین فعل است، یعنی در حقیقت یک وضعیتی پیش می‌آید که ما از این وضعیت ذهنمان برداشت می‌کند که خدا ناراحت شد، دارد سیلی می‌زند، وگرنه در خدای متعال تشفی دل معنا ندارد.\\ در قرآن کریم می‌فرماید: «این وضعیت که پیش می‌آید، اثر طبیعی وضعی‌اش این است که مومنون خوشحال می‌شوند».\\ پس در حقیقت خوشحالی مومنین بر کاری که انجام می‌شود، بار می‌شود و آن کار را ما اسمش را انتقام الهی می‌گذاریم، وگرنه انتقام الهی به معنی تشفی دل خدا نیست.\\ \\ (مجری)\\ یک سوالی را مطرح می‌کنم، بیننده عزیز چند روز است که در مقام سوال هستند و این سوال را می‌فرستند، خواهش می‌کنم پاسخ بفرمایید. اگر همان جوانی که مرتد شده (است)، بگوید من مسلمان شناسنامه‌ای به دنیا آمدم و حالا که به سن اختیار و تشخیص رسیدم، اسلام را نمی‌خواهم و ارتداد پیشه کند، چه جوابی می‌توانیم به او بدهیم؟\\ \\ (استاد)\\ بله، ببینید بحث ارتداد یک بحث نسبتاً گسترده‌ای است، اولاً در بحث ارتداد همه اعدام نمی‌شوند، ما مرتد فطری داریم و مرتد ملی داریم، مرتد ملی اعدام نمی‌شود.\\ مرتد ملی کسی است که پدر‌و‌مادر او در هنگام انعقاد نطفه او مسلمان نبودند، این بعد مسلمان شده(است)، این مرتد ملی است، این حکمش اعدام نیست.\\ زن اگر مرتد بشود، حکمش اعدام نیست، حبس ابد پیدا می‌کند و اما مرتد فطری یعنی کسی که در حین انعقاد نطفه‌اش پدر‌و‌مادر مسلمان بودند، این انسان، این بچه اگر ایمان شناسنامه‌ای دارد، این ایمان مایه اعدام نیست. این باید بعد از رسیدن به بلوغ با انتخاب و اختیار خود اسلام را بپذیرد، چرا؟\\ چون اصولاً اسلام در اصول اعتقادات بنایش بر برهان و استدلال است، بنایش بر تحمیل نیست. یعنی خدای متعال به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اگر مشرکی خواست بیاید و در مورد اسلام تحقیق کند، بپذیر او را، بعد هم ولش کن، برود فکر کند».\\ پس بحث ارتداد به انسانی برمی‌گردد که عاقل است، بالغ است، ذی‌شعور است، با تحقیق اسلام را پذیرفته (است). خب، در مقام تحقیق، یکی از چیز‌های اولیه که به او می‌گویند این است که آقا این دین، دینی است که یا نباید داخل (آن) بروی یا اگر داخل رفتی، حق خروج نداری چون خدا نمی‌گذارد با دینش تلاعب کنی، نمی‌گذارد با دینش بازی کنی.\\ خب، حجت تمام است، تنها دینی که وقتی شما می‌خواهی واردش شوی، راهت نمی‌دهد، می‌گوید اول برو تحقیق کن، برو فکر کن، برو پژوهش کن، حالا در پژوهش‌هایت به تو می‌گویند که اگر خواستی بیایی با دقت بیا چون اگر بیایی، نمی‌گذاریم برگردی، سرش چه است؟\\ چون این یک راهبرد و راهکار در زمان کفر بود که قرآن می‌گوید: \large{«آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ».}\\ \normalsize اول صبح می‌آمدند و می‌گفتند آمنّا وَ سَلَّمْنا، بعد‌از‌ظهر می‌گفتند که ما نیستیم. مثل بعضی از این‌هایی که یک روز با‌حجاب می‌شود، فردا بی‌حجاب می‌شود، پس‌فردا با حجاب می‌شود، روز بعد بی‌حجاب می‌شود، نوعی تلاعب با حجاب به عنوان یک دستور ضروری دینی است.\\ پس در حقیقت خدا برای این که جلوی این راهبرد را بگیرد، جلوی این شیطنت و فتنه را بگیرد، خدا فرمود که آقا دین اسلام را باید با تحقیق وارد آن شوی، در تحقیق به تو می‌گویند که اگر وارد شدی، با تحقیق هم وارد شدی، بخواهی برگردی، نمی‌گذارند، اعدامت می‌کنند.\\ پس فکرهایت را بکن، تحقیقت را انجام بده، وارد شدی، درست وارد شو، تلاعب با دین خدا پیش نیاید.\\ هیچ‌کس نگفته‌است اگر بچه‌ای شناسنامه‌ای مسلمان بود و بعد که بزرگ شد، تحقیق کرد به دین اسلام نرسید، او را بخواهیم مرتد حساب کنیم و او را بخواهیم اعدام کنیم.\\ \\ (مجری)\\ درست است، گفتند که معیت انبیاء به معنای هم‌درجه‌بودن با آن‌ها است و آیا معنای قاعده الحاق همین است؟\\ \\ (استاد)\\ معیت با انبیاء در بعضی از کار‌ها به همین معنا دانسته شده (است)، اولاً خود آیه این بود، \large{فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم،} \normalsize خود معیت یعنی با هم بودن دیگر، با هم بودن نوعی هم‌درجه‌بودن را افاده می‌کند، گذشته از این که روایات متعددی داریم نسبت به بعضی از کار‌ها مثلاً راجع به علی ابن موسی الرضا (علیه‌السلام)، حضرت فرمود که \large{ فَمَن زارَني في غُرْبَتي،} \normalsize اگر کسی در غربت من را زیارت کند، \large{ کانَ مَعي في دَرَجَتي یَوْمَ أَلْقیامَة،} \normalsize روز قیامت هم‌درجه من است یا مثلاً در مورد کافل یتیم داریم که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) روی منبر نشست، انگشت مبارکشان را این‌طور کردند، سکوت، مدتی گذشت، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) حرفی نزدند، مردم گفتند: «یا رسول الله این چه است؟».\\ (پیامبر) فرمود: \large{«أنا و كافِلُ اليَتيمِ كَهاتَينِ في الجَنَّةِ».}\\ \normalsize من با کسی که یک بچه‌یتیم را تکفل کند، در بهشت این‌جوری (به مانند انگشت اشاره و میانی کنار هم) هستیم، کنار هم هستیم، همسایه هم هستیم.\\ پس هم‌درجه‌بودن به این معنا مسلم است اما اگر مراد آن درجات معنوی خاص است، بستگی به مقدار رشد این فرد دارد که چه مقدار در سلوک الی الله رشد کرده‌باشد و به چه درجه‌ای رسیده‌باشد.\\ \\ (مجری)\\ در روایتی که فرمودید، چرا گفته شده (است) که به دین یهود و نصاریٰ می‌میرند؟، چرا نگفتند بی‌دین می‌میرد، چرا به این ادیان مثل زده شده (است)، آیا به این معنی است که با چنین فردی در آن دنیا به مثابه یک فرد موحد رفتار می‌شود؟\\ \\ (استاد)\\ نه، در حقیقت علت (این است که) ما در یهود و نصاریٰ مشکل چه داریم؟\\ مشکل این است که \large{يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ.}\\ \normalsize یهودی و نصرانی کارش این است، می‌آید کلم الهی را، معارف را جابه‌جا می‌کند، به بخشی‌اش ایمان می‌آورد، به بخشی‌اش ایمان نمی‌آورد.\\ این آدمی که ده تا کار اسلام را انجام می‌دهد، چهار‌تایش را انجام نمی‌دهد، این در حکم یهودی و نصرانی است. کسی که دین ندارد که به هیچی ملزم نیست، همه محارم را انجام می‌دهد حتیٰ همجنسبازی، همه خوبی‌ها را کنار می‌گذارد حتیٰ نماز که برترین عبادت است.\\ آن یهودی و نصرانی است که با دین خدا دارد بازی می‌کند، بخشی را انجام می‌دهد، بخشی را انجام نمی‌دهد و لذا گفتند که \large{مُت یَهودیاً أَو نَصرانیاً.}\\ \normalsize من این را هم یادم رفت عرض کنم که قاعده الحاق یک قاعده قرآنی است و بحث مفصلی دارد، آیه‌اش هم این است \large{ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ.} \normalsize خدای متعال فرمود که ذریه انسان‌های خوب به شرطی که حداقل‌های ایمان را داشته‌باشند به خاطر خوبی پدر‌و‌مادر‌ها و آن اجداد، خدای متعال دست آن‌ها هم می‌گیرد و این‌ها را به آن‌ها ملحق می‌کند و این بشارتی است برای ما چون من و شما و همه انسان‌ها پیغمبر‌زاده‌ایم، هم آدم‌زاده هستیم و هم نوح‌زاده هستیم و اگر ما خوب باشیم به اجداد خودمان ملحق می‌شویم و با آن‌ها معیت پیدا خواهیم‌کرد.\\ \\ (مجری)\\ گفتند تفاوت میان بغض و غضب چیست؟\\ آیا انسان مبغوض خدا هم قرار می‌گیرد؟\\ \\ (استاد)\\ اول غضب می‌آید بعد بغض می‌آید، یعنی اول انسان نسبت به کاری یا شخصی غضب می‌کند، ترش می‌کند، بعد این مایه بغض و نفرت می‌شود، پس غضب در حقیقت عامل و علت برای بغض و نفرت است.\\ سوال آخرش چه بود؟\\ \\ (مجری)\\ سوال آخر این که آیا انسان مبغوض خدا هم قرار می‌گیرد؟\\ \\ (استاد)\\ بله، بله خدای متعال هم غضب دارد هم بغض دارد.\\ \\ (مجری)\\ گفتند لطفاً در موارد مصادیق استخفاف نماز توضیحاتی بفرمایید، این امر فقط در حد توجه ظاهری به نماز است یا کسی که به ظاهر نماز را اکرام می‌دارد ولی مجموعه‌ای از صفات کینه و دروغ و حسد برای آزار‌دادن دیگران دارد، این‌ها هم مصداق استخفاف نماز است؟\\ \\ (استاد)\\ ببینید اگر این صفات باعث بشود که حقیقت نماز که توجه به خدا است و همان حضور قلب است، او را بگیرد، طبیعی است کسی که حضور قلب ندارد، در حقیقت نماز نخوانده‌است.\\ به ما گفتند آن مقداری که حضور قلب داری، داری نماز می‌خوانی، باقی‌اش که داری چک نقد می‌کنی و با پسر‌خاله‌ات حرف می‌زنی و در خیابان با اغتشاش‌گران داری شعار می‌دهی، یعنی آن چه که نماز تو است، آن مقداری است که حضور قلب داری.\\ پس این صفات رذیله اگر روح نماز را از من بگیرد، یقیناً نماز، نماز نخواهد‌بود.\\ \\ (مجری)\\ گفتند حاج‌آقا اگر خانمی مستطیع حج بشود ولی شوهرش اجازه ندهد، چه کار باید بکند؟\\ \\ (استاد)\\ اطاعت از شوهر در واجبات نیست، مثل صله رحم واجب. یک آقایی به زنش می‌گوید: «من اجازه نمی‌دهم تو شش‌ماه خانه پدر‌و‌مادر خودت بروی».\\ اشتباه می‌کند، بیخود اجازه نمی‌دهد، زن خارج می‌شود و صله را انجام می‌دهد. در مورد حج هم چنین است یعنی اجازه شوهر شرط نیست، حالا اگر یک موقعی این بکشد به این که بخواهد نظام خانواده را از هم بپاشد، مخصوصاً اگر پای بچه در بین است، طلاق و طلاق‌کشی بکشد، این‌جا باید اهم و مهم کرد و این مسئله را مدیریت کرد.\\ \\ (مجری)\\ خیلی متشکرم، یکی‌دو تا سوال دیگر هم باقی ماند در همین بحث صفت انتقام که چگونه بفهمیم الان محبوب خدا هستیم یا مغضوب خدا که ان شاء الله جلسه آینده ابتدای بحث این سوال را می‌پرسم.\\ از شما خیلی ممنونم. \end{document}